قانع کردن خانواده درباره‌ی شیوه‌ی یادگیری زبان انگلیسی

سلام
راستش من خودم رشتم فیزیک بود. می خواستم ببینم واکنششون به این موضوع چیه

I was just kidding

OK! OK!

البته خوب هر کس از یک چیز خوشش میاد دیگه من از فیزیک نوین و کوانتوم خوشم میاد

این شد یه چیز درست حسابی

me too i do love quantom and nuclear physics

خیلی خب من بالاخره از بیمارستان مرخص شدم

دوست عزیزم با توجه به توضیحاتی که شما دادید من بهتون حتم میدم مادر شما قانع نخواهد شد.

شما در مقطعی قرار دارید که دارید به دوره جوانی و بزرگسالی میرید و کاملا بالغ و آگاه خواهید شد. حالا زمان اون رسیده که دنیا برای شما تصمیم بگیره نه خونواده و دیگران.

دنیا با تجربه اتفاقات و موارد دیگر به شما نعمت رشد کردن خواهد داد.

شما دارید با چشماتون پیشرفتتون رو میبینید و مادرتون دارن حدس میزنن.

اگه به حرف مادرتون گوش بدید هم از جوونیتون خواهید زد و هم از پولتون.

با نهایت احترامی که به والدین دارم ولی باید بگم گاهی وقتا پدر ها و مادرها با تصمیمات احساسیشون زندگی فرزندشون رو نابود میکنن.

یک مادر و یک پدر چی میخواد؟ یک زندگی آرام و امن برای فرزندش. در صورتی که زندگی امن و آسوده وجود خارجی نداره. فقط یک رویاست که به خورد ما مردم داده شده…

من به تصمیم خونوادم 8 سال از زندگیم رو صرف حسابداری کردم و شکست خوردم. آیا اون 8 سال برای من بر خواهد گشت؟ خیر…

زمان مهم ترین سرمایست. اگه از زمان درست استفاده کنی زندگی تو رو یک مرد بار میاره. میخوای تا ابد بری جلو آیینه و حسرت زمانی که از دست رفته رو بخوری؟

من تجربمو گفتم ولی منو بیخیال…
میدونستی تمامی استاد های قرن هم در مقطعی مجبور شدن به خونواد و همراهانشون نه بگن؟

موتزارت با پدرش یه موسیقی نواز دوره گرد بود و برای اینکه پدرش پولی در بیاره ساز میزد، روزی که تصمیم گرفت برای خودش پیشرفت کنه پدرش ازش حمایت نکرد. ولی اون تصمیمشو گرفت و راهی رو انتخاب کرد که اونو تبدیل به یکی از بهترین های تاریخ کرد.

مشابه این موضوع برای لئوناردو داوینچی، چارلز داروین و افراد دیگه رخ داد. حالا از پدر نه، ولی از استاد و همکار و…

به تاریخ رجوع نمیکنیم اصلا، مدتی پیش مصاحبه ای از یه آرتیست با استعداد دیده بودم که پدرش بابت طراحی کتکش میزد که چرا وقتتو برای اینا هدر میدی…

من نمیگم نباید به حرف دیگران گوش داد، بلکه میگم باید سنجید دید کدوم مناسبه بعد انتخاب کرد، انتخاب تو یا مادرتون؟

خوبی انتخاب تو اینه که 100 درصد مسئولیت رو دوش خودته، واسه همین اگه شکست هم بخوری یه مرد بار میای. ولی وقتی انتخابو میسپاری دست یه نفر دیگه همیشه کسی هست که سرزنشش کنی و تا ابد بگی فلانی مقصر بوده. برای همین موضوع رشد نخواهی کرد.

اینها کلیات چیزهایی بود که میتونستم در اینباره به عنوان یه دوست بهت یاد بدم.

