مطالعه آنلاین 31 گام برای یادگیری هوشمندانه

گام پانزدهم: درباره موضوعی که یاد گرفتید، صحبت کنید.

image

تسلط بر موضوعی بستگی به این دارد که شما اطلاعاتی که می دانید و ایده ای که درباره آن ساخته اید را به اشتراک بگذارید. علم انسان شناسی به این اعتقاد دارد که فعل و انفعال، چه به صورت گروهی (صحبت با شخصی) یا چه به صورت درون فردی ( مثل نوشتن مقاله یا ژورنال)، ذخیره سازی اطلاعات در مغز و تمام منابع مربوطه در آن را توسعه می دهد. درباره موضوع یاد گرفته شده صحبت کردن، نوعی ثبت محسوب می شود که اطلاعات حافظه کوتاه مدت را به بلند مدت انتقال می دهد که بعد ها از آن می توانید استفاده کنید.

بنابراین، بحث و گفتگو مغز را با یادآوری و حفظ نا خودآگاه، تحریک می کند. فکر می کنید چه مقدار اطلاعات در هنگام مکالمه یک ساعته با یک شخص به خاطر آورده می شود؟ مخصوصاً اگر تجربه ای را با کسی در میان بگذارید.
بنابراین همزمان مغز اطلاعاتی که به شما داده می شود را به یاد می آورد، مخصوصاً اگر یک احساس ذاتی پیوست آن اطلاعات شده باشد.

8 پسندیده

گام شانزدهم: به دنبال ارائه ها و آموزش های زنده باشید.

بنا به گفته کارشناسان، انسان ها نورون های آیینه ای، در ذهن خود دارند. وقتی یک شخص عملی را ببیند، الگو های ارسالی به نورون های آیینه ای برای دوباره نویسی ارسال می شود، که خود آن شروع روند ثبت و ضبط است. از آنجا سیگنال هایی به عضلات شما ارسال می شود. همین موضوع دلیل آن است که بدن شما، خیلی ساده با دیدن عمل یک شخص متوجه می شود که چگونه آن عمل را انجام دهد.

تا به حال به این دقت کرده اید که کودکان می توانند حرکات رقص یا ادا و اشاره بزرگسالان رو تقلید کنند ( یا حداقل تلاش خود را برای تقلید انجام می دهند) بدون اینکه کسی به آنها آموزش جز به جز داده باشد؟ بدنشان خود به خود تنظیم می شود و عضلاتشان بلافاصله سیگنال ها را دریافت می کند.

برای یادگیری سریع تر، بهتر است که آموزش تصویری و زنده داشته باشید، تا تصویری که می بینید بلافاصله به اجزای نظیر به نظیر بدن انتقال یابد. این عمل مشخصاً نتیجه ی متفاوتی خواهد داشت تا اینکه فقط یک دفترچه راهنما را مطالعه و تلاش کنید تمام موارد داخل آن را در ذهن خود تصور کنید.

8 پسندیده

گام هفدهم: روابط عاطفی را فراموش نکنید.

فعالیت های عاطفی و عاشقانه از آن چیزی که به آن فکر می کنید، پر بازده تر است. افرادی که روابط عاشقانه ندارند، در کل، انسان های ناراحت تر و مستعد نگرانی و استرس بالا هستند. این موضوع به کمبود هورمون های لذت که در روابط عاطفی و عاشقانه ترشح می شود، ارتباط دارد.

میزان بالای سروتونین، هورمونی که تنظیم کننده خلق و خوی انسان است ،به گرفتن تصمیمات بهتر و داشتن خلاقیت بالا و اکسی توسین، به توانایی حل مشکلات، کمک بسزایی خواهد کرد. در کنار این فواید، آنها همچنین هورمون های استرس که باعث کاهش عملکرد ذهنی هستند را خنثی می کنند.

دیگر کارشناسان نیز به این نتیجه رسیده اند که رابطه عاشقانه، رسانای اکسیژن به مغز است و این امر ترشح ماده خاکستری ذهن را افزایش می دهد. خلق و خوی خوبی که به تنهایی از این رابطه بدست می آورید، خود می تواند بازده یادگیری شما را افزایش دهد.

