But thought better of it

who can explain what does this exactly mean?

======================
این تاپیک مربوط به درس «پسری که زنده ماند» در اپلیکیشن زبانشناس است (دوره «داستان‌های هری پاتر»، فصل «هری پاتر و سنگ جادو»)

1 پسندیده

Fear flooded him. He looked back at the whisperers as if he wanted to say something to them, but thought better of it.

ترس وجودش رو گرفت، او به زمزمه کنندگان نگاهی انداخت انگار که می خواست چیزی به آنها بگوید، ولی ترجیح داد این کار را انجام ندهد.

وقتی میگن thought better of it یعنی میخواست طرف یه کاری کنه ولی با خودش گفت این کار احمقانست و خطرناکه پس انجامش نداده و منصرف شده.

5 پسندیده

He looked back at the whisperers
نگاهی به زمزمه کنندگان انداخت
as if
انگار
he wanted to say something to them
میخواست چیزی به آنها بگوید
but thought better of it
اما فکر بهتری کرد (فکر بهتری به ذهنش رسید)