Jack got himselfinto the biggest, mosthumongous heap oftrouble ever. I
میشه لطفا یه توضیحی در مورد این جمله بدین معنی تحت الّفظی اصلا با معنی کلی جمله جور در نمیاد
جک خودشو در گنده ترین دردسر انداخت ! پس کلمه های most humongous heap و حتی ever چطوری معنی شدن؟
این تاپیک مربوط به درس« داستان انگلیسی جک و لوبیای سحرآمیز » در نرمافزار «زبانشناس» است. دوره: « داستانهای بچگانه » فصل: « بسته ی سوم »
4 پسندیده
سلام دوست عزیز
جک خودش رو در بزرگترین توده ی ممکن از مشکلات انداخت.
Most humongous و biggest هم معنا هستند و برای تاکید بیشتر با هم آمده اند
4 پسندیده
سلام خوش اومدین.
این قسمت رو هم میتونین نگاه کنین علاوه بر توضیحات دوستان شاید کمک کنه:
سلام. خوش اومدین
a boy named Jack got himself into the biggest, most humongous heap of trouble ever.
پسری به نام جک، خودش رو انداخت در بزرگترین، گنده ترین کوه دردسری که وجود داشت.
این ترجمه ی تقریبا تحت اللفظیش بود
Humongous : بزرگ، گنده،. عظیم
Heap: انبوه، کپه، تپه، تل، چیزهایی که روی هم ریخته بشه و بره بالا
Trouble: دردسر
Ever:برای تاکید میاد، از اول تا حالا، همیشه، مثلا بزرگترین، ترسناک ترین چیزی که تا حالا وجود داشته
در ضمن، توی معنی و ترجمه دنبال برابری لغت به لغت نگردین، معنای کلی …
5 پسندیده