حالا انتخابو میزارم برای خودت:

جاده راحت ( انتخاب رو بسپاری دست مادرتون)

جاده پر از خطر و چالش (انتخاب رو بسپاری به خودت)

یادت باشه زندگی بدون چالش یک زندگی بی نتیجه خواهد بود. مرد باش و خودت انتخاب کن

اگه سطحت مناسبه کتاب Mastery از رابرت گرین رو بخون

سلام بر مرد پرانرژی آقا @YoKambiz عزیز.خدا بد نده.نوشته بودی بیمارستان.نگران شدم.الان که انشاالله خوبی؟

سلام
توضیحات دوستان خوب بود …
منم نظر خودم رو اضافه میکنم …
اون هر چی باشه مامانه … دلسوزترین هست نسبت به شما …
اگه نگم همه ، دیگه اکثر اکثر مامانا برای بچه شون دل می سوزونن .
اینا رو همه مون میدونیم برای تاکید نوشتم فقط .
ببین اقا امیر حسین ،
بشین قشنگ مفصل و منطقی با مامانت بحث کن … با کمال احترام و ادب …
اون خوبی تو رو میخواد ، منتها مشکل ماها (که مثلا دهه هفتادیم یا شما که دهه هشتادی)
اینه که نسل مون خیلی فرق داره با اونا که دهه چهل یا پنجاه هستن .
تفکرات مون نسبت به مسائل فرق داره .
خب این قسمت طبیعی قضیه ست و باعث مشکلاتی میشه که یکی ش همینی هست که گفتی .
نمیتونیم همدیگر رو درک کنیم .
این برداشتی که من دارم اینه که مامانت فکر میکنه اگه کلاس نری عقب می افتی و بعدا پشیمون میشی و امثال این چیزها .
ولی خب اون که با زبانشناس کار نکرده ، زبانشناس که مثل کلاس زبان ها (که سال های سال داشتن حکومت میکردن و الان هم تا حدودی همین جو هست ) مشهور نیست حداقل اونقدر مشهور نشده هنوز .
مگه اینترنت چن ساله رونق گرفته ؟!!! و دیگه هرکی از گوشی ش میتونه دسترسی داشته باشه .

میدونم حرفام به اصل سوالت کم ربطه ولی دلیل نگرش مامانت احتمال میدم همین ها باشه
شما بهتره باهاشون صحبت کنی و مسائل رو براش توضیح بدی .
ضمن اینکه خودت رو نشون بدی که داری با زبانشناس پیشرفت میکنی .
اگه اون کلاسی که دوست نداری به زور بری ، احتمالش هست از نظر روحی هم باعث افتت بشه ، (گفتم شاید نگفتم حتما)
و اگرم از نظر علمی رشد کنی اون بحث روحی ش هست .

خلاصه اینکه با حرف زدن میتونی حل کنی ، ولی بتونی خوب قانعش کنی نه این که بگی نه نمیرم ، بعد فردا مامان جون بیاد :امیر پاشو برو کلاس ، نه نمیرم ، امیر پاشو برو کلاس ، نه نمی رم … همین ادامه پیدا میکنه .

ولی یه بار قانعش کنی دیگه حله .

تو اردبیل یه موسسه زبان هست استادش هم خیلی معروفه ، یه کار خوبی که کرده اینه که بچه های کم بضاعت رو پوشش میده و بهشون زبان تدریس میکنه ، مثلا بچه های دهاتی یا شهری که از نظر مالی در مضیقه اند اونا رو حمایت میکنه و زبان یادشون میده …
از این شکر کن که جزء اینها نیستی و حتی مامان داره اصرار میکنه که پسرم ، برو کلاس زبان یاد بگیر ( خب بحث مالی ش رو تقبل میکنه دیگه … برای پولی که جون کندن و در اوردن دارن میریزن به پات )
مسئله ، از این زاویه هم دیدن داره !!!
ببخشید حرفم زیاد شد
امیدوارم حرفام به دردت خورده باشه.

