داستانک های من 💙

[fatemeh74]

سما جون بین استیکر و متن یک فاصله بذار استیکرات خراب میشن

[sama-golab]

Hi dear fateme
thank you for remembering me

[fateme191]

سلام گل خانوم مرسی عزیزممم…با وجود شما انرژیم چند برابر میشه برای تلاش کردن😊

[sama-golab]

Yes dear , ofcourse

[tatym]

سلام.

ای ول به شما…شروعی دوباره …تازه نفس

[fateme191]

ویرایش کرددم @tatym عزیز نگا

[tatym]

هوراااااااااا.

منم نوشته م رو پاک می کنم که آیندگان نبینند

[fateme191]

نمیخواید اشتباهاتمو بگید؟؟؟؟؟؟ من منتظررررما

[tatym]

شما باید برا بازخورد گرفتن، تمرین صبر هم داشته باشید.

من که در حد خودتونه سوادم.
اجازه بدید مجرب ترا بیانو ونظرات همه رو ببینیدو …

[aaaooo]

چه طرح داستانی ⁦

@fateme191

the garden full of trees

فعل نداره

[fateme191]

ببخشید میشه بگید چه فعلی استفاده کنم و کجا قرارش بدم؟

[aaaooo]

The garden was full of trees or had a lot of trees

[fatemeh74]

میخاستم بگم گفتم یوقت ضدحال نباشه

[aaaooo]

…,…

[fateme191]

ضددد حاللل؟؟؟نه اصلا

[R.min]

داستان قشنگیه.به نظرم چند جاش نیاز به ویرایش داره.مثل اون قسمت درختا.یا انتهاش که زدید hold.
ادامه بدید لطفا
اگر امکانش هست داستان رو دانشنامش کنید که بشه ویرایش کرد

[fateme191]

خیلی راه دارم واسه رفتن تلاشمو میکنم

[tatym]

@R.min

اگر امکانش هست داستان رو دانشنامش کنید که بشه ویرایش کرد

سلام

ترجیحا نه…چون ممکنه نظرات نادرستی وارد بشه…اجازه بدید دست نخورده باقی بمونه تا بشه راحت تر مقایسه بشه…و در نهایت، خودشون ورژن نهایی! شون رو هم می تونن اضافه می کنن

[tatym]

سلام

@fateme191

Hello i am a dandelion .I am white ;fateme tells me you are very interesting he he he…yesterday when i crossed the beautiful village i saw an old man in the big garden…the garden was full of trees.like apple trees, like orange trees,and olive trees…the old man was very tired…he climbed up the tree for picked one apple but he fell in the ground and he was injured…I was very sad for him because he was alone…when he standed in ground he saw a many gold in the hold under the tree…wooow tank God( he said)…

دو پیشنهاد:

اول اینکه برا داستان هاتون شماره بذارید …امیدوارم به زودی 10 مین داستان تون رو هم بخونیم.
و دوم، یه عنوان برا هر کدوم

نکته اول: یه وقتایی فراموش می کنید شروع جمله، باید با حرف بزرگ نوشته شه:

@fateme191

yesterday when i crossed the beautiful

@fateme191

he climbed up the tree for picked

نکته بعدی:
اسامی انسان، ضمایر، کو ها و … با حروف بزرگ نوشته می شه:

@fateme191

fateme tells me you are very interest

نکته بعدی:

خیلی زیاد از سه نقطه استفاده کردید.
کافیه یکی از داستان های سطح ساده زیبوک رو ببینید…یا حتی داستان های کودکانه
گذاشتن سه نقطه، خیلی حس خوبی نداره…
مثل دو خط انتهایی بالای من

سه نقطه یعنی “خودت حدس بزن و قضاوت کن”
یعنی نمی خواین ادامه بدین
و …

بعد از حرف اضافه (بعد از for) فعل به صورت ing میاد:

@fateme191

he climbed up the tree for picked one apple

[pari]

سلام.

یه ویرایش سریع و سیر از داستانک‌تون انجام دادم.
ممکنه اشتباهم توش باشه چون سریع انجام شد

Hello.
I am a dandelion .I am white. Fateme tells me “you are very interesting ha ha ha”. Yesterday when I crossed the beautiful village I saw an old man in a big garden. The garden was full of trees, such as apple, orange, and olive trees. The old man was very tired. He climbed up the tree to pick an apple but he fell on the ground and he got injured. I was very sad for him because he was alone. When he stood up, he saw a lot of gold in a hole under the tree. “Wow thank God” he said.