8 پسندیده

گام هجدهم: تمرکزتان را بر روی یک عمل قرار دهید.

ذهن انسان تنها می تواند بر یک یا دو عمل به شکل دقیق متمرکز شود. عادت انجام چند کار با هم، گرچه می تواند برای شما زمان خریداری کند، اما احتمال دارد که کیفیت کار را تحت الشعاع قرار دهد. با اینکه عادت انجام چند کار با هم، مهارتی فوق العاده محسوب می شود، اما باید در اولویت های آخر قرار گیرد و زمانی انجام شود که دیگر چاره ای نیست .

باید توجه داشت که مشکل فقط نتیجه آنی آن نیست بلکه در دراز مدت نیز تاثیرات خود را خواهد گذاشت. این عادت، توانایی تمرکز بر یک عمل را کاهش می دهد و از زمان تمرکز بر یک موضوع می کاهد. بر همین اساس، شما تمرکز کافی که در زمان های دشوار به آن نیاز دارید را از دست می دهید.
همچنین ممکن است، میزان صبر شما در به پایان رساندن کار ها کاهش یابد، چرا که شما همیشه راه سریع تر را انتخاب می کردید. به همین دلیل، در زمان های حیاتی که به تمرکز طولانی مورد نیاز است، تمرکز خود را به راحتی از دست می دهید.

9 پسندیده

گام نوزدهم: گاه و بی گاه برنامه های روزانه جدید را امتحان کنید.

برنامه های مستمر روزانه ، برای تقویت ذهنی در بازه های زمانی کوتاه، مثمر ثمر واقع می شوند. چرا که به مرور چالش ها از بین خواهند رفت. به عنوان مثال فعالیت روزانه رقص را تصور کنید که هر چه بیشتر تمرین کنید، آسان تر می شود. همین موضوع برای ذهن شما نیز صادق است. وقتی شما فعالیت های روزانه مشابه را به ذهنتان که به درجه تسلط آن رسیده، ارائه می دهید، پروسه رشد آهسته تر خواهد شد.

به جای اینکه با روند مشابه و راحت ادامه دهید، خود را با انجام فعالیت های روزانه متنوع یا رفتن به جاهای مختلف، به چالش بکشید. بطور مثال در هنگام ساختن تزئینات چوبی، تعدادی از گام ها را به شکل وارونه انجام دهید و ببینید چه اتفاقی رخ می دهد. طرز تهیه غذا های مختلف را بدون اینکه به کتاب نگاه کنید، امتحان کنید. سرآشپز ها با خروج از محدوده راحتی خود، غذاهایی درست می کنند که انگشتانتان را با آن بخورید.

8 پسندیده

گام بیستم: به حرف های خود گوش داده و به خود آموزش دهید.

مطالبی که شنیده اید، خوانده اید و دیده اید اولین مرحله یادگیری محسوب می شود. فرایند یادگیری نیاز است که با انجام کارهایی، تقویت شوند. ولی اگر موقعیتِ انجام کاری مثل مرور مطالب برای امتحان یا آماده شدن برای سخنرانی نبود، پس چگونه مطالبی را که یاد گرفتیم ، تقویت کنیم؟ جواب ساده است. شنونده و دانش آموز خود باشید.

وقتی که مطالب را برای خود دوباره گویی و تمرین کنید، سریع تر یاد می گیرید و بهتر به یاد می آورید. ذهن شما فقط اطلاعات خام و برنامه هایی که دارید را ذخیره نمی کند، بلکه برای به انجام رساندن آن اطلاعات، کمک زیادی به شکل دادن آنها می کند.

بطور مثال، وقتی که برای سخنرانی آماده می شوید، فقط به حرکات و اعمال تقلید شده متکی نشوید. به جای آن، شیوه ارائه و انتقال دقیق مطالب در آن واقعه را تمرین کنید. ذهن شما نه تنها متن سخنرانی را ثبت می کند، بلکه شیوه ارائه و انتقال آن را نیز ثبت خواهد کرد.