(فی البداهه اومد هرچی به دستم نوشتم )

اینا تجربه ست ها اقا امیر حسین . تجربه یعنی یه یکی عمرش رو گذاشته و داره به تو میگه
و شما فقط میشنوی (منظورم شخص شما نیست شما نوعی هست)
حالا اقا کامبیز به تناسب موضوع مطرح کردن …
اینی که داری میخونی فقط چن تا کلمه ست .
کلمه ها خوانده میشن ولی هیچ وقت نمی تونی درک کنی ، انتظاری هم نیست که بتونی درک کنی چون تو فلان رنجی که تو تجربه اون شخص هست نکشیدی ، لمس نکردی . شبیه این می مونه که هزار بار برات ، حرارت اتیش رو توصیف کنن ، یا بوی گل رز رو وصف کنن … خدایی خودت میتونی این ها رو بهم توضیح بدی ، نه ، فقط میتونی بگی خیلی می سوزونه (در مورد اتیش ) یا خیلی بوی خوبی داره ، ادم لذت میبره وقتی بو میکنه احساس خوبی بهش دست میده و… (در مورد گل رز ) ولی بازم هر چی بگی هیچ وقت جای یه بار ، فقط یه بار لمس کردن اتیش ، یا جای بو کردن گل رز رو نمیده …حالا هی با کلمات روی کاغذ رو سیاه کنیم که شاید بتونیم اون رو با کلمه توضیح بدیم .نمیشه که نمیشه .

اینا رو نوشتم بگم تجربه یعنی چی …
نمی دونم ، حدس میزنم اقا کامبیز موقع نوشتن این کلمات ، اگر هم گریه نکرده ، چشماش یه نمه خیس شده ، بغض گلوش رو گرفته …

ببخشید .شبیه درد دل بود .

کامبیز جان شما هم ببخش که کنار حرفات ، جسارت به خرج دادم .

سلام آقا مهدی

والا عمل داشتم

الان خیلی خوبم

مرسی که پرسیدی داداش. پلاتین دستمو در آوردم

چه خوب. اطلاع نداشتم

موافقم

نابود کردن یه کوچولو مبالغه نیست به نظرتون؟

ایــــــــــول. خیلی دوست داشتم برم ریاضی فیزیک ولی تجربی رو به عنوان رشته آیندم انتخاب کردم هر چند به اصرار پدر و مادرم ام در اون حدی نیست که اگه پشیمون شدم مقصر رو اونها بدونم.

واقعا همینکه وقت گذاشتید برای من ارزشمنده.

به نظر نمی رسه سطحم خوب باشه آن چنان. ترجمه اش بود می خونم.

واقعا از شما تشکر می کنم که منو راهنمایی کردید و نظرتونو بیان کردید. در کل مادرم میگن که این همه رفتی یه مدرک بگیر لااقل. یه جایی رفتی نگن زبان بلد نیست و جوابی که من میدم اینه … چی بگم خوب با دیدگاه مادرم راسته دیگه اما من بار ها شده سعی بر توجیه داشتم فایده نکرد. در کل ممنون دیگه مزاحم وقتتون نمی شم.

دقیقا

بله متوجهم

همینکه زحمت کشیدید نظرتونو نوشتید کافیه از شما تشکر می کنم صمیمانه.

من حرفی برای گفتن ندارم

انشاالله که روز به روز بهتر شی داداش @YoKambiz و دیگه گذرت به بیمارستان نیفته.خدا رو هم شکر که بهتری…

سلام، بلا دور باشه ان شاءالله، تَنِ تون سالم و سلامت

سلام
بازگشت شما را به زبانشناس خیر مقدم عرض می نماییم.
خوبید ان شاالله؟
چه بازگشت قوی ای و پر انرژی ای
ان شاالله همیشه همیشه سالم سلامت باشید و پر انرژی و ما هم از انرژی خوبتون بهرمند بشیم

چاکرتم آقا مهدی

ممنونم ازتون خانوم نیکنام

سلام بله الان خوبم.
ممنونم ازتون

انرژی رو نیم ساعت دیگه آپ میکنم

سلام داداش. خوشحالم که به سلامتی و با روحیه عالی برگشتین دوباره.

دوستتون دارم و آرزوی بهترینها.

سلام آقا کریم عزیز ممنونم ازتون قربان
منم براتون بهترینها رو آرزومندم

ایشالله همیشه سالم و سلامت به زندگی ادامه بدید. سلامتی واقعا نعمت بزرگیه.