ترجمه اصطلاح whatever

سلام‌
منظورش از ،whatever چیه
:point_down:

Hey, Dylan! Good morning.

Whatever


این تاپیک مربوط به درس« همه چیز عادی بود تا اینکه… » در نرم‌افزار «زوم» است. : « کالکشن فیلم خانه پدر » فصل: « خانه پدر 1 » سرفصل: « بدون موسیقی »

4 پسندیده

معنی : هر چه، هر چه، انچه، هر انچه، ابدا، هر قدر معانی دیگر: هر چه که، آنچه که، هر چیز که، هرآنچه که، (برای تاکید - از what قوی تر است) پس چی، آخر چه، هر گونه، هر نوع، هر کس، هر که، آن کس که، هیچگونه، اصلا، (شعر قدیم: whate’er می نوشتند)، (شعر قدیم: whateer می نوشتند)

ضمیر ( pronoun )

• (1) تعریف: anything or everything that.

  • Take whatever you like.

[ترجمه A.A ] هر چی دوست داری بردار

2|1

[ترجمه ترگمان ] هر چی دوست داری بردار
[ترجمه گوگل ] نگاهی به هر چیزی که دوست داری
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

• (2) تعریف: no matter what.

  • Whatever happens, you can count on me.

[ترجمه مم ] هر چه اتفاق می افتد، می توانیدروی من حساب کنید.

4|0

[ترجمه ترگمان ] هر اتفاقی که بیفته میتونی روی من حساب کنی
[ترجمه گوگل ] هر چه اتفاق می افتد، می توانید بر من حساب کنید
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

• (3) تعریف: any or only one of several specified or unspecified items; anything else.

  • napkins, cups, plates, or whatever

[ترجمه ترگمان ] دستمال سفره، فنجان های، بشقاب یا هر چیز دیگر،
[ترجمه گوگل ] دستمال سفره، فنجان، بشقاب، یا هر چیز دیگری
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

• (4) تعریف: which thing; what.

  • Whatever shall we do?

[ترجمه ترگمان ] حالا باید چکار کنیم؟
[ترجمه گوگل ] چه کاری باید انجام دهیم؟
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

صفت ( adjective )

• (1) تعریف: of any kind, number, or amount.

  • Whatever clothes you need I will give you.

[ترجمه ترگمان ] هر لباسی که بخوای بهت میدم
[ترجمه گوگل ] هر آنچه را که لازم دارید، به شما بدهم
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

• (2) تعریف: all of.

  • It will take whatever energy we have left to finish on time.

[ترجمه A.A ] هرمقدار انرژی برداشت شود ما قول نداده ایم کار سروقت تمام شود

0|0

[ترجمه ترگمان ] این کار هر نیرویی را که برای رسیدن به آن جا گذاشته باشیم به دست خواهد آورد
[ترجمه گوگل ] این انرژی را که ما برای گذر زمان به پایان رسانده ایم، خواهیم گرفت
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

• (3) تعریف: of any kind.

  • No sweets whatever are allowed on this diet.

[ترجمه ترگمان ] در این رژیم غذایی که اجازه داده می شود، شیرینی وجود ندارد
[ترجمه گوگل ] هیچ شیرینی در این رژیم مجاز نیست
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

  1. whatever action the government takes will affect me individually

هر اقدامی که دولت انجام بدهد شخصا مرا تحت تاءثیر قرار خواهد داد.

  1. whatever did she mean by that?

آخر منظورش از آن (عمل یا حرف) چه بود؟

  1. whatever god wills no man can change

آنچه را که خداوند مقدر کرده است هیچ بشری نمی تواند عوض کند.

  1. whatever is willed strongly will be achieved

آنچه که سخت اراده شود انجام خواهد یافت.

  1. whatever man told you that, it is not true

راوی هر کس که می خواهد باشد،این حرف صحت ندارد.

  1. whatever position you assume, she will take the converse position

هر موضعی که اتخاذ کنی او موضع عکس آن را انتخاب می کند.

  1. whatever works best

هرچه بهتر (بیشتر) به درد بخورد (به کار آید).

  1. whatever you do, you’ll be caught in the middle

هر کاری بکنی در مخمصه خواهی بود.

  1. take whatever you want!

هر چی دلت می خواد ور دار!

