بابا فارسی توضیح بدید، اگه قرار بود انگلیسی بلد باشیم که گوگل میکردیم
آخه متن بالا, چه واژه مشکلی داره که نیاز به فارسی نوشتن داره
برای یه مبتدی مثل من
باید تو ذهنش کلی انالیز کنه بعد بفهمه چیشد حتی اگه همه لغاتش راحت باشن، اگه به فارسی باشه راحت تر متوجه میشیم…
منم سطحم بالا نیست…و متنی رو که خودم متوجه شم میذارم
مثال هاش رو هم ببینید…حله
این ساختار مربوط به گذشته غیر واقعی هست.
could, should, would, might, ought to + have+ pp
به این صورت که مثلا : من باید میرفتم آنجا ( که نرفتم)
I should have gone there
این پست هم ببینید
در لینک
http://www.abcxyz.ir/index.php/2013-03-05-17-10-05/grammerarticl/810-usagewould
کاربرد ششم مربوط به سوال شما هست.
کاربرد ششم؟ یا کاربرد پنجم؟
اشاره به امریه که میخواستیم انجام بدیم اما انجام ندادیم. دقیقا معنیش میشه: میخواستم
البته اینجا منفیه: هیچوقت نمیخواستم …
پس این ترجمه چیه؟(البته میدونم که استفاده از گوگل ترنسلیت خوب نیست ولی…)
اشتباست؟
من یه ذره قاطی پاتی کردم
هیچکدوم از اینها نیست. اونجا حالت شرطی نوع سوم رو توضیح داده که با این تفاوت داره
ببینید اگه میخواست اینجوری بگه از گذشتهی ساده استفاده میکرد. در حالی که تو این مثال یه حالت خواستن توش هست، یعنی خودش نخواسته یاد بگیره، نه اینکه یاد نگیره.
اینجا هم تفاوت این حالت رو با حالت شرطی نوع سوم توضیح داده:
Would have + past participle
1: Part of the third conditional.
- If I had had enough money, I would have bought a car (but I didn’t have enough money, so I didn’t buy a car).
2: Because ‘would’ (and will) can also be used to show if you want to do something or not (volition), we can also use would have + past participle to talk about something you wanted to do but didn’t. This is very similar to the third conditional, but we don’t need an ‘if clause’.
-
I would have gone to the party, but I was really busy.
(= I wanted to go to the party, but I didn’t because I was busy. If I hadn’t been so busy, I would have gone to the party.) -
I would have called you, but I didn’t know your number.
(= I wanted to call you but I didn’t know your number, so I didn’t call you.) -
A: Nobody volunteered to help us with the fair
B: I would have helped you. I didn’t know you needed help.
(= If I had known that you needed help, I would have helped you.)
این هم گذشته ی سادهست (؟) با این تفاوت که never قید برای بیان استمرار در گذشته است؟
یعنی هیچ وقت نخواستم که یاد بگیرم؟!!
آیا؟؟؟
من همین رو نوشتم…ولی قرار شد فارسی نوشته شه که من مستاصل شدم
خیر. شما خودتون رو با این درگیر نکنید. همون بهتر که یاد نگرفتین. گرامر آدم رو گیج میکنه و به سلاست گفتاری هم لطمه میزنه
من فقط ترجمه کردم، اون یعنی این یعنی نیست…
تازه علامت سوال هم گذاشته بودمااا
کاربرد ششم جواب شرط نیست
کاربرد همون حالتی که خودتون هم اشاره کردید
امری که همیشه دوست داشته یاد بگیره ولی یاد نگرفته
یا
امری که هرگز دوست نداشته یاد بگیره و یاد هم نگرفته
مثل وقتی من هرگز یه ورزشی رو دوست نداشتم یاد بگیرم کلاس هم رفتم ولی یاد هم نگرفتم.
اما من خودم این گرامر رو هیچ وقت این جوری یاد نگرفتم اونقدر در کاربردهای دوره ی انگلیسی واقعی این قالب تکرار شده که مشکلی با ساختار ندارم و هیچ وقت دیگه اجازه تحلیل در ذهن رو به خودم نمی دهم آسیبی که زیاد قبلا به این دلیل حین صحبت بهم وارد می شد
کاملا باهاتون موافقم. من خودم هیچوقت شرطی نوع سوم رو یاد نگرفتم. فک کنم اینو توی هری پاتر یاد گرفتم. اگرم متوجه نشدیم، معنی ارجحیت داره به ساختار. همون معنی رو متوجه بشیم کفایت میکنه. مثلا تو همین مثال اگه جمله رو ترجمه میکردیم، ایشون بیشتر تو ذهنش میموند، ولی با این ساختار و توضیحات باید ذهنش رو درگیر کنه آخرش هم بیشترش رو فراموش میکنه.
واقعا گرامر خوندن بی فایده است.
وقتی هم به سطوح بالا برسیم، با کتاب خوندن زیاد، میشه از گرامر خوندن معاف شد و از طریق کتابخوانی یا مقالهخوانی گرامرهای سخت رو یاد گرفت.
نمیشه گفت که اصلا فایده نداره، ولی توی مکالمه زیاد بکار نمیاد
مثلا الان بگن جمله به فارسی برای زمان های متفاوت رو بگید، من که نمیتونم
الان اصلا نمی دونم این زمان ها فرقشون چیه، صرفا حرف میزنم نه اینکه به ساختارشون فکر کنم
فتبارک الله
دقیقا همین طور هست
گاهی از ساختارها اونقدر جذاب میشه که یه بار من به یکی از زبان آموزها از شدت شعف گفتم ببین انگار باهامون حرف میزنه
بیشتر منظورم این بود جذابیتی که یادگیری از طریق داستان ایجاد می کنه خیلی بیشتر از یادگیری این تحلیلها و این لیستها هست. کاربرد اول؛ کاربرد دوم و …
برا کسی که سر و کارش با مطالعهی تخصصی زبانه به درد میخوره.
برا کسی که میخواد یه زبان رو یاد بگیره هیچ استفادهای نداره.
باید در قالبها و بافتهای خاص اینها رو یاد گرفت.
اره واقعا. آدم کیف میکنه اینا رو میبینه. مخصوصا وقتی بعد از مدتها متوجه میشیم چی به چیه و چقد آسون بوده و نمیدونستیم. (معما چو حل گشت، آسان شود )