خب چه کاریه همون اول که گفت سردمه فرار کن
اقا موضوع عاشقی بازه و منم در وضعیت مشابه دوران خاطره هستم ولی کاملا بر عکس بزار یه خاطر بگم.
الانم زیر سرمم یه خانم اومد سرم رو زد که اصلا دوبرابر درد داشت.
در گذشته های دور حالم خیلی بد بود یکی از دوستان منو برداشت برد بیمارستان امپول بزنم اقا از در که وارد شدم عاشق شدما همون لحظه دوستمم رفت امپول بگره تازه اون میخواست خودشو بزنه به تشنج که اونجا بمونه میگفت اینجا بهشت منه.حالا هی عشق ما تغییر میکرد از بس این بیمارستان خوب بود ولی نمیدونم چرا هیچکس از عشق منو رفیقم خبردار نشد.الان فهمیدم که اونا فهمیده بودن ولی به رومون نیاوردن
اون موقع طرف میگه این چش بود؟ بازم ضایع ست
چه ضایع یه درصد فکر کن به روتون میاوردن
I wish u a fast recovery mate.
خب اگه برعکس بود یه پسر به یه دختر گف چی
اون دیگه پسر نیست
دختره
جای آبجی ماس
پسرا سردشون نمیشه مگه!
سردشونم بشه نمیگن به کسی
تاج سر هستیند
والا من سختش نکردم خودشون سختش میکنند اما چشم ما هم قبول میکنیم فقط لطفا با دسته گل نیایند زحمت بکشند با سند باغ گل تشریف بیاورند والا
الهی؛مثلا شاخن
ولی ذهنم درگیر شد واقعا فکر نمیکردم انقد داستان پشتتش باشه
نه، کلا پسرا (البته اگه در جریان باشن) حتی نمیگن گرسنه یا تشنه هستن و یا اینکه کجا بشینن
چرا؟
غرورشون اجازه نمیده
…
اوه مای گاد منم گفتم الان چه دلیلی داره ینی
پسرا خودشون میدونن دلیلشو
به صورت مادرزادی تومغزشون قرار داده شده ینی ؟
خب بگو کنجکاو شدم
گفتم که
غرورمون اجازه نمیده
ترجیح میدیم خودمون این کارا رو بهش رسیدگی کنیم
حالا انگار ما از سر تا پا فلجیم غذامونم یکی میاد هواپیما میکنه برامون
نه ، به خانوما تو این مورد کار ندارم
خانوما هم دستشون رو پای خودشونه
اما آقایونم همینطور
بالاخره امشب راحت میخوابم
مرسی