  1. (or) whatever

(عامیانه) و غیره،(یا) هر چیز دیگر

  1. he botches whatever he puts his hand to

به هرچه دست می زند بد از آب در می آید.

  1. she lost whatever she had

هر چه داشت از دست داد.

  1. resign yourself to whatever god ordains!

به آنچه که خداوند مشیت می کند تسلیم شو!

  1. he will disagree with whatever i say

او با هرچیزی که من بگویم مخالفت خواهد کرد.

  1. i have no plans whatever

اصلا نقشه ای ندارم.

  1. salt is added to whatever spoils . . .

هر چه بگندد نمکش می زنند . . .

  1. i asked him to make whatever repairs are needed

از او خواستم که هر گونه تعمیرات لازم را انجام بدهد.

  1. there can be no doubt whatever about it

هیچ گونه شکی در آن مورد وجود ندارد.

  1. she indulged the sick child in whatever he wished to eat

او هرچه که بچه ی مریض می خواست بخورد به او می داد.

  1. as the case may be (or whatever the case may be)

در هر صورت،در هر حال،به هر وجه

  1. you can use a pencil, pen (or) whatever

می توانید از مداد یا قلم و غیره استفاده کنید.

  1. those phrases that can be twisted to mean whatever governments want

آن عباراتی که می توان آنها را طوری پیچاند که معنی دلخواه دولت ها را برسانند

  1. Wherever you go, whatever you do, I will be right here waiting for you.

[ترجمه ترگمان ]هر جا که بری، هر کاری که بکنی، من همینجا منتظرت می مونم
[ترجمه گوگل ]در هر کجا که بروید، هر کاری که انجام می دهید، من در اینجا برای شما انتظار دارم
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

  1. We shall never leave you, whatever befalls.

[ترجمه ترگمان ]ما هرگز تو را ترک نخواهیم کرد، هر اتفاقی که رخ دهد
[ترجمه گوگل ]ما هرگز شما را ترک نخواهیم کرد
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

  1. We will accept ultimate responsibility for whatever happens.

[ترجمه ترگمان ]ما مسئولیت نهایی هر آنچه که رخ می دهد را می پذیریم
[ترجمه گوگل ]ما مسئولیت نهایی را برای هر اتفاق می پذیریم
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

  1. Whatever his shortcomings as a husband, he was a good father to his children.

[ترجمه ترگمان ]به هر حال این نقطه ضعف او به عنوان یک شوهر، پدر خوبی برای فرزندانش بود
[ترجمه گوگل ]هرچه کمبود او به عنوان یک شوهر بود، او پدر خوبی برای فرزندانش بود
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

  1. Whatever you do, try your best.

[ترجمه ترگمان ]هر کاری می کنی، سعی خودت رو بکن
[ترجمه گوگل ]هر آنچه را که انجام می دهید، بهترین را امتحان کنید
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

  1. I’ll try to do whatever is right.

[ترجمه ترگمان ]سعی می کنم هر کاری را که درست است انجام دهم
[ترجمه گوگل ]من سعی خواهم کرد که درستی انجام دهم
[ترجمه شما ] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف

هر چه (صفت)

whatever

هر چه (ضمیر)

whatsoever, what, whatever

انچه (ضمیر)

what, whatever

هر انچه (ضمیر)

whatever

ابدا (قید)

nowhere near, nohow, aught, never, nowise, anywise, no, not at all, eternally, whatever

هر قدر (حرف ربط)

howsoever, whatsoever, whatever

تخصصی

whatever

[ریاضیات] بدون توجه به، اگر، هر چه باشد، هر چه، هر آنچه، اصلا، هر، دلخواه، هر قدر

whatever process

[ریاضیات] هر پردازشی

4 پسندیده

حالا چیشد نفهمیدیم
میدونم معنی ایش در کل چیه ولی توی این مکالمه منظورش چی بود
خیلی طولانی بود همشو نخوندم
ولی در کل ممنون میترا خانم

4 پسندیده

سلام وقت بخیر :hibiscus::tulip::rose::cherry_blossom::bouquet:
باتوجه به مکالمه های قبلش که در مورد دوست داشتن ۱سری چیز ها صحبت میکنه اینجا به معنی غیره و هرچیز دیگه معنی میده.

4 پسندیده

سلام
معنی آن
“هر چه که” است:+1::+1::+1:

5 پسندیده

فکرکنم معنیش این میشه خوب حالا که چی

1 پسندیده