زیبوک 1401 📚

سلام آقا بهزاد.
ممنون از معرفی این کتاب :rose: :pray: :ok_hand:
من یه سرچی کردم گویا انیمیشنی با همین نام در سال ۱۹۷۰ ساخته شده. جالبه که نمره ۱۰۰ هم از rotten tomatoes گرفته.

4 پسندیده

سلام آقا مصطفی
خواهش :pray:t4:
دقیقا همین نام بود؟
احیانا قابل دانلود بود از اون منبع؟

2 پسندیده

بله خودش بود. تو سایت زیر لینک دانلودش هست:

3 پسندیده

متشکرم آقا مصطفی عزیز :pray:t4:
فکر کنم همین امشب بنشینم نگاه کنم
اینستاگرام که فعلا کلا ندارم
به لطف آقایون فیلتر شکنم هم که کار نمی کنه
فکر کنم انتخاب چندانی ندارم :sweat_smile:
بخصوص کا اخیرا کتابش رو خونده ام

2 پسندیده

سلام.
این کتابو خوندم. واقعا تکان دهنده بود؛ و چقدر احساس همدردی میکردم با شخصیتهای کتاب. کاش نویسنده ای هم پیدا بشه که درباره رنج ما مردم ایران از این گونه رمان ها بنویسه.

خلاصه که ممنونم از معرفی این کتاب. رمان “در آغوش دریا” رو هم که از همین نویسنده معرفی کردید حتما میخونم. :rose: :pray:

Please remember that when adversity is drawn out of the shadows and recognized, we ensure that human beings living under oppression—past and present—know they are not forgotten.

7 پسندیده

خواهش میکنم، خوشحالم دوست داشتین. من خودم عاشق کتابای روتا سپتیس ام، هر کتابی از ایشون بهم بدن نمیتونم زمین بزارم. :sweat_smile:

⁦(◕ᴗ◕✿)⁩

کاش میشد کلا مجموعه کتابای این نویسنده تو اپ قرار بگیره. تو ژانر Historical Fiction کتابای نسبتا کمتری تو ی اپ هست و کتابای این نویسنده الآن جزو بهترینا و پرفروشترین کتابای این ژانرن.

من خودم در آغوش دریا رو بیشتر دوست داشتم، کاراکترا خیلی بهتر ساخته شده بودن و اون تیکه هایی از انسانیت که تو داستان بود واقعا میدرخشیدن.

11 پسندیده

وای چه خوب برم ببینم حتما :rose:

3 پسندیده

سلام دوستان.

این چند روز کتابی رو از زیبوک خوندم که دو سال پیش به فارسی خونده بودم و اون زمان خیلی روم تاثیر گذاشت و خوشحالم که یک بار دیگه به زبان اصلی خوندمش. این روزا تو این تاپیک زیاد مزاحمتون میشم، ولی دلم نمیاد این کتابو معرفی نکنم.

رمان سلاخ خانه شماره پنج، نوشته ای از کِرْت وانه‌گت است که اولین بار در سال ۱۹۶۹ منتشر شد. نویسنده در فصل اول به هدفش از نگارش این رمان می پردازد، این رمان درباره فاجعه بمباران شهر درسدن است. در ماه های پایانی جنگ، هواپیماهای انگلیسی و آمریکایی ۳۹۰۰ تن بمب روی این شهر ریختند که منجر به مرگ ۱۳۵ هزار انسان بیگناه شد. بنابراین این کتاب در ژانر ضد جنگ قرار می گیره، ولی همه کتاب درباره این فاجعه جنگی نیست.

نویسنده در این کتاب به شرح زندگی سربازی آمریکایی به نام «بیلی پیل گریم» که توسط نیروهای آلمانی اسیر شده و در شهر درسدن و در مکانی به نام “سلاخ خانه شماره پنج” زندانی است، می‌پردازه. این سرباز در زمان بمباران شهر درسدن حضور داشته و به عنوان اسیر مجبور به خارج کردن کشته‌ شدگان از زیر آوار می‌شه. بیل گریم در هنگام اسارت متوجه میشه که میتونه در زمان به مکان‌ های ناشناخته سفر کنه و این سفرها جهان بینی او در باب اختیار انسان رو به چالش می‌کشه. از این جا روشن میشه که ژانر دیگه کتاب علمی تخیلیه. بنظرم نویسنده، داستان دیدار با آدم فضایی ها رو برای کاستن از تاریکی این کتاب اضافه کرده و البته برای بیان دیدگاه ویژه اش به زندگی.
ساکنان سیاره ترالفامادور دیدگاهی جبرگرایانه به زندگی دارند و بیلی پیل گریم تسلیم بودن در برابر سرنوشت رو از اونها یاد می گیره. داستان به طور متناوب میان اسارت بیلی پیل گریم و سفرهای او به گذشته و آینده در نوسانه.

