تاپیک تعاملی «مثالی برای سایه در انگلیسی قدرت، مینی استوری و ایده ساختن داستان»

https://streamable.com/ex0dy

این کلیپیه که الان دیدم

دیالوگ انگلیسی زیادی توش نیست ولی توش هیجانه خوش گذرونیه.
گشتن تو یوتیوب یعنی انده حال.
پس از یوتیوب هر طوری که دوست دارید لذت ببرید.

اینم یکی خنده دارش :joy:

https://streamable.com/sovb6

این پسره خیلی باحاله
کانالش: https://www.youtube.com/channel/UCu-fsx-DVnmn8la6XjYF62Q

تو یوتیوب از اینا پره امتحان کن

7 پسندیده

فازش چیه میپره بعد میچسبه به یکی دیگه؟ من حداقل گفتم میره چترشو بگیره اونجوری حسش بیشتر بود :grinning:

4 پسندیده

اونجوری که عمرا میتونست
ولی کار خفنی کرد باز، همونم خیلی ریسک داشت
من این پرش از ارتفاعو یه بارم تو زندگیم شده امتحان می کنم تهش سکته قلبیه دیگه …
خیلی هیجان داره لعنتی :grin:

7 پسندیده

سلام اگ دنبال هیجان وافزایش آدرنالین هستید حتما یبار ورزش بانجی جامپینگ رو امتحان کنید…اونم همین حس وحال رو داره

4 پسندیده

من فیلمه رو نگا کردم سه دور سکته کردم چون فوبیای ارتفاع دارم و رو نردبونم ک وایمیستم سرم گیج میره میخام بیوفتم چی برسه ب این ورزشای وحشتناک:fearful::fearful::fearful:
ولی به یه چیز خیلی خوب پی بردم اینکه چقد نسبت به قبل لیسینینگم خوب شده بود اصن باورم نمیشد😅

7 پسندیده

سلام

تمرین رایتینگ من:blush:
خلاقیت من برای داستان پردازی خیلی ضعیفه برای همین بیشتر سعی میکنم تجربیاتم رو بنویسم که تا حدودی به مطالب اقای هوگ مرتبط هست

My English learning story

My father was interested in abroad traveling and he had some guide books for traveling and daily dialog in Turkish, English and Japanese languages. They had lots of funny pictures. I was 5 or 6 years old and though I couldn’t read them but really enjoyed watching them. The most interested pictures belonged to English books. I still remember the picture of a doctor who wanted to pour some drugs into the throat of a patient through the funnel; the doctor had fastened him to an armchair not to escape.

From those days learning English became one of my future goals. Later when I found out that English is an international language and you can communicate with a huge number of people in different parts of the world, my interest grew stronger.

My start point was school lessons. Learning English words and simple sentences was interesting and caused me believe that my dream is coming true. When our real and serious lessons started with short stories, I was excited. I bought audio tape of my book to learn the correct pronunciation. Learning English with audio file was the most interesting part of my student life. I didn’t feel that I’m studying, I just enjoyed. When my teacher wanted to check my learning for the first time, my reading and translating was excellent but when she asked some questions about grammar rules and vocabulary, I couldn’t answer at all. She checked my book to see if I wrote the translation in my book! And when she found the book clean, she was shocked! And asked me the reason, but I had no answer! I got the half mark that day and it repeated for next lessons and exams. I couldn’t understand why we had to learn the Persian meaning of each vocabulary, word by word, while we could understand them better in the sentence or passage.

I lost my interest to learn English but I still enjoyed listening and reading. I bought some graded story books with audio tape. I used to listen them with closed eyes and try to imagine the story. I enjoyed them as well as the best music and even more. This was my only attempt for learning English.

Last year I took a test in an English training institute to check my level and I got the grade intermediate. Examiner admired my listening and speaking, but he didn’t know that I couldn’t recognize a noun from an adjective or adverb. I even didn’t know what kind of verb tenses I use in my speaking. I just used them because I thought they must be used in this way. I myself thought it’s too bad and there is something wrong with me.

Two months ago I attended in my first academic English class in order to boost my learning. but I was shocked when I figured out that the students who had spend many years for learning English in the academic way were worse than me in speaking or even grammar… I found out that’s a waste of time and money. I also figured out if I had a serious study and a regular plan to learn English in my own approach, I would succeed. So I abandoned the class and fortunately I spotted with an awesome app named “zaban-shenas” a few days ago and now I’m here

ببخشید که طولانی شد خیلی خلاصه ش کردم :sweat_smile:

پینوشت: فکر میکنم بهتر بود تو تاپیک داستان و هدف از یادگیری زبان مینوشتم :grin:

