سلام دوست عزیز
از معادلات زیر میتونیم برای عبارت “دست و پاگیر” استفاده کنیم:
1. Cumbersome
این کلمه یکی از رایجترین معادلها برای “دست و پاگیر” است و به خصوص زمانی که در مورد اشیا یا وسایلی صحبت میکنیم که بزرگ، سنگین یا حملشون سخته. کاربرد دارد.
- مثال:
“This suitcase is too cumbersome to carry.”
(این چمدان برای حمل خیلی دست و پاگیر است.)
2. Unwieldy
این کلمه هم به معنای بزرگ، سنگین یا دشوار در استفاده هستش و بیشتر برای اشیایی به کار میره که کنترل اون ها سخته.
- مثال:
“The ladder was unwieldy and difficult to move.” (نردبان دست و پاگیر بود و حرکت دادن آن دشوار بود.)
3. Clunky
این کلمه بیشتر جنبه غیر رسمی داره و به معنای بزرگ، زمخت یا ناشیانه هیتش. معمولا برای توصیف اشیایی استفاده میشه که ظاهر ناخوشایندی دارن یا کار کردن باهاشون سخته.
- مثال:
“The old computer was clunky and slow.”
(کامپیوتر قدیمی دست و پاگیر و کند بود.)
4. Burdensome
این کلمه به معنای سنگین، طاقتفرسا یا دشوار هستش و میتونه برای توصیف وظایف، مسئولیتها یا مشکلاتی استفاده بشه که باعث زحمت و دردسر میشن.
- مثال:
“The extra work was becoming burdensome.”
(کار اضافی داشت دست و پاگیر میشد.)