8 پسندیده

گام بیست و یکم: با دست هایتان یاداشت برداری کنید.

نرم افزار ورد را فراموش کنید و یاداشت برداری را به روش سنتی انجام دهید. در فرایند یادگیری، نوشتن اطلاعات با دست، بسیار موثر تر از زمانی است که آن مطلب را تایپ می کنید. با انجام این کار، شما سه مورد را در ذهن خود ثبت می کنید.

اول اینکه شما چیزی را که خوانده اید را با شدت بیشتر می نویسید، چرا که سطح تمرکز در روش سنتی بسیار بالاتر از زمانیست که همان مطلب را تایپ میکنید. شما می توانید 75 کلمه در دقیقه را تایپ کنید، ولی این مورد در هنگام یاداشت برداری به روش سنتی، غیر ممکن است.

دوم اینکه ذهن شما، سیگنال هایی که عضلاتتان در هنگام نوشتن ارسال می کنند را به ثبت می رساند. که این موضوع از دو حیث حائز اهمیت است : ۱_ جنبه بصری : دیدن کلمات نوشته شده
۲_ شیوه نوشتن کلمات بر روی برگه است که به خاطر آورده می شود.

سوم اینکه، ذهن شما فعالیت های گذشته را به ثبت می رساند. به این صورت که شما کاری که انجام داده اید و دلیل انجام را به خاطر می آورید. این ارتباطی است که شما برای به خاطر آوری اطلاعات مربوطه در اینجا نیاز دارید.

8 پسندیده

گام بیست و دوم: به برنامه خود نظم ببخشید.

یک برنامه بهم ریخته معمولا عامل منفی ای برای یک ذهن آشفته است. شما نیاز دارید تا کاری های زیادی را انجام دهید. گاهی اوقات نیاز است همه را با هم انجام دهید، در صورتی که نیاز دارید بدانید بعداً باید چکاری را انجام دهید. در حقیقت خود فرآیند فکر کردن به مدیریت یک برنامه بهم ریخته، خسته کننده خواهد بود. آیا زمانی که تعداد زیادی کار بر سر شما ریخته است و هیچ برنامه ی مناسبی برای جمع و جور کردن آنها ندارید، احساس نگرانی و بهم ریختگی نمیکنید؟ لازم به ذکر است، حتی کار های خیلی ساده و بدون برنامه هم می توانند، خسته کننده به نظر آیند.

برای فرار از این خستگی ذهنی، طبق الگویی معین برنامه ای مناسب تهیه کنید. این برنامه می تواند به این شکل باشد که سخت ترین کار در ابتدا انجام گیرد و آسان ترین آنها در انتها. همینطور می تواند برحسب اهمیت آنها یا قانون اول ورود، اول خروج ساخته شود. با هر کدام که احساس بهتری دارید برنامه خود را بچینید. مهم آن است که برنامه شما مدیریت شده به نظر آید.

7 پسندیده

گام بیست و سوم: چیزهای جدید یاد بگیرید.

شما نیاز دارید چیز های جدید یاد بگیرید تا همچنان به ایجاد نورون ها در مغزتان ادامه دهید. این سلول ها تضمین دهنده عملکرد بالای مغز شما هستند، ولی وقتی که به شکل آگاهانه میزان مطالبی که یاد می گیرید را کاهش دهید ( شما هیچ گاه نمی توانید روند یادگیری را به کل متوقف کنید)، نورون ها هم دلایل کمتری برای بازسازی خود خواهند داشت. تطبیق بیولوژیکی مغز بهم می ریزد. آیا افراد مسن که گاهاً عمیق تر به فکر کردن می پردازند، از حافظه فرز تری در طول سال ها برخوردار نیستند؟

هیچگاه دست از یادگیری بر ندارید حتی اگر احساس کردید نیازی ندارید. روزنامه یا مجلاتی که اطلاعات مختلف در خود دارند را مطالعه کنید. دستور پخت های جدید یا راهنمای انجام کارها در خانه را آموزش ببینید. هر چقدر که ممکن است این کار را انجام دهید. همچنین تا جایی که امکان دارد، هوش محاسباتی خود را با محاسبات ریاضی ذهنی تقویت کنید. همچنین زیاد به اطلاعات تصادفی که در اینترنت می توانید جمع آوری کنید، متکی نشوید. تا می توانید در ذهنتان اطلاعات تازه جمع آوری کنید.

