روش‌های گرامر خوندن من؟

سلام دوستان عزیز زبانشناس
با توجه به سوال‌هایی که درمورد نحوه‌ی خوندن گرامر از من میشه لازم دونستم اینجا یه توضیح مختصری بدم:
من به شخصه گرامر رو هیچوقت به صورت مستقل نخوندم. مثلا بشینم بگم فلان زمان میشه چی بعلاوه‌ی چی… این مزخرفاتی بودن که تو دبیرستان تحویلمون می‌دادن.
من گرامر رو از طریق خوندن داستانهای کوتاه، خوندن کتابهای درسی دانشگاهی به انگلیسی، خوندن مقالات تخصصی درسی و از همه مهم‌تر از طریق دیدن فیلم، خوندم.
این آخری از همه‌شون مهم‌تره
چون تصویر و صوت با همن و کامل میشه موقعیت رو هم درک کرد.

داستان‌های مطرحی هم که خوندم، اینجا چند تاشونو که یادم مونده میارم:

Many moons" by James Thurber"
Tears, Idle Tears" by Elizabeth Bowen"
The Lottery" by Shirley Jackson"
The Monkey’s Paw" by W. W. Jacobs"
The Necklace" by Guy de Maupassant"
The Kiss" by Anton Chekhov"

11 پسندیده

درود بر شما دوست عزیز.
این بسیار عالیه که تجربتون رو صادقانه در اختیار بقیه اعضا میذارید.
اگه امکانش هست یه خورده بیشتر توضیح بدید در مورد گرامر خوندن در صورت گسترده خوانی.
چون ظاهرا شما گسترده خوانی داشتید و بعد، طبق اون قواعد رو یاد گرفتید.
من سطح متوسطم و برنامم اینه برسم سطح پیشرفته.
ولی توی ریدینگهای سطح بالا، ترکیب کلمات و قواعد سخت میشه و درک دقیقش(منظورم درک 100 درصدی مطلب هست) خیلی مشکله.
منم قبل از اشنایی با زبانشناس کلا، گسترده خوانی رو قبول داشتم و زیاد قواعد نمیخوندم.
کتابهای رمان و داستان رو متوجه میشم وبرام راحته ولی توی مطالب علمی و روزنامه و مجله و و علی الخصوص تحلیل ها بدجور گیر میکنم چون اصلا شباهتی به داستان و فیلم ندارن و باید تمام منظور طرف مقابل رو متوجه بشی و بعضی وقتها توی یه متن چند تا بحث تخصصی میشه مثلا(روانشناسی،فلسفی،پزشکی).

حس میکنم واقعا توی سطح متوسط به پیشرفته گیر کردم . یه چیزی میگم شاید خندتون بگیره ،بعضی وقتها روی یه ریدینگ 800 کلمه ای،6 ساعت گیر میکنم با این حالی که 80 در صد کلماتش رو بلدم. :disappointed_relieved:.
اینجاست که این سوال برام پیش میاد چرا در حالی که 80 درصد یه متن رو بلدی ولی نمیتونی اخر سر یه توضیح مطمئن (با این همه ساعت وقت خوندن ) براش بدی؟!
ناگفته نماند من منظورم داستان و فیلم نیست بیشتر مجله و متون علمی همچین بلایی سرم میاره.
امکان داره برای قواعدش باشه یا اینکه برای ترکیب کلمات سختشه؟

