Used to show a particular relationship
برای نشان دادن یک رابطه خاص استفاده می شود
مثال
He’s got three children.
او سه فرزند دارد.
4 پسندیده
To be in a position of needing to do something
در موقعیتی که نیاز به انجام کاری داشته باشد
(should/must)
(باید)
مثال
I must go—I have a bus to catch.
من باید برم - باید به اتوبوس برسم
4 پسندیده
To hold somebody/something in the
way mentioned
برای نگه داشتن شخص / چیزی به روشی که ذکر شد
He had his head in his hands.
سرش را در دستانش گرفته بود
4 پسندیده
To let a feeling or thought come into your mind
برای اینکه بگذارید یک احساس یا فکر به ذهن شما بیاید
مثال
He had the strong impression that someone was watching him
او این تصور قوی را داشت که کسی در حال تماشای او است.
ما هنوز معانی و کاربرد های have رو تموم نکردیم
ادامه چند ساعت بعد…
4 پسندیده
درود بر عرفان
@erfan23
داستان فرمانده مکبث از بخش داستان های بچگانه و بسته اول رو بخون،صدات رو ذخیره کن و ارسال کن.
4 پسندیده
سلام باشه ضبط میکنم…
3 پسندیده
درود، منتظرم
(نوشته باید دست کم ۲۰ نویسه داشته باشد)
3 پسندیده
هنوز نه 
…
…
3 پسندیده