هر کی حرفی از انرژی داره

حرفی برای گفتن نیست
مجالی برای ماندن نیست
دیگر ماه به ما نمی تابد
دیگر چشم به راهی نیست
دیگر آب به چاهی نیست
اما امید نوید بذری تازه می دهد
اما نوید امید راهی دراز می دهد
تقدیم به دوستان با انرژی ام
مصطفی
سپاس از متن زیباتون :rose::rose::rose:

6 پسندیده

چیگده گشنگ بود :heart_eyes::relaxed: خودتون سرودید؟؟؟

6 پسندیده

سلام سمیرا خانم مرسی نظرتون قشنگه
بله همان لحظه فی البداهه روی خط سرودم دفتری از سروده هام دارم اما دم دست نیست پیداش کنم توی تاپیک انرژی تقدیم می کنم
مرسی از همراهی تون :rose::rose::rose::rose::rose:

7 پسندیده

چقدر عالی. برام جالبه که توی زبانشناس اکثر دوستان اهل شعر و ادب و هنر و آرامش و انرژی مثبت و… هستند. احتمالا افرادی که دنبال یادگیری زبان انگلیسی میرن ویژگی های شخصیتی مشابهی دارن شایدم ندارن من فقط به اینا توجه کردم :sweat_smile: در هر صورت جمع خوبیه :blush:

7 پسندیده

درست حدس زدین آفرین همه ی افراد دارای انرژی مثبت هستند این فرضیه ی خودم را براتون و برای همه ی دوستان بگم که به اثبات رسوندم در جهان فیزیک قطب های همنام مانند S S و یا N N همدیگر را دفع می کنند ولی در جهان مأورائ فیزیک و علم روانشناسی قطب های همنام همدیگر را جذب می کنند. و آدم های پز انرژی کنار هم قرار می گیرند ممکنه زمان ببره ولی بالاخره اتفاق میا فته بحث فردای من این بود که شما پیشدستی کردین مرسی واقعا
تمامی دوستان بخوانند جالب است.

7 پسندیده

چه جالب. من زیاد از فیزیک و همچنین ماوراءالطبیعه سر در نمیارم اما از نظر روانشناسی هم آدما بر اساس اصل شباهت روابط طولانی مدتشونو حفظ می کنند. یعنی حتی ممکنه دوتا آدم جذب تفاوت های هم بشن اما معمولا دوتا آدمِ خیلی متفاوت، رابطشون زیاد دوام نمیاره و در بلند مدت یا از هم دور میشن یا باید سعی کنن شباهت و مشترکات ایجاد کنن. مثل سرگرمی های مشترک.
اما دوتا آدم که شباهت زیادی دارن معمولا رابطشون مستحکم تره و بیشتر جذب هم میشن.
فکر می کنم شما همینو در مورد انرژی فرض می کنید. یعنی انرژی های مشابه مثلا مثبت ها جذب هم میشن.

7 پسندیده

سلام بله دقیقا چقدر قشنگ تفسیر کردین
چون رشته ی اونو خوندین واقعا سپاس از تفسیر عالی تون :rose:

6 پسندیده

چشم وا کن
چشم واکن دلا دلتنگ شدند
چشم وا کن شلوارا باز دوباره تنگ شدند
چشم واکن حسنی باز دوباره مکتب رفت
چشم واکن جمعه شد مکتب ما از دس رفت
چشم واکن دلامون باز دوباره دور شدند
چشم واکن دوباره دلالامون چاق شدند
چشم واکن چشاتو اینستا و تو ماهواره
چشم واکن کجا بود اینقده پیدا این همه گوشواره
چشم واکن می بینی دانشگامون هنگ شده
چشم واکن می بینی اما بجاش شنگ شده
چشم واکن تا ببینی همه را بی غل و غش
چشم واکن تا ببینی همه را انگار تو غش
چشم واکن همسایه امشب چی داشت
چشم واکن نونی داشت تا بخوره یا که نداشت
چشم واکن ستاره تو روز روشن تابیده
چشم واکن روشنی بجای شب تاب تابیده
چشم واکن چشامون اینقده کم نور شدند
چشم واکن آ ه از این همه نور کور شدند
چشم واکن همه جا هر شب و روز پارتی بپاست
چشم واکن هر کسی کاری داره پارتی بجاست
چشم واکن معشوقا عاشق و مجنون همه شون لیلی شدند
چشم واکن و ببین شیرین و فرهادم دیگه مجنون شدند
چشم واکن و ببین سهراب دیگه رستم شده
چشم واکن و ببین فرهاد دیگه شیرین شده
تقدیم به دوستان گلم در زبانشناس
:rose::rose::rose::rose::rose::rose::rose::rose::rose::rose::rose::rose::rose::rose::rose:

