خب، تمرین ترجمهی این هفتهمون از درس My Pet by Candy، بخش 5 از Emma’s Students Stories
My pet is a dog. His name is little bear. He is very cute and funny. He loves to play with balls. My mom and I play with him all the time. We really have a great time with him. He also loves to eat; rice and meats are his favorite. When he wants to eat something, then I say“ stand up.” If he doesn’t do it, I take the food away. I have taught him a lot of things. I think he can do better, though. So he is a really great dog.
حیوون خونگی من، نوشتهٔ کندی
حیوون خونگی من یه سگه. اسمش خرس کوچولوه. اون خیلی گوگولی و بامزهست. عاشق بازی کردن با توپاست. من و مامانم همیشه باهاش بازی میکنیم. ما واقعا اوقات خوشی رو باهاش داریم. اون همچنین عاشق خوردنه؛ برنج و انواع گوشت غذا های مورد علاقهشن. وقتی میخواد چیزی بخوره، بهش میگم «بایست». اگه این کارو نکنه، غذا رو میبرم. من خیلی چیزا یادش دادم. با این وجود فکر میکنم که میتونه بهتر عمل کنه. در نتیجه اون سگ واقعا عالیایه.
اون قسمت اخرش که گفته: so he is a really great dog
من خودمم تو فارسی اینجور جا ها میگم: سو… چجوری ترجمه کنم اخه
مثلا همچین چیزایی فکر کنم بخوره بهش: در نتیجه… با این تفاسیر… با وجود تمام اینا…
سلام اولین باره میخواهم یک متن را ترجمه کنم
So let’s get started
حیوان خانگی من یک سگ است اسم اون خرس کوچولو است اون خیلی باحال و بامزه است. اون بازی کردن با توپ ها را دوست دارد .من و مامانم با اون تمام وقت بازی میکنیم. ما واقعا ساعت های خوبی با هم دیگر داریم…و اون دوست دارد برنج و انواع گوشت هارا بخورد وغدای مورد علاقه اون هستند .وقتی اون میخواهد چیزی بخورد من بهش میگویم ( بایست )و اگر اون این کار را نکند من غذا را از اون دور میکنم من خیلی چیزها به اون یاد داده ام و به نظر من میتواند بهتر آنهارا انجام بدهد … اون یک سگ عالیه
حیوون خونگی من یک سگه به اسم خرس کوچولو . اون خیلی بامزه و خنده داره. اون دوست داره با توپ بازی کنه. من و مادرم همیشه باهاش بازی میکنیم. ما زمان های خوبی باهاش داریم.
اون همچنین دوست داره غذا خوردن رو و غذای مورد علاقه اش گوشت و برنجه ،وقتی میخواد چیزی بخوره میگم پاشو اگر اون نتونه اینکارو بکنه من غذا رو دور میکنم. من چیزهای زیادی بهش یاد دادم.
من فک میکنم بهتر باشه اینکارو بکنه چون اون یک سگ عالیه.
حیوون خونگی من یه سگه. اسمش خرس کوچولوئه.
اون خیلی بامزه و بانمکه و عاشق بازی با توپاس.
من و مامانم همیشه باهاش بازی میکنیم و خیلی اوقات خوبی باهاش داریم.
خرس کوچولو عاشق خوردنه؛ غذاهای مورد علاقش برنج و گوشته.
وقتی میخواد چیزی بخوره، بهش میگم بلند شو اگه این کارو نکنه (بلند نشه)، غذا رو میبرم.
بهش کلی چیز یاد دادم هر چند فکر میکنم بتونه بهتر هم انجام بده. اون سگ خیلی خوبیه.
سلام راستش من هم مثل آیناز خانم اولین باری هست که میخوام یک متن رو ترجمه کنم
البته امیدوارم اشتباه نکنم
حیوان خونگی من یک سگ هست.اسمش خرس کوچوعه. اون خیلی ناز و بامزس. او بازی کردن با توپ هارو دوست داره. من و مادرم همیشه با او بازی میکنیم. ما واقعا اوقات خوشی رو با او داریم. اون همچنین عاشق خوردنه. برنج و گوشت ها غذای مورد علاقه او هستن. زمانی که او میخواد چیزی بخوره بهش میگم بایست (یا بلند شو) اگر انجامش نده،غذا رو میبرم. من خیلی چیز ها به او یاد دادم. فکر میکنم که میتونه بهتر عمل کنه. او واقعا یک سگ عالی هست.
چند تا نکتهی کلی رو بهتون میگم واسه روونتر شدن متنتون، امیدوارم کمککننده باشن
اول از همه اینکه دقت شما هم توی برگردوندن زمان افعال خیلی فوقالعادهست خوشبختانه دوستانی که توی این چالش شرکت میکنن همگی حساسیت به خرج میدن تا ترجمهشون با متن اصلی تطابق داشته باشه.
نکتهی بعد اینکه تا حد امکان سعی کنین لحن ترجمهتون رو یکپارچه نگه دارین مثلا یه بخشی رو که میخواید با لحن محاورهای ترجمه کنید کلا شکستهنویسی کنید، یا اگه میخواید معیار برگردونید همون رو تا حد امکان حفظ کنین.
مثلا «اون» شکسته نویسیه، اما «بخورد» نیست.
مورد بعدی هم که به ذهنم میرسه بگم اینه که خودتون رو ملزوم به تکرار کردن تک تک ضمایر توی ترجمه ندونین میدونم که توی ترجمه آدم احساس میکنه نیازه چیزی رو از قلم نندازه و کاملا متن رو مو به مو برگردونه، اما خب خیلی مواقع این کار باعث میشه متنتون از نظر روون بودن دچار چالش بشه
خلاقیتی که توی ترکیب جملات داشتین برای روونتر کردن متن ترجمهتون فوقالعادهست
فقط یه نکته که بد نیست بگم اینه که واسه اینکه توی ترجمهی present perfect و past simple توی شکستهنویسی یه تفاوتی قائل بشن، معمولا «دادهام» رو «دادهم» مینویسن که خب بازم به شکل «دادم» خونده میشه نهایتا، اما مفهوم زمانیش رو کاملتر میرسونه
سلام، خوش اومدین به چالش
خیلی هم عالی.
نگران اشتباه کردنتونم نباشین ترجمهتون عالیه
با این که نوع نوشتار توی اینترنت و چت کاملا مرسومه، من توی کتابها ندیدمش و راجع به استفاده کردن ازش مطمئن نیستم خیلی حتی «کوچولوئه» دیدم اما با «ع» تا به حال ندیدم. ولی خب منظور رو میرسونه ایشالا که تا چند سال دیگه رایج میشه
نکته بعد اینکه چون دارید محاورهای ترجمه میکنید پیشنهادم اینه که به جای «او»، از «اون» استفاده کنین.
حیوون خونگیه من یک سگه. اسمش خرس کوچولوست😐. اون خیلی جذاب و بامزست. اون عاشق بازی با توپ هاست. من و مامانم بیشتر زمان ها با اون بازی میکنیم. ما اوقات خوبی رو با اون میگذرونیم. اون عاشق خوردن نیز هست: برنج و گوشت غذای مورد علاقش است. وقتایی که میخواد چیزی بخوره بهش میگم: بلند شو. اگه اینکارو انجام نداد من غذا رو ازش دور میکنم. من باید بهش چیزای زیادی یاد بدم. فکر میکنم اون میتونه همه چیز رو بهتر انجام بده. پس اون واقعا سگه خوبیه