4 پسندیده

من بیشتر مطالبی رو که برام لذت‌بخشه میخونم. به ادبیات علاقه زیادی دارم و کتاب زیاد می‌خونم
و همین علاقه رو میام برا زبان خوندن استفاده می‌کنم. از داستان‌های کوتاه شروع کردم و برا هر داستان یه هفته وقت میذاشتم. بعد با دوستان همین داستان رو نقد می‌کردیم به انگلیسی.
به موسیقی علاقه دارم سعی می‌کنم بیشتر انگلیسی گوش بدم.
و فیلمم زیاد می‌بینم و گاهی نقدهای انگلیسی درمورد فیلم‌هایی که می‌بینم می‌خونم.
و یه نکته‌ی دیگه اینکه من ترجمه زیاد می‌کنم. بیشتر برا درآمدزایی و گاهی برا اطرافیان. همین ترجمه باعث میشه بیشتر به گوگل مراجعه کنم برا اصطلاحات و ساختارهای گرامی پیچیده.
یکی از ساختارهایی که من توی ترجمه همیشه مشکل داشتم باهاش و زیادم باهاش برخورد نکرده بودم توی کتابهای گرامر، ساختارهای حرف اضافه‌ای مثل in which, at which, of which, with which بود
همینارو از طریق ترجمه باعث شد یاد بگیرم.
گاهی اخبار می‌بینم. Euronews یا BBC
رادیو انگلیسی هم خیلی خوبه

من اصلا روزنامه نمی‌خونم. ازش لذت نمی‌برم، بخاطر اینکه انگیزه‌مو از دست ندم سراغش نمیرم.

شاید بخاطر یک جمله یا حتی یک کلمه این اتفاق رخ بده. ما پیش میاد متن فارسی هم گاهی برامون مشکل میشه. نباید درجا زد. باید بیخیال اون چیزی که نمی‌فهمیم بشیم و ادامه بدیم. قرار نیست با فهم یه ریدینگ مختصات پرتاب موشکی رو محاسبه کنیم که فهمش انقدر اهمیت داشته باشه. درک مطلب تو این موارد اهمیت داره نه معنای تک تک جملات و کلمات

متون علمی فهمشون نسبت به متون دیگر راحت‌تره البته اگه تو حوزه‌ی تخصصی خودمون باشه. چون از زبان ساده‌تری برای بیان حقایق علمی استفاده می‌شه. نگارش خیلی مهمه. حتی خیلی از دانشجوهای ایرانی نگارش فارسیشون واقعا ضعیفه. پس برا رسیدن به این مهارت اونم توی زبانی دیگه صبر و انگیزه لازمه. از خوندن زیاد هیشکی ضرر نکرده. هرچقد بیشتر بخونیم پیشرفت هم بیشتر میشه.
الان ملاک اینکه می‌گید توی این سطح گیر کردین چیه؟
آیا پیشرفتی از لحاظ مهارت‌های دیگه نداشتین؟ یا فقط برا ریدینگ اینجور هست…

پ.ن: مهمترین مهارت اسپیکینگه. شاه‌کلید پیشرفت در مهارت‌ اسپیکینگ، پیشرفت در مهارت لسیسنینگه. و این دو تا که پیشرفت کنه می‌ریم مراحل بعدی و قطعا دو مرحله‌ی دیگه آسونتر خواهد بود

5 پسندیده

بسیار عالی. روشی مناسب و کاملا معقول برای یادگیری گرامر. فقط باید کمی ایمان داشت و بسیار تلاش کرد و ثبات داشت. :rose::rose::rose:

4 پسندیده

ممنون آقا کامبیز. :hibiscus:
زبان‌آموز باید به این یقین برسه که زبان دیگه بخشی از زندگیشه. ولاغیر

4 پسندیده

ابتدا متشکرم از پاسخگویی شما.
اگه امکانش هست در مورد :

توضیح بدید چون منم خیلی به which و حروف اضافش برخورد میکنم.

بهترین مهارت من میشه گفت لیسنینگ هست و هر روز پیشرفت خودم رو در لسینیگ و اسپکینگ حس میکنم ولی ریدینگ و رایتینگ برام بسیار چالش برانگیزه.
حس میکنم رایتینگ و ریدینگ، استاد میخواد.
ملاک گیر کردن: هر روز لیسینگ و اسپکینگم بهتر میشه ولی برای ریدینگ به مشکل برخوردم.
در اصل ایراد کار از اینجاست که؛ من از extensive listening به اسپکینگ خوب رسیدم و کاملا نتیجه رو دیدم و حالا برای یه رایتینگ خوب باید extensive reading داشته باشم. توی گسترده خوانی به این مشکل برخوردم.