همونطور که گفتم جبرگرایی خاصی بر این کتاب حکمفرماست و هر بار که اشاره ای به مرگ کسی میشه نویسنده این عبارت رو تکرار میکنه: so it goes (رسم روزگار چنین است). یه جورایی میشه گفت که نویسنده که خودش در طول جنگ شاهد این جنایات بوده از دور به ماجرا نگاه میکنه و با طنزی تلخ و گزنده به زندگی ریشخند میزنه.

این کتاب خیلی خیلی غم انگیز و تکان دهنده ست، واقعا قلب آدم رو به درد میاره. ولی خب نباید این فجایع تاریخی فراموش بشن و این کتابها هم با این هدف نوشته شدن.

راوی کتاب یه کم بی حال می خوند که شاید کلا به دلیل تاریک بودن خود کتاب مجبور بوده اینطوری بخونه. دوستان اگر کتابهایی مشابه این مورد رو که در سبک ضد جنگ (anti war) هست میشناسن ممنون میشم معرفی بفرمایند. :rose: :pray:

You know what I say to people when I hear they’re writing anti-war books?
No.
I say, Why don’t you write an anti-glacier book instead?
What he meant, of course, was that there would always be wars, that they were as easy to stop as glaciers.
I believe that, too.

“You sound to me as though you don’t believe in free will,” said Billy Pilgrim.
“If I hadn’t spent so much time studying Earthlings,” said the Tralfamadorian, I wouldn’t have any idea what was meant by free will.
I’ve visited thirty-one inhabited planets in the universe, and I have studied reports on one hundred more.
Only on Earth is there any talk of free will.

As you know, I am from a planet that has been engaged in senseless slaughter since the beginning of time.
I myself have seen the bodies of schoolgirls who were boiled alive in a water tower by my own countrymen, who were proud of fighting pure evil at the time.

9 پسندیده

نیروهای متفقین برای نشون دادن توانایی شون، ضعف فعلی آلمان، و اینکه برای پیروزی در جنگ حاضرند دست به چه کارهایی بزنند بزرگترین عملیات بمب های آتش زای تاریخ رو در شهر درسدن آلمان اجرا کردند و تقریبا تمامی این شهر بهمراه ساکنان اون کاملا سوختند.
خرابه های این شهر به یک سیاره دیگه یا به تعبیر برخی به جهنم تشبیه شد
هرچند این عملیات در پایان جنگ جهانی دوم اهمیت داشت (دقیقا مثل حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی) اما گمان نمی کنم هیچ ضمیر روشن و وجدان بیداری چنین اعمالی
با هر توجیهی که داشته باشند رو قبول کنه

پیشنهاد می کنم سئوال رو اول قبول کنید، و بعد اگه نخواستین جواب ندین
این نقد دوستانه رو از بنده قبول کنید.
اگر پیامبر بودم سئوال پرسیدن رو مقدس می شمردم

4 پسندیده

سلام.

کتابی رو خیلی وقت پیش درخواست داده بودم که دوستان به تازگی در اپ قرار دادن. ولی من پس از خوندن چند فصل از اون به این نتیجه رسیدم که سلیقه من نیست و دیگه ادامه ندادمش. ولی خب اینکه من دوست نداشتمش دلیل نمیشه که برای دیگران هم همینطور باشه. بنابراین گفتم اینجا معرفیش کنم، شاید موضوع کتاب برای برخی دوستان جذاب باشه و بخوان این کتابو بخونن.

نام کتاب تپه واترشیپ (Watership Down) هست که در سال ۱۹۷۲ منتشر شد و محبوبیت زیادی به دست آورد. داستان درباره تعدادی خرگوشه که محل زندگیشون توسط انسانها تخریب میشه و مجبور میشن به جای دیگه ای مهاجرت کنند و کتاب به شرح این سفر پرفراز و نشیب و ماجراهایی که برای خرگوش ها اتفاق میوفته می پردازه. ژانر کتاب هم ماجراجویی یا adventurous هست.

9 پسندیده

جالب بنظر میاد :thinking: :+1:t4:
گویا کتاب بسیار پر فروشی هم بوده
جالب اینجا که انیمیشنی هم از روی این کتاب ساخته شده
اما انیمیشن خشن و پر از صحنه های خشونت باره
مناسب کودکان نیست

لینک دانلود کارتون

3 پسندیده

سلام به همتون:)
امیدوارم حال همتون خیلی خوب باشه
و سال نوتون پیش پیش مبارک^-^
به امید یه سال تازه، پر از امید و پر‌ از روزای خوش که سیاهیای امسال رو بشوره و ببره:)

من این دوره انقد تو ریویو نوشتن تنبل شدم که حد نداره.
امروز سعی میکنم ریویو یه تعداد از کتابایی که خوندم‌رو اینجا بذارم

