peruse بررسی کردن، با دقت خواندن
pursue تعقیب کردن، پیگیری کردن
peruse بررسی کردن، با دقت خواندن
pursue تعقیب کردن، پیگیری کردن
deceive
فریب دادن
to make someone believe something that is not true
receive
دریافت کردن
to be given something
receipt
رسید.قبض
a piece of paper that you are given which shows that you have paid for something
kin خویشاوند، قوم خویش
keen تیز مشتاق، زیرک، تیز بین
elude فرار کردن، گریختن، دوری کردن از
delude فریب دادن، اغفال کردن
indigenous بومی
indigent تهیدست
course دوره آموزشی، مسیر
coarse زبر، خشن، زمخت
approach نزدیک شدن
reproach سرزنش کردن
marry ازدواج کردن
merry شاد، شنگول
solemnخیلی جدی، رسمی
sullen
بق کرده
(کسی که فکر میکنه دنیا نسبت به او عادلانه
رفتار نکرده)
، عبوس، اوقات تلخ
آسمان یا دریایی که نشان دهنده هوای بد است
solitary تنها، منزوی
sultry گرم و مرطوب، شرجی، شهوانی، آتشین
salty شور
solitary تنها، منزوی
(از ریشه sol)
salutary سودمند
(از ریشه salu)
coerce به زور وادار کردن
coarse زبر، خشن، زمخت
tale داستان, افسانه
tail دُم
hallow تقدیس کردن
hollow تهی
repulse راندن
impulse تکانه انگیزش
inverseوارونه
reverse معکوس
revere مورد تکریم قرار دادن
inhibit مانع شدن
inhabit ساکن شدن
script دست خط متن
inscription سنگ نبشه
scripture کتاب مقدس
manuscript دستخط
limp لنگیدن
limb عضو بدن
anticipate پیش بینی کردن
antecedent پیشین، سابق