خلاصه‌ی قانون سوم از کتاب ۴۸ قانون قدرت: پنهان کردن اهداف

جدا از این، تمرین مقاومت هم میخواد. من یک سال اخیر رو به این فکر کردم. چقد سختی داره، چقد تنهایی، مریضی، بی پولی، بی کسی. وقتی به این چیزها فک میکنم، برام ملموس‌تر میشن و هرچه ملموس‌تر بشن، قابل قبول‌تر هم میشن و در نتیجه در واقعیت، کنار اومدن باهاشون راحت‌تر میشه. و از اون ور هم مزایای رفتن رو بررسی می‌کنم.

خواستن، باید خواستنِ واقعی باشه. تا دست به عمل نشی براش نمی‌دونی که واقعیه یا نه.

و اینکه ببینی واقعا میخوای تا ابد اینجا بمونی، با این نوع زندگی آیا کنار میای؟ آیا می‌تونی دل از خونواده بکنی و به دنبال زندگی خودت باشی؟ اونچه که خودت میخوای نه اونچه که دیگران باهاش راحتن.

به نظرم دلیلش ترس و احتیاط بیش از حده.

حالا که اینقد حرف زدم یه اصطلاح جدید رو که تازه یاد گرفتم، براتون بگم :grimacing:

To bring something home to someone means to make them understand how important or serious it is.

Their sobering conversation brought home to everyone present the serious and worthwhile work the Red Cross does.

6 پسندیده

سخت تر هست ولی شدنی شدنش هم خیلی پیش اومده. من تا جایی که تونستم نذاشتم جنسیتم باعث محدودیت بشه واسم
چیزی که هست الان نمیدونم با مهاجرت کردن اون معنایی که میخوام رو پیدا میکنم اصلا یا نه ی چیزی تو مایه های آواز دهل شنیدن میمونه

6 پسندیده

نتیجه‌شم شیرین‌تره. چون به هرحال ما محدودیت‌های بیشتری داریم نسبت به پسرها. و وقتی به زندگی‌ مستقل و دور از امرو نهی خانواده، دور از دایره‌ی محدویت‌ها، دور از تابوها می‌رسیم، بیشتر قدرش رو می‌دونیم و سعی می‌کنیم همواره شرایط رو بهتر کنیم.

6 پسندیده

بذار من برم بهت خبر میدم :joy:

6 پسندیده

بله . دقیقا
خانواده و حمایتش هم خیلی مهمه
حتی وقتی که قراره ترکشون کنی و بری دنبال زندگی خودت توی یه جای دیگه

اره واقعا خیلی تجربه ی خوبیه
منتها ما زود هوم سیک میشیم :joy: و درد غربت بهمون فشار میاره ، طوری که بعد از چند ماه فکر میکنیم دور از جون شما خاکسترمونم باد بر نمیگردونه به دیار و شهر خودمون :joy::joy:

این خیلی بده ، و بدتر هم اینه که آخرش هیچی نمیشه
و قرار هم نیست بشه :grin:
آخرش اینه که موفق نمیشیم و بر میگردیم وَرِ دل ننه باباهامون :joy:
با کلی خاطره و تجربه

6 پسندیده

دقیقا :ok_hand::ok_hand:
یکی از دوستام میگفت هر موقع از شرایطت اونقدی خسته شدی که به ی بسسسسسه دیگه ی محکم رسیدی آماده ی تغییری
اگه باهاش راحت بودی و خیلی اذیتت نکرد با هم همزیست میشید

سوالات دردناکی هستن واقعا

:ok_hand::ok_hand::ok_hand:

6 پسندیده

عالی، دمش گرم با این توصیف ملموس. یعنی مشخصه که به این بسسسسه دیگه، واقعا رسیده و تجربه‌ش کرده :joy: :+1:

6 پسندیده

وقتی رفتی بدون حداقل ۲ ۳ نفری اینجا عمیق منتظر نشستن :joy:

من این تجربه واسم پیش اومد
دندون پزشکی ایلام رو به خاطر اهواز موندن رها کردم :grin:

بعدم سخن فلسفی گفتنمون شروع میشه
یکیش اینه
مگه ادم چقد زندست که خانوادشو ول کنه بره :joy::joy:

اره دقیقا. خیلی از اونایی که فکر میکردن فرداشون قراره متحول ترین باشن هیچ وقت فردا رو ندیدن

5 پسندیده

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی رو مدنظر قرار بدید :grin:
و به نظرم معنای زیادی رو میشه در تنهایی زندگی کردنِ مقطعی بهش رسید
هم اینکه مسئولیت صد در صدی زندگی رو به عهده میگیریم
(زیادن اقایونی که بعد از ازدواج و چندتا بچه ، هنوز هم پدر و مادرشون مسئولیت و کنترل زندگیشونو به عهده دارن)

هم اینکه خودشناسی خوبیه
البته نظر منه و برای کسی تجویز نمیکنم

6 پسندیده

اره مسیرش رو بعد چندین سال پیدا کرده و الان از ۲۴ ساعت داره ۲۰ ساعت برا خواستش تلاش میکنه :ok_hand::ok_hand:

5 پسندیده


چه خوب گفته واقعا ! :ok_hand::ok_hand:

4 پسندیده

منم هفته ی پیش به بسسسسسه دیگه رسیدم :joy:

5 پسندیده

موافقم‌ . برسم به اون بسسسه دیگه ی حرکتی میزنم منم :joy:

چه عالی
انشالله که بهترین نتایج رو ازش بگیرین و امیدوارم با منطق کافی منم زودتر بهش برسم
خیلی دوست دارم ی بار دیگه ۳ ،۴ سال پیش خودم بشم

6 پسندیده


ممنون . ایشالا :blush::rose:

5 پسندیده

سلام دوستانم پیاماتون رو خوندم و همزاد پنداری کردم طوری که میگفتم عه دقیقا حرف دلمو زد اما یه پیامی عجیب سوزش داشت برام و یجورایی قابل تامل و صد البته متاثرم کرد و اونم این بود. :point_down:

ممنون فاطمه جان گاهی فکر میکنم زندگی بر اساس اینکه فکر کنی همین لحظه ممکنه آخرین لحظه زندگیت باشه چقدر شهامت میخاد.
با این جملت دوست دارم ساعت ها تنها باشم…

7 پسندیده

زندگی تو غربت یا همون مهاجرت رو فقط یه مهاجر میتونه درک کنه چقدر سخته و چالش بر انگیزه. گاهی ظاهر قضیه از دور خیلی متفاوت تر از باطن قضیه از نزدیکه. گاهی با خودم میگم اگه یه روزی خواستی بری اول طعم زندگی تو یه شهر دیگه بدون خانواده رو بچش. پله پله برو تو دل چالشات. البته که فعلا به مهاجرت نمی اندیشم و اگه قرار باشه برم ترجیح میدم تو زندگی متاهلی تجربش کنم.
اما واقعا یه زمانهایی احتیاجه کلا آدم تنها باشه تنهای تنها. فقط برای خودش باشه و خودش.

8 پسندیده

منم صحبتم در مورد یه شهر دیگه بود
مهاجرت به کشور دیگه به مراتب سخت تره و چالش های زیادی هم داره و به این راحتی هم نمیشه اصلا

اره واقعا . گاهی لازمه

و به دوردست ها خیره بشید ؟؟ :grin:

خدا رفتگان شما و همه رو رحمت کنه ، عموی منم رحمت کنه
بنده خدا پارسال میخواست یه تغییر اساسی تو زندگیش بده و خیلی نقشه میکشید که یه کار جدید راه بندازه برا خودش
سالم و سر حال بود که یهو مریض شد و بستری شد بیمارستان ، گفتن عفونت داره بدنش و بعد از کلی آزمایش و… گفتن سرطان خون داره
یه هفته بعدش هم فوت کرد

همین تفکر که آگاه باشی هر لحظه ممکنه عمرت به پایان برسه ، میتونه این جرات رو به آدم بده که تجربه کنه ، یادبگیره و اقدام کنه برای رسیدن به رویا ها و اهدافش
البته گفتنش راحته ، عمل کردنش مهمه

8 پسندیده

صادقانه بگم تاثیرات عمیق و خوبی که این مدت از تالار زبانشناس گرفتم تو همه ی عمرم از هیچکس نگرفتم
واقعا گاهی فقط با خوندن جملات دوستانی که دارن با هم تبادل تجربه میکنن کلی چیز میشه یاد گرفت
@pari
@mehran72es
@fdoosti
@a.bayani
برعکس دنیای واقعی که یه عده منتظرن ببینن که هدفمون چیه و شروع کنن به نصیحت کردن که البته به ظاهر اسمش نصیحته بیشتر به توهین و تحقیر شباهت داره تازه نکته اینجاست که اونی که نصیحت میکنه به اندازه سر سوزنی از راهی که ما قصد رفتنش رو داریم آگاهی ای نداره.
در نهایت هم میگن از نصیحت کردن تو چیزی به ما نمیرسه که به نظرم اشتباهه حس میکنم گاهی یه عده معتاد نصیحت کردنو حرف زدن هستن :roll_eyes:

7 پسندیده

خوشحالم که مفید بوده براتون.

این افراد فقط میخوان انرژی منفی بدن. با این‌ها هیچوقت نباید از زندگیمون حرف بزنیم. همین افراد وقتی به اهدافتون برسید میان میپرسن که چطور شد اینجوری شد؟ به ما هم بگو. وقتی شما از مشقت‌های راه براشون میگی، جوابشون اینه: حوصله داری بابا. فک می‌کنن شما بدون هیچ زحمتی به اون جایگاه رسیدین.

پس تا می‌تونی از این افراد دوری کن.

7 پسندیده

اره اینطور دست به ریسک های بیشتری میزنی

فکر عمییق :grin::ok_hand:

تالار زبان شناس برام من جاییه که درش بیشتر از دنیای واقعی حرف میزنم :grin:
خوشحالم که برات مفید بوده آناهیتا جان
منم امروز واقعا از صحبت دوستان استفاده کردم :relaxed:

دل آدم خیلی بیشتر از محیط بیرون توی شناخت بهش کمک میکنه
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی…

6 پسندیده