معنای بعضی از کلمه ها

ببخشید معنی این جمله رو متوجه نمیشم اصلا contort itself into all kinds of uncomfortable lumps and bumps
contortمعنی تبدیل شدن نمیده اخه و bumpهم نوشته دست انداز توی دیکشنری ممنون میشم کمک کنید


این تاپیک مربوط به درس« داستان انگلیسی بالشت پری » در نرم‌افزار «زبانشناس» است. دوره: « داستان‌های بچگانه » فصل: « بسته ی پنجم »

2 پسندیده

سلام وقت بخیر.
اگر به محتوای داستان توجه کنین خیلی کمک میکنه برای بهتر و سریعتر متوجه شدن.
داره به بالشت جادویی اون بچه اشاره میکنه.
contort : میشه پیچ و تاب خوردن و کج و کوله شدن و وول خوردن یا تغییر شکل دادن چون با into اومده یعنی با این کج و کوله شدن به شکل دیگری دراومده و تبدیل شده
lump: برآمدگی
bump: فرو رفتگی
contort itself into all kinds of uncomfortable lumps and bumps
خودش رو پیچ و تاب میداد و به شکل انواع برآمدگی ها و فرورفتگی های ناراحت درمیورد (چون بالشت هست وقتی برآمده بشه قسمتهاییش یا فرو بره خوابیدن روش راحت نیست و ناراحت میشه)

5 پسندیده

خیلی خیلی ممنون از راهنمایی خوبتون

2 پسندیده

خواهش میکنم دوست خوبم خوشحالم مفید بوده براتون :rose: :star_struck: :four_leaf_clover:

1 پسندیده