7 پسندیده

آفرین عالیه :clap:
چقد پر انرژی و بی نقص، مرسی
منم دقیقاً مثله شمام هیچی از گرامر بلد نیستم، اصلا دنبال ساختار انگلیسی و این چرت و پرتا نرفتم.
نیازی هم ندیدم که دیالوگ حفظ کنم که واسه خودم وقت بخرم چون کار بیهوده ای بود.
من فقط به انگلیسی گوش دادم، همین. هیچ چیز اضافه ای نیاز نبود و روز به روز دارم بهتر از دیروز میشم.
من به شما تبریک می گم و به گروه ما خوش اومدید

6 پسندیده

دوتا سوال دارم:sweat_smile::see_no_evil:
از کجا اشتباهاتمونو بفهمیم؟
ک بتونیم درستشون کنیم و سعی کنیم ی جمله بندی درست داشته باشیم؟
من به شدت از گرامر متنفرم و وقتی تو تالار میبینم که بعضیا یه سوالات گرامری براشون پیش اومده و من حتی نفهمیدم افسردگی میگیرم و با خودم میگم نکنه کلا هر چی میخونم بی نتیجه باشه😞

2 پسندیده

خیلی ممنون از لطف و دلگرمیتون
خیلی خوشحالم که تو این جمع حضور دارم و میتونم از تجربیات دوستان استفاده کنم
بزرگترین مشکل من نداشتن دوستی برای تعامل بود که شکر خدا حل شد
امیدوارم حضورم مفید باشه

3 پسندیده

من وقتی پارسال تعیین سطح دادم هم ازمون شفاهی ازم گرفتن هم کتبی… از استاد خواهش کردم اشتباهاتم رو بگن ولی گفتن فقط بنویس به مرور خودت متوجه اشتباهاتت میشی. اونموقع فکر کردم نمیخواست اطلاعات بده به من که زبان آموزشون نیستم و کمی ناراحت شدم.
چند وقت پیش دوباره یه رایتیگ دیگه به یکی از اساتید زبان دادم برام اصلاح کنن… که از چندتا پاراگراف 27 تا ایراد گرامری، گویشی و نگارشی گرفتن حتی جاهایی که واقعا اشتباه نبود ولی بهتر بود از کلمه دیگه ای استفاده میکردم رو هم تذکر داده بودن:sweat:
باعث شد یک مدت کلا بیخیال بشم و دچار ترس از نوشتن شدم

تا اینکه دیدم اقای هوگ هم روی بار منفی اصلاح خطاها تاکید دارند…

پس اعتماد کنید به توصیه شون و موشکافانه دنبال خطاها نگردید به مرور متوجه میشید :slightly_smiling_face:

7 پسندیده

این “نکنه ها” عادیه همه بهشون بر میخوریم.
ولی نترسید پیشرفت می کنید.
من چند تا چیز برای گرامر میتونم مثال بزنم: 1. از pov های ای جی هوگ استفاده کنید
2.زیاد گوش بدید
3. کتاب قابل فهم زیادی بخونید
تا اینجا همه چی ناخودآگاه رخ میده به مرور که این کار ها رو انجام میدید متوجه پیشرفتتون میشید، براتون مثال هم زدم، گفتم این متن ها و صدا هایی که ضبط می کنید رو حذف نکنید هر چند وقت یه بار بهشون برگردید و نگاه کنید. میبینید عه من اینجا مشکل گرامری داشتم، عه اینجا من غلط املایی داشتم و…
شاید همشو پیدا نکنید ولی تفاوتتون نسبت به گذشته رو حس می کنید
4. وقتی به سطح متوسط رسیدید از تکنیک نوشتن محدود به سرعت استفاده کنید( این تکنیک رو من تو کتاب گویا ترجمه کردم و تا اواسط تیر همشو انتشار می کنم) این تکنیک اینجوریه که یه ساعت بر می دارید ده دقیقه زمان میزارید شروع می کنید بدون اینکه توقف کنید به نوشتن بدون اینکه واستید تا فکر کنید. بدون اینکه غلط املایی بگیرید و…
بدون توقف می نویسید و وقتی تموم شد فرداش میرید می خونیدش، شروع می کنید غلط هاتون رو گرفتن. دوباره فرداش یه بار دیگه مطلب که نوشتید رو می خونید و غلط هاتون رو میگیرید.
اینجوری رایتینگتون پیشرفت می کنه ( این روشیه که نویسنده های حرفه ای ازش استفاده می کنند)
البته رایتینگ با مکالمه خیلی فرق داره، شما توش وقت دارید. حق دارید به جمله ای که می نویسید فکر کنید و بعد ارسالش کنید
تو مکالمه شما هیچ وقتی ندارید. باید سریع حرف بزنید بدون اینکه فکر کنید.
برای رایتینگ پیشنهاد ای جی اینه که به سطح متوسط یا به بالا که رسیدید سعی کنید برای پیشرفتش تلاش کنید. می تونید حتی راهنمایی هم بگیرید (تاکید: در صورتی که به سطح خوبی رسیدید). از معلمی، بومی زبانی، یکی که انگلیسیش خیلی خوبه و…
مشکلی نیست برای رایتینگ میشه کمک خواست و تصحیح خطا کرد ولی مکالمه به هیچ وجه چون هیچ فایده ای نداره.
راستی همونطور که گوش دادن زیاد موجب پیشرفت مکالمه میشه
خوندن زیاد هم موجب پیشرفت رایتینگ میشه.
پس بخونید و بخونید و بخونید.
و صبر داشته باشید…

