چالش کتابخوانی زمستان 98 ❄

کلا اعصابت خط خطیه :joy: :joy:

8 پسندیده

سلام.
میشه خلاصه داستان این کتاب رو بگین آخه من چند تا فصلشو خوندم ولی از یه جایی به بعد تخیلی شد نتونستم درست بفهممش :grin:

6 پسندیده

نه خب به این ژانرهای تاریخی _تخیلی اصلا جذب نمیشم خو :joy:
@Ghabel
@pari
الان تاکید کردین عصابم خط خطیه؟؟ کوش اون چاقوم :joy::joy:

7 پسندیده

آخه منم جذب هری پاتر و ارباب حلقه ها نمیشم یه جوریه با سلیقه م جور نیست @a.bayani

8 پسندیده

یعنی محسوس بود؟ :crazy_face:
خواستم خیلی ظریف و نامحسوس باشه

7 پسندیده

هری پاتر فیلمش عالیه ولی اونجایی ک اون هرمیون بااون یکی پسره ازدواج کرد ن باهری پاتر اصن دیگه ازش بدم اومد😐

7 پسندیده

اقای ناصری چاقوهامونو ریخت تو زنبیل برد پسم نمیدن
:joy:

6 پسندیده

آخه این‌ها کاری به سلیقه نداره که. :roll_eyes:

باید بشینی پاشون و لذت ببری. همچین‌ شاهکارهایی هنوز بی رقیبن و من تصورم اینه که تا ابد بی رقیب می‌مونن.

6 پسندیده

سلااام
ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست می‌گزم و آه می‌کشم آتش زدم چو گل به تن لَخت لَخت خویش
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که می‌سرود گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد بگذر ز عهد سست و سخن‌های سخت خویش
وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون آتش درافکنم به همه رخت و پَخت خویش
ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش
پروین خانم میگم بخاطره شما این شعرو که هم خیلی قشنگه هم پرمعنا فردا میخونمش میفرسم

8 پسندیده

ای جانم مرسی فاطمه جونم :smiling_face_with_three_hearts:

5 پسندیده

حالا خواستید برید آلمان هم لیست دارم برای سوغاتی هم یه کادو :heart_eyes::joy: شاید دیدید اون موقع منم اومدم آلمان وای فکر کن بیام آلمان مردم اونجا رو دیوونه میکنم

5 پسندیده

به چه نکته ظریفی اشاره کردی!

3 پسندیده

سلام . خلاصه اینه که این آقا داستان کودکیش رو تعریف میکنه
در واقع داره توی مدت فکر میکنه به اون اتفاقات که خیلی مرموز از یادش رفته بوده و یهو یادش میاد
و آخرش هم متوجه میشه چی به چی بوده
در کل داستان تخیلیه و داستانش هم نامتعارفه تا حدی

اره یه مقدار عجیب و غریبه
و به نظرم کتاب های تخیلی خوب هم همینطور هستن که تا یه جایی شما فکر میکنی یه داستان کارآگاهی ، درام و… رو داری می خونی که ناگهان سوپرایز میشی
بعضیها اینجور داستانا رو میخونن شاکی میشن :joy:

7 پسندیده

اصلا از اولشم مشخص بود که این دو تا با هم مچ میشن. قشنگی کتابم به همین بود. کلا این قضیه جز حواشی داستان بود. قرار نبوده تمرکز داستان روی عشق باشه و درواقع هم نبود. روایتی از زندگی و‌ واقعیات زندگی بود.

7 پسندیده

شما سطحتون واقعا بالاست شکسته بندی نکنید
درضمن خیلی هم خوب گرامر توضیح میدید

3 پسندیده

بد نیست ، قابل قبوله :blush:
شما جنبه ی بیرونی و نقاط قوت من رو میبینی
ولی من ضعف و قوت رو با هم

ممنونم :rose:

6 پسندیده

دو فصل دیگه از کتاب اول هری پاتر مطالعه شد :blush:

11 پسندیده

احسنت احسنت :clap::clap::clap:
خب دوستان کتابخوان من هفته بعد فاینال عربی دارم.لذا بخش کتابخوانیم از اولویت خارج میشه تا روز امتحانم. البته قطعا 15 دقیقه رو میزارم براش.
خلاصه ممنون میشم انرژی مثبتاتون رو حواله کنید. کارت خوانم موجوده

11 پسندیده

شما هم با این قسمتش مشکل دارید :joy:

ما تمرکزمون رو این قسمت هم بود :crazy_face:

بله مشخص بود آخه نویسنده بدجوری اصرار داشت آخرش همه با هم فامیل بشن :smirk:

پ.ن: داستان حول محور نیروهای خوب و بد بود هم نیروهای بیرونی هم درونی

:point_up_2: :point_up_2: اینو نوشتم نگید اصن حواست روی موضوع اصلی نبود :upside_down_face:

6 پسندیده

به کی به کی :grin::grin:

آرزوی موفقیت :rose:

ایشالا هفته ی بعد شیرینی بدید :grin:

5 پسندیده