To sew means to put pieces of cloth together using string or thread.
دوختن یعنی با استفاده از نخ تکههایی از پارچه را در کنار هم قرار دادن.
تفاوت thread و string چیست ؟
این تاپیک مربوط به «واژگان» در اپلیکیشن «زبانشناس» است. دوره «۴۰۰۰ کلمهی ضروری»، «کتاب سوم»، درس «کادوی سالگرد»
با درود
معانی واژه Thread :
1)نخ دوختنی:
She sewed the buttons on the shirt with a thread.
او دکمههای پیراهن را با یک نخ دوخت.
2)رزوه پیچ:
The thread on the screw is damaged.
رزوه پیچ خراب شده است.
3) رشتهای از برنامهها و دستورات در کامپیوتر:
The program has multiple threads running simultaneously.
این برنامه چندین نخ همزمان در حال اجرا دارد.
4) نوعی طناب یا رشتهای که در کوهنوردی برای بالابردن و کشیدن اشیاء استفاده میشود:
We used a strong thread to hoist the bags up the cliff.
ما از یک نخ قوی برای بالابردن کیسهها به بالای صخره استفاده کردیم.
معانی واژه String:
1)رشتهای از الیاف برای بستن و بند کردن:
She tied the package with a string.
او بسته را با یک رشته بست.
2)رشتهای از جواهر:
She wore a string of pearls around her neck.
او یک رشته جواهر را به دور گردنش بسته بود.
3)رشتهای از نوتهای موسیقی:
He played a beautiful string of music on his guitar
. او یک رشته زیبا از موسیقی را روی گیتار اجرا کرد.
4)رشتهای از ارقام یا حروف که به عنوان رمز و راز استفاده میشوند:
The password must contain at least one uppercase letter and one number in the string.
رمز عبور باید حداقل شامل یک حرف بزرگ و یک عدد در رشته باشد.
5) موجودیتی که در برنامهنویسی برای نمایش یک متن مورد استفاده قرار میگیرد:
The program reads a string of text from the user and displays it on the screen.
این برنامه یک رشته متن از کاربر میخواند و آن را روی صفحه نمایش نشان میدهد.
4 پسندیده
کلمه thread نخی است که برای دوخت ودوز چرخ خیاطی نخ و سوزن ولی string کلفت تر هست مثل کاموا و لزوما نخی هم نیست مثل سیم های فلزی که در تار و سه تار استفاده میشه
2 پسندیده