خیلی سطحتون خوبه آفرین، ما هم اینجا تا می تونیم سعی می کنیم همو بالا بکشیم، من به شما کمک می کنم شما به من
اینجوری گروهمون هوا همو داریم، اینجا کسی به کسی کمک نمی کنه همه همو هل میدیم بریم جلو.

دقیقا همینطوره، همه چی با زمان مشخص میشه. پس باید زمان داد و صبر کرد.

8 پسندیده

مادر گرامر و ساختار فارسی به زانو در اومد
من به شما کمک می کنم شما به من
اینجا کسی به کسی کمک نمیکنه.
خلاصه امیدوارم منظورمو رسونده باشم :joy:

6 پسندیده

بله کاملا گرفتم منظورتون رو :wink:
دقیقا همینطوره
جمعتون کاملا دوستانه ست و این خیلی خوبه که ادم از نوشتن و اشتباه کردن نمیترسه

5 پسندیده

خیلی ممنونم از توصیه های خوبت خوشحالم ک به جمعون پیوستی و کمکمون میکنی:blush::blush:

4 پسندیده

ممنونم ازتون مرسی از کمکای بی دریغی ک میکنید
اوه تو ده دقه:sweat_smile::sweat_smile:من همین متنو فک کنم تو یه ساعت نوشتم کلی زور زدم باید تلاشمو بیشتر کنم البته حتما این کار روهم یه چند روز دیگه انجام میدم

3 پسندیده

به علاوه این که یادگیری گرامر هم کاملا ناخودآگاه اتفاق میفته

به نظرم اعتقاد به این سه تا جمله واسه یادگیری یک زبان جدید کافیه

5 پسندیده

خیلی عالیه، فقط سعی کنید بخونیدش و هم زمان صداتونو هم ضبط کنید
ضبط کردن صدا باعث میشه همونطور که بعد از چند وقت پیشرفتتون تو نوشتن رو حس میکنید
تو صحبت کردن هم پیشرفت رو حس کنید

بعدش هم بذارید اینجا که همه گوش بدن و تحسینتون کنن، مطمئنم بعد از انجام اینکار روحیه تون چندیدن برابر افزایش پیدا میکنه واسه ادامه ی راه

5 پسندیده

شما هم سعی کنید متن داستانتون رو بخونید و صداتون رو ضبط کنید و در کنار داستانتون توی پستتون آپلودش کنید

مطمئنم وقتی بقیه تحسینتون میکنن لذتتون از یادگیری زبان چند برابر میشه

6 پسندیده

تازگیا داستان نوشتن داره به تفریح باحال واسم تبدیل میشه :grin:

درس 30 انگلیسی قدرت.

دو تا خبرم بدم
جمعه انگلیسی قدرت تموم شد :rofl:
و اینکه کتاب گویا هم ترجمش تا فردا شب تموم میشه میمونه ادیت و ظاهر سازی و غیره… که تا پایان این ماه سعی می کنیم منو آقا حسین کاراشو تموم کنیم بزاریمش واسه دانلود…
تعطیلات امیدوارم بهتون خوش بگذره :yum:

There was a girl named Maria. Maria yearned for money. She wanted money a lot. But she had no idea how to get it? At first she tried to work for people. She tried to be blue collar worker and worked in a factory and got 10 dollars per week… it wasn't enough. And she quit. She tried another job. She worked as a teacher but the students would misbehave a lot so eventually she had a meltdown and she quit. Feeling confused and frustrated she sat in a park and stared at a tree. An old man came to her and said: what's wrong girl? Why you're so sad? Maria said: I have a dream of being rich but every time I try something I fail. The old man shook his head and said: why such a beautiful girl can't make money? I think if you ground your efforts in your talent of beautiness you'll be rich… last year I met a girl from the African tribes she though that the black girls can't be models but I introduced her to a modeling company and now she's super rich. It has some difficulty but it worth a try… Maria said: you're right, I've had a dream of being a model since I was a child. Please can you help me too? The old man nodded and led Maria to his car and they went away to an unknown place that no one can imagine. Maria had no Idea how the old man got leverage on her greediness. THE END
10 پسندیده

چقدر حس خوبی داره شنیدن این داستانتون ^-^ ^-^
خییییلی عالیه :))))

5 پسندیده