7 پسندیده

گام بیست و چهارم: مغز خود را کالیبره کنید.

مغز خود را کالیبره کنید، منظور این نیست که به سر خود ضربه محکمی وارد کنید، بلکه منظور، کالیبره کردن از طریق چشم هاست که راهی است برای ایجاد توازن میان بخش های مختلف مغز در زمان هایی که بیشتر از همیشه به آنها نیاز دارید.

مغز انسان از دو نیمکره تشکیل شده است، نیمکره چپ و راست. هر سمت وظیفه ی خاصی دارد. اگر نیاز به خلاقیت دارید، به سمت چپ به مدت 20 ثانیه خیره شوید. این عمل را سه بار تکرار کنید. زیرا به مغز شما کمک خواهد کرد که فعالیت هایی همچون نوشتن، نواختن ساز های موسیقی یا ایده پردازی را سریع تر انجام دهید.

برای محاسبات و فعالیت های استدلالی، به سمت راست به مدت 20 ثانیه خیره شوید و سه بار این کار را انجام دهید. این اقدام به مغز شما کمک می کند که سریعتر اعمال استدلالی و محاسباتی رو به انجام برسانید.

8 پسندیده

گام بیست و پنجم : از جرقه های احساسی در یادگیری مطالب جدید، استفاده کنید.

image

منظور پیوست های احساسی یا ارتباط با هر موضوعی است که با شما رابطه احساسی دارد. این یک اصول اساسی از یادگیری است که توسط روانشناسان مدرن توسعه یافته.

شما ذهن آگاه و ناخودآگاه دارید. چیزی که نمی دانید این است که ذهن ناخودآگاه شما از ذهن آگاه شما بسیار قوی تر است. چرا که این ذهن بر تجربه، انعطاف و لایه های فزونی اطلاعات در سر شما بنا شده است. بر همین اساس پاسخ ها، واکنش ها و تصمیم هایی وجود دارند که فوری ولی دقیق اند.

هنگامی که شما از جرقه های احساسی در زمان یادگیری موضوعات جدید استفاده می کنید، ذهن ناخودآگاه شما یک حامی فعال برای ذهن آگاه شما محسوب می شود. به همین دلیل شما راحت یاد می گیرید و سریع به خاطر می سپارید.

برای استفاده از آن، سناریویی را مرتبط با موضوعی که قصد یادگیری آن را دارید، متصور شوید. مثلاً، یک مورد کاربردی برای فرمول ریاضی ای که قصد دارید یاد بگیرید را تصور کنید، مثلا ساختار یک خانه یا برنامه نویسی کامپیوتر.

6 پسندیده

گام بیست و ششم: از اغراق ذهنی استفاده کنید.

تصور، یکی از روش های پایه یادگیری است. شما اسم مردم را با ربط دادن چهره شان به اسم آنها یاد می گیرید. شما یک تکنیک جدید در رقص را با مشاهده کردن، آموزش می بینید. شما اطلاعات مختلفی از یک کشور را با تصور کردن سناریو ها، مردم، وقایع تاریخی و گاهی اوقات با پرچم ها آموزش می بینید. ذهن با تصور کردن بهتر کار می کند، پس هر چه پیاز داغ آن بیشتر باشد، بهتر است.

این تئوری یادگیری دکتر ویلایانور راماچاندارن از دانشگاه مغز و اعصاب سن دیگو مرکزی است. بنا به گفته ایشان، مردم معمولا در اطلاعاتی که یک درجه بیشتر در آنها اغراق شود، واکنش یادگیری بهتری دارند.