7 پسندیده

7 پسندیده

دوستان گلم صبح همگی بخیر امیدوارم هر جا ودر هر موقعیتی هستین شاد و پر انرژی باشین
امروز میخوام در مورد تاثیر کلام جادویی و اثر اون روی بدن خودمون صحبت کتم ببینید گل ها
هر کلامی که به فکر خطور می کنه ممکنه یه زمانی ولی نه صد در صد روی زبان بیاد پس اولین قدم در کنترل رفتار که یکیش رفتار زبان و حرکت اونه ، کنترل فکر هست ما باید با کلام مثبت و تکرار اون هر روز این مسئله را به ذهن خودمون تلقین کنیم
مثلا می خواهیم جوان و زیبا وسلامت باشیم هر روز در ساعات قبل از خواب و زمان بیدار شدن این جمله هارو تکرار کنیم
مثلا من روز بروز جوانتر و شاداب تر و خوش اخلاق تر می شوم
من روز بروز مهربان تر می شوم
من روز بروز در کارم موفق تر می شوم
من روز بروز دوستان عالی و مثبتی پیدا می کنم
و هر جمله ی مثبتی که میخواهید بهش برسین
حواستون باشه جمله ی شما نباید حتی بوی منفی داشته باشه
چون در قانون جذب چیزی که مهم هست این هست که در این قانون هر چه که بهش فکر کنی بهش می رسی در مورد قانون جذب بعذا بیشتر توضیح میدم مرسی از همراهی. :rose::rose::rose::rose::rose:

8 پسندیده

6 پسندیده

سلام دوستان مطالب جملات تاکیدی که فرستادم حتما بخونید ممنون

6 پسندیده

سلام دوست پر انرژی ام
ببین جهان پر از رمز و رازه و برای اینکه سر از پرده ی رمز و رازش در بیاری باید هوشیار باشی
جذب چیزهای خوب ، فکر خوب می خواد اگه می خواهی چیزی را بدست بیاری بهش فکر کن و اگر می خوای از چیزی دور شی اسم اون چیز را هم حتی نیاز همیشه صفات خوب سلامتی شادی سرزندگی امید توکل آرزوهای عالی جوانی روحیه ی عالی سبزی سادگی صداقت دوستی شهامت جوانمردی پاکی درستی گل خورشید ماه طبیعت آرامش در ذهنت باشه و همه ی صفات خوب دیگر
تا بدانها برسی به قول اهورا مزدا ی زرتشت که شعارش پندار نیک گفتار نیک و کردار نیک بود و با این سه چیز به رشد والای انسانی میرسی :rose:

6 پسندیده

هروقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه روشنه ومن بیرون اتاقم، میگفت
چرااسراف؟چراهدردادن انرژی ؟
آب چکه میکرد، میگفت: اسراف حرامه !
اطاقم که بهم ریخته بود میگفت :تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه…
حتی درزمان بیماریش نیز تذکر میداد
مدام حرفهای تکراری وعذاب‌آور،

تااینکه روزخوشی فرارسید؛چون می بایست درشرکت بزرگی برای کار،مصاحبه بدم.
باخودگفتم اگرقبول شدم،این خونه کسل کننده و پُراز توبیخ رو، ترک میکنم.
صبح زود حمام کردم، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بِهم‌پول‌دادوبالبخندگفت:فرزندم!:heart_eyes:

۱_مُرَتب و منظم باش؛
۲_ همیشه خیرخواه دیگران‌باش
۳_مثبت اندیش باش؛
۴-خودت رو باور داشته باش؛

تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم ازنصیحت دست بردار نیست واین لحظات شیرین رو زهرمارم میکنه!:pensive:

باسرعت به شرکت رویایی ام رفتم،به در شرکت رسیدم،باتعجب دیدم هیچ نگهبان وتشریفاتی نبود،فقط چندتابلو راهنمابود!
به محض ورود،دیدم اشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله…

اومدم تو راهرو ، دیدم دستگیره در کمی ازجاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که میگفت:خیرخواه باش؛ دستگیره رو سرجاش محکم کردم تا نیوفته!

از کنار باغچه رد میشدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم…‌

پله ها را بالا میرفتم، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغ ها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد، لذا اونارو خاموش کردم!

به بخش مرکزی رسیدم ودیدم افراد زیادی زودترازمن برای همان کار آمدن ومنتظرند نوبتشون برسه

چهره ولباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛خصوصاً اونایی که ازمدرک دانشگاههای غربی شون تعریف میکردن!
عجیب بود؛ هرکسی که میرفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه میامد بیرون!

