سلام😘
بنده پونزده سالمه حدود چهارساله که زبان میخونم😄
اوایل فقط برای سرگرمی میرفتم😔
اواسط خسته شده بودم فقط میرفتم که رفته باشم😔
اما الان مدتیه دارم به صورت حرفه ای دنبال میکنم😜
اما یه مشکلی که به وجود اومده اینه که:
همش تو خواب و بیدار تو هر شرایطی دارم تو مغزم مکالمه میکنم🤨
نمیدونم خوبه؟
نمیدونم بده؟
انگار یه مهاجر انگلیسی اومده تو ذهنم همش داریم باهم صحبت میکنیم😄
اما واقعا اذیت میشم لطفا کمکم کنید😉
یاعلی…
7 پسندیده
خیلی هم عالی!!!
اینطوری مکالمتون هم قوی میشه.( البته بستگی داره شخصی که به خواب شما میاد مذکر باشد یا مونث 
)
در کل باید کمی کنترل داشته باشید.
غرق شدن در یک چیزی میتونه هم بد باشه و هم خوب.
به هر حال اگر منجر به پیشرفت شما بشه حتما مثبت هست اما اگر موجب بشه شما از دنیای واقعی یا بهتر بگم زندگی به بیرون پرت بشید این خیلی بده.
باید خودتون فکرتون رو کنترل کنید.
به خودتون بگید که من امشب نباید خواب این چنینی ببینم.
مغز در حالی به حرف شما گوش میکنه که خودتون بخواهید!!
باز هم اینجا دوستان زیادی هستند که میتونند راهنمایی کنند.
4 پسندیده
سلام
بهتر بود به جای اینکه خودت رو غرق کنی
شناور میشدی
شب قبل از خواب به رادیوی فارسی گوش بده
احتمالا مشکلت رفع بشه
6 پسندیده
سلام
منظورتون چیه از شناور شدن؟
اگه ممکنه تجربتون رو در اختیار منم بزارید 
شاید مفید باشه،ممنونم یاعلی… 
2 پسندیده
مقاله ی زیر راجع به شناور شدنه
اما در مورد شما منظورم این بود که در یادگیری زبان متعادل باشید و افراط نکنید که به این حالت دچار بشید
4 پسندیده
به نظر من تو ۱۵ سالگی این چیزا عادیه.
همشم بخاطر اینه که،ذهن اونقد مشغله ای نداره برا همین هر چیزی دم دستش باشه رو میخوره.خوشحال باش و مغزتو کنترل کن،سعی کن چیزای مختلف بخونی ک مغزت رو همه چی کار کنه.
تا قبل از ۲۱ ۲۲ اونقد مشغله نداره آدم.
استفاده کن استفاده کن استفاده کن.
4 پسندیده
البته الانم دیگه جامعه یجوری پیش میره که دور ترین آینده ای که میشه براش برنامه ریزی کرد همین امشبه
مجبورمون کردن در لحظه زندگی کنیم 
7 پسندیده
احتمالا چن وقت دیگ مجبور شیم مث سوریای چن سال پیش خودمونو بندازیم تو دریا و برسونیم به جاهایی که قرار بود با تحصیلات بریم اونجا 
3 پسندیده
سلام
چندسالته داداش؟
خخخ پس فقط من اینجوری نیستم😄
2 پسندیده
سلام
به نظرتون این باعث تسریع روند یادگیری میتونه باشه؟
2 پسندیده
نه که این اتفاق باعث تسریع روند یادگیری بشه،چون یادگیری به یه سری چیزا از جمله “فراموشی” و زمان نیاز داره ولی اگر ذهنتون رو مدیریت کنید که بتونه یه خورده زمان برای تثبیت چیزایی که یادمیگیره داشته باشه عالی میشه.
مطمئن باش،خیلی زود پیشرفت میکنی چون ذهنت خیلی فعاله.
مدیریتش کن فقط،خستش نکن.اینکه نوشتی اذیت میشم واسه اینه که استراحت نمیکنه مغزت.
درسته هر چی بیشتر غرق باشی خوبه ولی نباید خفه بشی.
میتونی با انجام کارایی که دوس داری ذهنتو از این مکالمه دور کنی.مثلا من هر موقع میخوام هم لذت ببرم هم خستگیم در بره فیلم میبینم(حتی فیلمای سنگین) یا میرم بیرون تو یه پارک تنها میشینم به بقیه که دارن باهم صحبت میکنن یا میخندن یا بازی میکنن نگاه میکنم(حس خوبی بهم میده،ذهنمم استراحت میکنه).
البته بازم میگم بخش زیادی از این قضیه بخاطر فعال بودن ذهنته،چون هر کسی تو اون سن از این اتفاقا براش میفته.
ولی با چیزای خوب مث فیلم کتاب یا اصن تفریح یا هر چیزی ک دوس داری،ذهنتو مدیریت کن.
اصلنم غصشو نخور،چون چیز بدی نیست.فقط لذت ببر.
با اینکه خودم زمانی ک سن شما بودم خیلی سعی میکردم از وقتم استفاده کنم ولی بازم الان حس میکنم به خوبی استفاده نکردم،اگه برمیگشتم به اون زمان بیشتر شعر میخوندم اصن خودمو با شعر خفه میکردم(عاشق شعرم).تو سن نوجوانی هر چی ببینی و بخونی به سرعت میره اون قسمتی ک باید بره.
خلاصه اینارو گفتم قدر لحظه لحظه ی زندگیتو بدونی.
2 پسندیده
ممنونم از حرفایی که زدی!واقعا برام ارزش دارم!
البته خودمم اون غلطایی که قبلا کردم باعث شده یهو بیام تو یه مسیر خیلی خیلی خیلی خوب!
لحظه به لحظه در حال پیشرفتم!
اتفاقا امروز اهداف چهارسالمم ریختم بازم از شما ممنونم
اگه خدا بخواد بتونم تا دانشگاه یعنی سال ۱۴۰۱ زبان و فرابگیرم!
خخخ الان یه حسی از درونم میگه دیگه اینارو برا چی میگی!منم به حرفش گوش دادم و فعلا😆
4 پسندیده
راحت باش.بگو آرزوهاتو.منم کاری نکردم فقط با یه رفیق صحبت کردم ک حال جفتمون خوب شه.
آرزوهاتو فراموش نکن بنویس.منم یادمه اون زمان به خیلی چیزا فکر میکردم ولی به مرور زمان،از آرزوهامو هدفام دور شدم چون دقیق بلد نبودم چیکار کنم.(از بس کتابای روانشناسی میخوندم، فکر میکردم خیلی خفنم درصورتی که هیچی نبودم،چون برا آرزوهام تلاشی نمیکردم)
شک نکن با تلاش و برنامه همه چی شدنیه.
موفق باشی رفیق.
2 پسندیده