مثلاً، برای طراحی خانه یا باغتان، از اغراق ذهنی استفاده کنید تا اطلاعات را بیشتر مجزا سازید. خانه یا باغی را تصور کنید که ذهنتان در بهترین حالت بتواند آن را در خود ببیند.

8 پسندیده

گام بیست و هفتم : هر روز صبح به خود روحیه دهید.

آیا می دانید تشویق خودتان و روشن فکر بودن برای کل روز، چقدر مفید است؟

ذهن ناخودآگاه ما، کلمات تشویقی را جذب می کند. از این رو به هر چیزی که اعتقاد داشته باشید، آن را با واقعیت تطبیق می دهد. اگر به خودتان بگویید که باید کل روز مواظب خودتان باشید، ذهن شما به این گفته واکنش نشان می دهد. اگر به خود بگویید که یک کار خاص را نمی توانید انجام دهید، مشخصاً در آن شکست خواهید خورد. اگر به خود بگویید که از چیزی می ترسید، واکنش های شما از این موضوع، بازتاب می گیرند.

شما نیاز دارید ذهن خود را کنترل کنید و آن را به حداکثر آگاهی برسانید. شما برنامه ای را متناسب با کار های روزانه خود می سازید که تبدیل به واقعیت ذهنی شما می شود. اگر دوباره و دوباره، هر روز صبح به خود بگویید، چیزی نمی تواند کل روز، شما را مایوس کند، ذهن شما قسمت روشنی برای هر مایوس بودن میابد.

8 پسندیده

گام بیست و هشتم: مشکلات احساسی را حل کنید.

برای پاکسازی ذهن، نیاز دارید تمام مشکلات احساسی که مزاحم شما هستند را از بین ببرید. این بار های احساسی، میزان فشار شما را بالا می برند، آنها سرعت فکر کردن، تصمیم گیری و یادگیری چیز های جدید را در شما پایین می آورند. بیخیال چیز هایی شدن که به شما کمکی برای پیشرفت نمی کند یک پله شما را جلو تر خواهد برد چرا که بار شما سبک تر می شود.

تا به حال متوجه این شده اید که تصمیم گیری در زمانی که شاد هستید چقدر ساده است و زمان خستگی و عصبانیت برعکس آن صادق می شود؟ چگونه این مشکلات را حل کنیم؟ مردمی که باعث دلخوری شما شده اند را ببخشید. تمرکز بر اشتباهات گذشته آنها به باهوش تر شدن شما کمکی نخواهد کرد. مهارت های خود را دیگر زیر سوال نبرید و سعی کنید توانایی های خود را جستجو کنید. به جای به خاطر آوردن اشتباهاتتان، به پیروزی هایی که داشته اید فکر کنید و آن را همانند فیلمی در ذهنتان دوباره و دوباره پخش کنید. مرور مشکلات برای شما منفعتی نخواهد داشت.

7 پسندیده

گام بیست و نهم: محدودیت حال حاضر خود را قبول کنید.

اگر دو کامیون در یک جاده یک طرفه، سعی در عبور در مسیر مخالف کنند، باعث ایجاد راه بندان می شود. این موضوع در مغز شما هم صادق است. وقتی تلاش کنید که خیلی از مطالب را با هم به مغز خود وارد کنید، بیشتر آن را متوجه نخواهید شد. این درست است که انسان ها قادرند چیز هایی را که به نظر غیر ممکن می آید را آموزش ببیند، بطور مثال زبان یا برنامه نویسی کامپیوتر. با این حال اطلاعاتی، به منظور پیش نیاز، لازم است تا با عقل جور در آید. شما نمی توانید ضرب کردن را بدون شناخت اعداد یاد بگیرید. درست است؟

یادگیری چیز های جدید به یک باره رخ نمی دهد. شما نیاز دارید که صبر و از خود گذشتگی داشته باشید و زمان لازم را برای یادگیری موضوعات نا آشنا اختصاص بدید. این را قبول کنید که هر چیزی را قادر نخواهید بود، برای بار اول یاد بگیرید. ذهن شما اگر کل موضوع را درک کند، بهتر کار می کند تا اینکه آن را با انواع و اقسام موضوعاتی که قادر به جذب آن نیست، انباشته کنید.

