این ویدیو طنزه و قصد بی احترامی به هیچکدوم از این عزیزانی که توی ویدیو ازشون اسم بردم نداشتیم، خودتون میدونین دیگه
امیدوارم از دیدن این ویدیو لذت ببرین و نپرسین چرا فقط خواننده ها توی پرواز من بودن (سوت میزند)
برام کامنت کنین: عجیب ترین خوابی که تا حالا دیدی چی بوده؟
واایی معرکـــــــه بود عالـــــی مخصوصا اونجا که گفتید در جهنمو که باز کردی بپر توش
too fastپسر خاله Don’t get
من خواب عجیب که همه خوابام عجیب غریبه اما بدتر از همه اینه گاهی نصفه های شب توخواب یه حسی بهم دست میده وسط خواب انگار از یه جایی میفتم پایین دیدید میرید سقوط آزاد یهو زیر پاتون خالی میشه منم تو خواب اینجور میشم بعد بیدار میشم روحم فکرکنم خیلی سنگینه تعادل نداره
واییی عالــــی عالـــی ترکیدم از خنــده فقط و فقط اونجایی که گفت درشو باز کردی بپر توش ممنون از تیم فوق العاده زبانشنـاس🌹
راستش عجیب ترین خوابی که دیده بودم تو مدرسه بودم داشتم میرفتم سرویس بهداشتی که کله یکی از بازیگرا رو دیدم روحمون سنگینه یا انرژیمون منفیه وگرنه اینا خواب هارو نمیبینیم
عه چه جالب…
نه اخه خواب نیست حسش میکنم مثلا خواب مثلا یک گلی دشتی چیزی میبینم وسط خواب انگار یهو زیر پام خالی میشه از یه جایی میفتم بعد که دیگه بیدار میشم خیلی بده
من از این قسمت بعد بیدار شدنش چون زیاد تو جنگل و ایجور جاها میگردم نمیترسم ولی اون قسمتش که ا تو خواب کپ میکنم باحاله یه بار داداشم اومده بود اتاقم دید ایطوری جست کردم سریع رف یه لیوان آب آوورد گف مگه دیوونه شدی زهرم پوکید
جای شما ایشون ترسیدند…
چه جالب خوشبحالتون منم خیلی طبیعتو دوست دارم حیف که از خونه زیاد بیرون نمیرم یعنی تنها فضای سبزی که میبینم فرهنگسرای نزدیک خونمونه
اوهوم میدونم توم یه روز میتونی بری بیرون ولی ا من میدونی شب تنهایی نرو جنگل یه رو تا سر حد مرگ ترسیدم داشتم قدم میزدم یهو یه صدای خش خش اومد:roll_eyes: بش توجه نکردم چن لحظه بعد حس کردم یه چیزی پشت سرمه زود برگشتم ببینمش یهو دیدم یچی پشت سرم چشاش روشنه وایساده:scream: همه موهای بدنم سیخ شد که یهو فهمیدم سگ خودمه نور ماه میگیره تو چشاش میدرخشه اون لحظه میخواستم داغونش کنم ولی اون دیوونم برا حفاظت از من اومده بود کاریش نمیشد کرد
عجیب ترین خوابی که تا حالا دیدی چی بوده؟
فیلمنامه‌نویس: رضا زکی زاده
سازنده کلیپ: فائزه طیبی
بازیگر: فائزه طیبی
همه موهای بدنم سیخ شد که یهو فهمیدم سگ خودمه نور ماه میگیره تو چشاش میدرخشه اون لحظه میخواستم داغونش کنم ولی اون دیوونم برا حفاظت از من اومده بود کاریش نمیشد کرد