کاملا درسته، چاره ای جز صبر مضاعف برای رایتینگ و ریدینگ خوب ، نیست.
همون طی کردن مسیر plateau هست ولی ظاهرا بیشتر شبیه بالا رفتن از cliff هست😊

سپاسگذارم…

3 پسندیده

خواهش میکنم اختیار دارید.

اینجا which خودش معنی “که” میده و ارجاع به کلمه‌ی ماقبلشه. در ترکیبات حروف اضافه‌ای هم با توجه حرف اضافه‌ش معنی میشه. مثلا in which یعنی که در آن، with which یعنی که با آن، from which یعنی که از آن. بقیه‌ هم همینطور با توجه به حرف اضافه‌ش ترجمه می‌کنیم.

خب جواب رو خودتون دادین. حتما باید زیاد بخونید. اصلا اینطور نیست که یک بومی زبان چون بومی زبانه حتما رایتینگ خیلی خوبی داره. نوشتن پایان‌نامه و مقاله چرا سخته؟ حتی برای یک بومی زبان؟ چون مهارت سنگینیه و باید با صبر و حوصله به حد خوبی از نگارش رسید.

مطالب لذت‌بخش رو پیدا کنید بخونید حتما از این مرحله هم عبور می‌کنید.
دو مهارت اول هم از ابتدا که راحت نبودن. اونا هم برا خودشون غولی بودن. حالا از حالت غول در اومدن. ریدینگ و رایتینگم همینطوره. فقط چون خوندنشون انرژی و تحمل زیاد می‌خواد کمی سخت‌تره.

4 پسندیده

سلام. دقیقا من به این جمله ایمان دارم. این مطلب بنظرم خیلی کلیدی هستش. من حتی یه لحظه هم نمیتونم فکر کنم که در طول روز زبان نخونم. از صب که بیدار میشم درگیرم باهاش تا شب که میخوابم.بنظرم تو لول های بالا دیگه زبان آموز باید برا خودش تنوع ایجاد بکنه ینی مثلا 4 تا مهارت رو در طول روز تمرین بکنه اگه خسته شد بجای رفتن و کلیپ های مذخرف دیدن تو اینستا پیج هایی مث فاکس نیوز و گاردین و اسکای نیوز و واشنگتن پست و… دنبال بکنه و اخباراشدنو بخونه بینهایت مفید برا زبان یا فیلم ببینه یا چت کنه با خارجیا. خلاصه خیلی راه ها هست که حتی تو اوقات فراغت هم میشه درگیر باشیم با زبان.

6 پسندیده

احتمالا اینم خودتان میدانید که میتونه به یه جمله یا چند تا جمله به هم پیوسته قبل خودش هم ارجاع بده.

3 پسندیده

سلام من چیزهای زیادی یاد گرفتم از این پرسش و پاسخ میدونید ذهن ما فقط دوست داره چیزهای که می‌دونه رو انجام بده چون اونها رو بلده و نمی‌خواد بدن رو به چالش بکشه ما باید بریم تو دل ترسهامون تا بعد از گذشت زمان ببینیم ما از چه چیز خنده داری میترسیدیم صبر کردن یعنی حرکت کردن به سمت هدف و روشن بینی برای رسیدن به هدف

5 پسندیده

بحث ارجاع‌ها کمی پیچیده است. بسته به اسم یا عبارت یا جملاتی که بهش ارجاع داده میشه و یا اینکه پیش ارجاعی هستند یا پس ارجاعی. البته این جزو مطالب شیرین گرامره حداقل برا من. چون آدم رو به چالش می‌کشند

2 پسندیده

دقیقا. ۱۰۰٪ با این موافقم
همه چیز از اولش سخته، ما عادت کردیم نزدیک چیزهای سخت نشیم و چون بلد نیستیم می‌گیم از فلان چیز متنفریم. طرف بدون اینکه هیچی از زبان بدونه می‌گه من از زبان متنفرم. همه چیز از دور سخته. وقتی واردش می‌شیم می‌بینیم اینطورها هم نیست

2 پسندیده