باخودم گفتم:اینا بااین دَک و پوزشون رد شدن،مگرممکنه من قبول بشم؟عُمرا!!
بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن!
باز یادپند پدر افتادم که مثبت اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم🍃

اونروز حرفای بابام بهم انرژی میداد

توی این فکرا بودم که اسممو صدا زدن.
وارداتاق مصاحبه‌شدم،دیدم۳نفرنشستن وبه من نگاه میکنند

یکیشون گفت:کِی میخواهی کارتو شروع کنی❓
لحظه ای فکر کردم،داره مسخره م میکنه
یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش❗️

پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم:
ِان شاءالله بعد از همین مصاحبه آماده ام
یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی‼️
باتعجب گفتم: هنوزکه سوالی نپرسیدید
گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود.
بادوربین مداربسته دیدیم، تنهاشما بودی که تلاش کردی ازدرب ورود تااینجا، نقصها رو اصلاح کنی…

درآن لحظه همه چی ازذهنم پاک شد، کار،مصاحبه،شغل و…
هیچ چیزجزصورت پدرم راندیدم،کسیکه ظاهرش سختگیر،امادرونش پرازمحبت بودوآینده نگری…

:leaves:در ماوراء نصایح وتوبیخهای‌ #مادرها و #پدرها ، محبتی نهفته است که روزی حکمت آن راخواهید فهمید…

8 پسندیده

آفرین لیا خانم منتظر همین تجربیات شیرین و واقعی شما دوستان بودم
آنچه برای من اتفاق افتاد خودم در سالهای قبل یعنی نوجوانی با مدرک فوق دیپلم آماده ی خدمت سرباز کرده بودم دفترچه را هم گرفته بودم در محل تحصیلم ٢ روز قبل از اعزام به خدمت اطلاعیه ی استخدام را دیدم به محل آن شرکت که دولتی هم بود رفتیم که با ناباوری گفتند رشته ی شما تکمیل شده و نمی خواهیم پدرم گفت قوی باش پسر با توکل به خدا میریم یه دفتری که من فکر کنم مرکزیت کار این شرکت آنجاست فکر می کردم خدابیامرز نمی داند که آن مرکزیت مربوط به آنجا نیست اول مخالفت کردم ولی بعد به احترام حرف او رفتیم که با کمال تعجب گفتند آن شرکت زیر نظر ماست و به شما خلاف گفته اند به این صورت شد که من در آن شرکت مشغول بکار شدم و سال‌های زیادی کار کردم
لطفا تجربه های موفق با فکر خوبتون را مثل من و لیا خانم به اشتراک بگذارید و بریزین بیرون حرف دل را که نوعی تخلیه ی انرژی از نوع مثبته مرسی

8 پسندیده

دوستان با انرژی گلم سلام
انرژی در وجود هر ذره ای در این جهان هست تمام جانداران و حتی اشیا در وجودشان انرژی نهفته ای هست دیدین وقتی یه چیزی دارین مثلا یک انگشتر یا گردنبند یا هر وسیله ی شخصی دیگر یه جورایی بهش انس می گیرین این همون انرژی ذرات بین شما و اون چیز هست
ادامه دارد…
:rose::rose::rose::rose::rose::rose:

6 پسندیده

تصور کن یک روز صبح که از خواب بیدار میشی
ببینی به جز خودت هیچ کس توی دنیا نیست و تو صاحب تمام ثروت زمین هستی

اون روز چه لباسی میپوشی؟
چه طلایی به خودت آویزون میکنی؟
با چه ماشینی گردش میکنی؟
کدوم خونه رو برای زندگی انتخاب میکنی؟
شاید یک نصفه روز از هیجان این همه ثروت به وجد بیای اما کم کم می فهمی حقیقت چیه
وقتی هیچ کس نیست که احساستو باهاش تقسیم کنی، لباس جدیدتو ببینه
برای ماشینت ذوق کنه، باهات بیاد گردش،
کنارت غذا بخوره، همه این داشته هات برات پوچه
:heart:دیگه رانندگی با وانت یا پورشه برات فرقی نداره…
خونه دو هزار متری با 45 متری برات یکی میشه…
طلای 24 عیار توی گردنت خوشحالت نمیکنه…
همه اسباب شادی هست اما هیچ کدومشون شادت نمیکنه چون کسی نیست که شادیتو باهاش تقسیم کنی
اون وقته که میبینی چقدر وجود آدم ها با ارزشه چقدر هر چیزی هر چند کوچیک و ناقص با دیگران بزرگ و با ارزشه.
شاید حاضر باشی همه دنیا رو بدی اما دوباره آدم ها کنارت باشند …

:heart:قدر همدیگه رو بدونیم :heart:

8 پسندیده

لیا خانم بسیار متن زیبایی رو شما فرستادی اونم توی تاپیک انرژی :rose:
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم

7 پسندیده

این هم یک متن عاشقانه در مورد شب با انرژی خاص خود
برخیز و نگاه کن و دعایی بفرست
بر صبح دلت تو یک نوایی بفرست
عاشق که شوی راز دلت دانی چیست
در صحبت گل شور و نوا دانی چیست

تقدیم به عزیزان گروه
سروده از مصطفی
سحرگاه ۵ مرداد ١۴٠٠

8 پسندیده

سلام به شما. آفرین به طبع شعرتون. لطفا بفرستین پی وی فردا چند مرتبه دیگه بخونم بعدش در خدمتتون هستم :rose:
البته پیشنهاد میکنم از
@abbas_17 و @vahid240 بیشتر راهنمایی بگیرین. این دوستانم شیوایی سخن بسیار بالایی دارن و خیلی بهتر میتونن راهنماییتون کنن.
باز هم بهتون تبریک میگم.

8 پسندیده