موافقم. در دوره VIP درسی هست به نام “شکاف ایمان” که فکر میکنم مکمل بحث پلاتو هست. در این درس AJ میگه مهم نیست شکاف و فاصله جایی که الان هستید و جایی که میخواید بهش برسید چقدره، مهم اینه که این شکاف رو با ایمان به خودتون و با تلاش و صبر پر کنید و شاید اصلا عقلانی و منطقی به نظر نرسه اما کارهای بزرگ واقعا با ایمان به ثمر میرسند. اگر کسی به هدفش ایمان داشته باشه و اون کار و فرآیند دستیابی به هدف رو با عشق انجام بده، میتونه پلاتوهای مسیرش رو رد کنه.
سلام
من هم یه دو هفته ای بود این حالت به هم دست داده بود.لیستنینگم خیلی پیشرفت کرده ولی جمله هارو نمیتونم به زبون بیارم الان وقتی این تاپیکو دیدم امیدوار شدم چون که ایجی میگه درجا نمیزنیم و پیشرفتمون هم بیشتر شده.
ممنون به خاطر ترجمه این تاپیک و روحیه ای که دادین.
چندوقتی بود که یادگیری رو ول کرده بودم چون احساس میکردم تا اینجای کار که میتونم فیلمهای یوتیوب و برنامهنویسی رو ببینم کافیه. ولی با خوندن این مطلب میخوام از امروز باز شروع کردم. مرسی مرسی
برای من مثل نور روشنه این موضوع چون شغلم یک شغل چالشی و فکری هست(برنامه نویسی…) و دانشجو هستم، ولی دلیلشو نمیدونستم و هر دوره فشرده ای رو که تموم میکردم به خودم 2،3هفته استراحت میدادم و بعد میرفتم سراغ تمرین و مرور دوره و دوره بعدی
ممنون بابت این مقاله مفید
البته حدود سه سال گذشته از نوشته شدن این مقاله ولی من الان خوندمش
منم همین مشکل رو داشتم. یعنی مشکل مکالمه و صحبت و تبادل اطلاعات با بقیه. تا اینکه رفتم کلاس زبان… البته این کلاس زبانی که میرم کلا از تکست بوک به دوره، از گرامر به دوره و فقط free discussion حالا درست و غلطش رو دقیق نمیدونم ولی دارم پشرفت میکنم
اینجوری شد که دارم توی مکالمه هم پیشرفت میکنم چون تا قبلش فقط صدای آقای ای جی رو میتونستم به درستی بفهمم و بقیه ی صدا ها برام سخت و نا آشنا بودن
خیلی مطلب جالبی بود
سوای آموزش زبان - من چون حوزه پژوهشی م مربوط به مطالعه آموزش هست این مورد بنظرم خیلی جذاب اومد - تو رشته ی خودم هم این حالت رو دیدم
میشه اصطلاح انگلیسی “پلاتو” رو بگید ؟
میخوام اطلاعات بیشتری در موردش پیدا کنم
من فکر کنم اول پلاتو بودم بعد دست و پا در آوردم . باور کنید . بارها در همه جای زندگی این قضیه رو داشتم و امروزدر اینجا و در این بزنگاه تاریخ ،، فهمیدم ک چی بوده . واقعا میشه خدا رو حس کرد تو همه جای زندگی ک چطوری ازمون مراقبت کرده و در اوج ناامیدیها ،، جرقه های امید رو در آسمون ذهنمون نورافشانی داده تا بازهم راه رو ادامه بدیم . خوشحالم ک موضوع پلاتو رو فهمیدم . بخاطر مراقبتهای خداوند سپاسگزارم و از بودن در زبانشناس بسی خرسندم . و احسنت بر شما با این مقاله باحالی ک رو کردید و حقایقی ک آشکار نمودید . با یا بدون پلاتو تخته گاز برانید:four_leaf_clover:
سلام به همگی دوستان
یه خانومی مددکار بودن و در زلزله پاکستان برای امدادرسانی به منطقه زلزله زده اعزام میشن. وقتی بعد از ماموریت طولانی شون برمیگردن ایران، ناخودآگاه دوست داشت بشینه پای سریال های به اصطلاح آبکی و هیچ کار جدی انجام نمیداد. وقتی به روانشناس این قضیه رو میگه و اینکه خودشم دوست نداره وقتش با تماشای تلویزیون تلف بشه روانشناس که همون دکتر هلاکویی معروف باشن گفتن این طبیعیه که شما بعد از دیدن اونهمه صحنههای دلخراش در زلزله پاکستان و امدادرسانی در چنین شرایط سختی حالا مغزتون احتیاج به استراحت داره. و داره خودشو بازسازی و مهیا میکنه. پس اگر بعد از یک تلاش سخت کمی عقب نشینی کردین نا امید نشین. شما دوباره بعد از یک استراحت و وقفه به هدف قبلی تون برمیگردین چه بسا با انرژی و انگیزه بیشتر.
همگان موفق باشید
سلام همکلاسی
شما خودتون زبانشناس رو شخم بزنید و گنجهاشو پیدا کنید
منم اون اولا میرفتم تو عمق مطالب قدیمی و میخوندم و بسی آموزنده بود و لذت میبردم و انرژی ادامه راه بود خلاصه
و بعدشم یک پیام انتهاش میگذاشتم تا مطلب بیاد بالا و در معرض دید قرار بگیره
بقول یکی دیگه از همکلاسیای سطح بالا البته که به من میگفت این مطالب زیر خاکی رو از کجا پیدا میکنی
راستم میگفت چیزی که برای من تازگی داشت برای اونا خاطره بود
در کاوشهاتون موفق باشید