تو ویدئوی امروز چند جایگزین برای کلمهی new بهتون آموزش میدم. فقط دقت کنید این کلمات همیشه و در هر قالبی نمیتونن بهجای هم بهکار برده بشن و معناهاشون از هم متفاوته.
در قسمت توضیحات، جایگزینهای new آورده شده، درصورتیکه حوصلهی خوندن متن رو ندارید ویدئوی زیر رو تماشا کنید.
ویدئو
توضیحات
میتونی از موارد زیر بسته به قالب به جای new استفاده کنی.
modern
مدرن رو مشخصا خیلیاتون میدونید. این به عصر اشاره داره و دقیقا جایگزین new نیست مگر درباره عصری خاص صحبت کنی:
The architecture of the hotel is strikingly modern.
معماری هتل به طرز چشمگیری مدرن (یا تازهست)
brand new
این یه مقدار تاکیدش از new خالی بالاتره. معمولا بعضی وقتا وقتی میگی new ممکنه منظورت این باشه که این چیز برای تو جدیده ولی وقتی میگی brand new در واقع داری میگی در کل جدیده.
She was wearing a brand new coat.
او یه کت جدید پوشیده بود.
contemporary
یه لغت رسمی که باز هم اشاره به عصر داره. وقتی صحبت از عصر یا دوره ای خاص میکنید از این استفاده کنید.
She gave a series of lectures last year on contemporary British writers.
پارسال یه سری سخنرانی درباره نویسندگان معاصر داشت.
novel
این هم یه روش دیگه برای گفتن new هست البته که در گفتار زیاد استفاده نمیشه. بیشتر در نوشتار مرسومه. به مفهوم جدید.
Studying English with apps is a novel approach to learning a language.
مطالعه انگلیسی با استفاده از اپها روشی جدید برای یادگیری زبانه.
fresh
هر موقع من اینو میبینم یاد سبزیجات میوفتم. اینکه سبزی تازهست و فلان بسار. این به مفهوم تازگیه.
We need a completely fresh approach to our problem.
ما به روشی جدید برای مشکلمون نیاز داریم.
latest
این در قالبهای خاص ممکنه مفهوم جدید بده. معمولا وقتی درباره آخرین ورژن چیزی صحبت میشه.
Have you seen Nolan’s latest movie?
جدیدترین فیلم نولان رو دیدی؟
recent
اینم مثل مورد قبلی اشاره به آخرین و تازه ترین داره.
Is that a recent photo?
اینم مثل مورد قبلی اشاره به آخرین و تازه ترین داره.
چی میتونی به لیست اضافه کنی؟