A boy named Jack got himself into the biggest most humongous heap of trouble ever

معنیه got himself into


این تاپیک مربوط به درس« داستان انگلیسی جک و لوبیای سحرآمیز » در نرم‌افزار «زبانشناس» است. دوره: « داستان‌های بچگانه » فصل: « بسته ی سوم »

3 پسندیده

خودشو قاطی (چیزی)کرد، به یک دردسر یا یک جریانی

4 پسندیده