ببین مرجان 
افسردگی رو بهونه نکن که زبان نخونی یا سراغ لایتنر نری.
.
.
اگه به افسردگی باشه، من از همتون افسرده ترم! 
.
.
اصلاً یه رایت مفصل برای این نوشتم.
خخخخ اولش اصلاً نگرفتم چی گفتی
فکر کردم می گی “اصلاح پیج”!
6 پسندیده
خدایی لذت بردم از لایتنرتون . دل آدم شاد میشه 
منم جو گیر شدم ، ایندفعه لغات خونه آخرم برای مرور اومد دیگه خارجشون می کنم ، واقعا دیگه از بس مرورشون کردم حالم بد میشه .
نکنه وسواس گرفتم خبر ندارم . 
7 پسندیده
ببین من یک جورایی یوسفم رو قربانی کردم، 
این جمله رو میگم چون برای اینکه هدفمند کنم حتی لغتی که خونه 5و4و3بود رو سفید نکردم و فقط از لایتنر خارجش کردم(یعنی روی نمیدانم زدم) چون اگه داخل لایتنر میموند حوصله خوندنش نبود… و جال لغاتی که بهشون علاقه داشتم رو جایگزین کردم
6 پسندیده
کامنتهایی که الهه خانم و شما و آقای مشرقی تو تاپیکها میزارید رو میخونم همیشه و کلی کلمه جدیدیاد میگیرم
الهه خانم دیگه حسابی یک ای جی ورژن ایرانی شدن ، دیگه کسی به گرد پاشون نمیرسه 
من که تو تاپیک پنج کلمه ، اصطلاح یا کلمه میزارم استرس میگیرم که نکنه الهه خانم بگه غلطه 
4 پسندیده
من یاد گرفتم به غلط هام بخندم
هم حس خوبی داره هم استرس نمیگیرم
4 پسندیده
بچه ها این کامنت برای شش ماه پیش هست.
قبلاً خیلی حوصله تایپ فارسی داشتم انگار!
لیا جان
از این به بعد تو تاپیک های انگلیسی، بیا.
اینقدر کیف می ده! ته خنده هست! 
4 پسندیده
مگه روی نمیدانم بزنیم از لایتنر خارج میشه ؟
ببخشید من نفهمیدم یعنی چجوری ؟
4 پسندیده
منم بعضی کلمات رو دیکشنری سرچ میکنم، عیبی نداره که
3 پسندیده
بسه … بسه.
سر رایتینگ ها، هنوز درگیری دارم با جمله ها!
هوات رو دارم. ولی فقط با اصطلاح می تونم!
Freak اصطلاح هستم تو انگلیسی!
5 پسندیده
مرسی فهمیدم
چند شب پیش هم رفتم تو زیبوک و سیصد چهارصد تا از لغاتم رو اینجوری از لایتنر خارج کردم .لایتنر خنگ هم فکر کرد این لغات رو بلدم شاخصم رو 470 کرد
بازم باید یه سر دیگه به زیبوک بزنم 
5 پسندیده
یا خدا الهه جون تسلیم ، از الان ایقدر لغات سخت 
3 پسندیده
من بعضی موقع ها ساختار جملات هم توی گوگل ترنسلیت سرچ میکنم البته 90%مواقع یک چیزی تحولیم میده که پشیمون بشم و روی پای خودم وایستم
نمونه
یعنی فقط میخندم بهش
4 پسندیده
بچه ها
تاپیک چت خودم رو باز می کنم. اونجا با هم تمرین می کنیم.
اینجوری خوبه؟
.
.
می دونید چرا تو باز کردن اون تاپیک، همش تعلّل می کنم؟
چون بابت اون تاپیک، یه هفته عمیقاً افسرده بودم و واقعاً از انگلیسی نوشتن خودم، بدم اومده بود …
حتی انگیزه انگلیسی خوندن هم نداشتم.
.
.
تاپیک رو باز کردم، به انگلیسی، توضیح می دم مفصل تر جریان رو
.
.
من سر اون تاپیک، حتی چند بار هم گریه کردم.
آخه پشت پرده هم خیلی اذیت شدم …
4 پسندیده
من هم تو گوشیم هم تو کامپیوترم مخصوص چند تا دیکشنری نصب کردم و فقط کارم تمرین با ایناست
از راهنماییهای هر دوتون خیلی خیلی خیلی ممنونم 
آخه انگلیسی چرا اینجوریه هر کلمش حتی تو دیکشنریهای تک زبانه کلی معنی داره 
4 پسندیده
بله خوبه. بازم هرجور مایلین
باز کردن تاپیک مسئولیت سنگینیه حق دارین
4 پسندیده
اسماشونو میشه بگین
.
.
4 پسندیده
حس بدی 
نسبت بهش پیدا کردم.
مگرنه تاپیک که هست.
فقط الان قفل هست.
یعنی خودم خواستم که قفل بمونه.
بیش از دو ماهه که قفل مونده.
3 پسندیده
وای اقا مهراب من یه سری یه کلمه رو سرچ میکردم تو ترجمه نوشته بود یا علی ، یعنی تا چند ساعت ریسه میرفتم از خنده
هیچ ربطی هم به کلمه من نداشت ولی الکی نوشته بودن دیگه
ایرانیا حتی به گوگل ترنزلیت هم رحم نکردن ، اونجارو هم به گند کشیدن
4 پسندیده
منم موافقم به شرطی که شما یاد خاطرات گذشته نیفتی اذیت بشی
4 پسندیده