7 پسندیده

گام سی ام: حواس خود را تمرین دهید.

یادگیری از طریق حواس ممکن است. شما می توانید بیش از 4000 بو را از طریق بینی خود تشخیص دهید. 80% دانش خود را با چشمانتان بدست می آورید.و یادگیری بصری خود را با حس شنوایی تقویت می کنید. یاد می گیرید که چگونه با استفاده از حس لامسه، از بدن خود بهتر استفاده کنید. دقیقاً زمانی که احساس می کنید دیگر نمی توانید با استفاده از آنها چیز جدید یاد بگیرید، متوجه می شوید که باز راهی برای بهتر شدن وجود دارد.

تمرین دادن این حواس به صورت انفرادی، بهترین روش محسوب می شود، چرا که شما میزان حساسیت آن را افزایش می دهید. سعی کنید فقط با چراغ مطالعه به مطالعه بپردازید تا از هر گونه حواس پرتی جلوگیری کنید. به پادکست ها و موسیقی ها در تاریکی مطلق گوش دهید. حس چشایی خود را با مزه کردن چیز های مختلف در حالتی که چشمانتان بسته است، بهتر کنید. چشمان خود را ببندید و بافت های مختلف را با دستتان حس کنید. بو های مختلف را بدون اینکه مستقیم به آنها نگاه کنید، استشمام کنید. شما از این حجم حساسیت در حواستان، شگفت زده خواهید شد. همچنین تحقیقاتی وجود دارد که نشان می دهد، شنیدن موسیقی های کلاسیک موجب پایدار بودن حافظه می شود.

7 پسندیده

گام سی و یکم: برنامه ها و اولویت های خود را تصور کنید.

یادگیری یعنی داشتن انگیزه. شما اگر انگیزه خاصی نداشته باشید، قادر به یادگیری چیزی نخواهید بود. دانش آموزان، بدون داشتن دلیلی برای قبولی و نمرات بالا، قادر به درس خواندن نیستند. کارمندان، بدون داشتن انگیزه افزایش حقوق و ارتقای شغلی، قادر به تسلط به کار خود نخواهند بود. همیشه یک انگیزه پشت همه چیز وجود دارد و اگر شما نسبت به یادگیری احساس خستگی کنید، باید به دنبال انگیزه ای برای کمک به خود باشید.

برای لحظه ای بنشینید و چشمان خود را ببندید. هدف اصلی خود را برای انجام کاری، تصور کنید. اگر نیاز دارید که حجم عظیمی از اطلاعات را درباره پیشنهاد هایتان به مشتری، فرا بگیرید، خود را در اداره، به عنوان مدیر یا یک شخص اجرایی تصور کنید. اگر نیاز دارید که برای امتحانی به شدت مطالعه کنید، خود را در سکویی تصور کنید که مدال طلایی بر گردن شما آویخته شده است.

8 پسندیده

@YoKambiz

به به, کیف کردم از اینهمه سلیقه و انرژی و وقتی که گذاشتید.
همیشه شاهد محبت و لطفتون بودم و براتون آرزوی سلامتی, موفقیت دارم و چیزی که الان یادم اومد امیدوارم روزی که دوباره ورزش رو شروع کردید رو از زبانتون بشنوم. براتون سعادت و خیر میخوام.
بسیار از خوندن مطالب لذت بردم و استفاده کردم.
سهم بزرگی در پیشرفت همه ما دارید.
باز هم سپاسگذارم.

6 پسندیده

@a.bayani
چه کار قشنگ و پر محتوایی
البته من فعلا فقط سر فصل مطالب رو خوندم
واقعا جالب و آموزنده است
چه انرژی ای برای تهیه این مقاله صرف شده :clap::clap::clap:

واقعا ممنونم که با ما به اشتراک گذاشتید

6 پسندیده

اینکار تو آینه انجام میشه؟

3 پسندیده