کتاب اول
هرگز رهایم نکن.
image

کیه اونی که تصمیم میگیره کی حق زندگی کردن داره؟
موجودی که احساس میکنه، درک میکنه، فکر میکنه، تصمیم میگیره، حق زنده بودن داره؟
راستش این روزا خیلی به این موضوع فکر میکنم،
توی یه ویدیو درباره‌ی هوش مصنوعی ها صحبت شده بود، و داشتن با فیلم ممنتو کریستوفر نولان مقایسه‌شون میکردن.
نمیدونم فیلمشو دیدین یا نه ولی کاراکتر اصلی مشکل حافظه‌ی کوتاه مدت داره و تقریبا هر چندین دقیقه حافظش ریست میشه و چیزی از گذشته و بعد از حادثه‌ای که باعث این اتفاق شده به یاد نمیاره، و میگفتن درسته‌ اون شخص تو لحظه حافظه‌ای نداره ولی کسی هم به وجود داشتنش، به زنده بودنش شک نمیکنه و ای آی هم همچین چیزیه.
حالا همه‌ی اینا رو گفتم‌که برسم به سوال اولم…
کیه که تعیین میکنه حق زنده بودن و زندگی کردن با چیه؟ و ملاک این موضوع چیه؟

این کتاب برای من شد یکی از اذیت کننده ترین کتابای زندگیم، بعد از خوندنش رفتم سراغ فیلمش. هرچند تو کتاب به نظرم تمرکز ایشیگورو رو بعد فلسفی ماجرا بود و بعدتر هم کتاب کلارا و خورشید رو (که نخوندم و مطمئن نیستم) شاید با همین بنیان نوشت، فیلمش بعد رمانتیک داستان رو پررنگ‌تر کرده بود.

خلاصه که داستان سرتاسر اذیته و زجرآور.
از همون اول انگار مثل بچه‌های مدرسه میدونستم چه‌خبره و فقط به روی خودم نمیاوردم…
برای چه کسایی خوبه؟
اگه دیستوپیا دوست دارین، و اگه پا به پای کتاب به مسائلی که تو نظر نویسنده‌هست و نمودشون تو دنیای حاضر فکر میکنین.

8 پسندیده

کتاب دوم

الای افسون شده

image

داستان‌ این کتاب همون سیندرلاست. تمام. :))
تنها توییستی که داره اینه که الای این داستان به طلسمی گرفتاره که هر وقت دستوری بهش داده میشه باید انجامش بده.
حالا خود کتاب به جز اینکه نریتورش بچه بود و جذاب بود که انگار کل کتاب از زبون یه بچه و با صدای یه بچه بیان میشه، جذابیت دیگه‌ای برای من نداشت راستش.
اما خوندن این کتاب مصادف شد با دیدن یه سریال که باعث شد درباره‌ی عذابی که تحت عنوان مطیع بودن تو این کتاب بهش اشاره میشه بهتر فکر کنم.
نتیجتا در ادامه یکم درباره‌ی اون سریال میخوام حرف بزنم:))
جسیکا جونز یکی از سوپرهیرو های ماروله، تو ماجرای جسیکا جونز(فصل اول) ویلن داستان، کیل‌گریو، یکی از وحشتناک ترین ویلن هاییه که تو کلللللل داستانا تا حالا دیدین، و فکر میکنین سوپرپاور این ویلن چیه؟
بله! کنترل ذهن:) یعنی هر دستوری که میده شما با کمال میل دوست دارین که انجام بدین.
و واقعا تو کانکست فیلم وحشتناکه این قدرت.
یعنی میتونه بگه برین تو خیابون و صدنفر آدمو بکشین و شما با کمال میل انجام میدین.
باید فیلمشو ببینین که بفهمین چه چیز هولناکیه.

راستش این برام خیلی جالب بود، که یه ایده تو یه کتاب بچگونه میتونه تبدیل بشه به یکی از وحشتناکترین تصورات بشر.
و بخاطر همین آخرش از این کتاب الای افسون شده اونقدرا ام بدم نیومد راستش:)

اگه برنامه‌ندارین سریالو ببینین این میتونه یه سنسی بده از اینکه تو همچین عذابی اسیر بودن چه حالی داره:
https://www.youtube.com/watch?v=j_XL7GWq5w0

7 پسندیده

کتاب سوم
قصر آبی

image

داستان این کتاب درباره‌ی ولنسی استرلینگ ۲۹ سالست که خانواده‌ی متعصبی داره، ازدواج نکرده و دائم تو معرض قضاوت ها و تمسخر اعضای خانوادشه.
خبر اینکه ولنسی یه سال بیشتر فرصت زندگی کردن نداره میشه اون محرکی‌ که ولنسی نیاز داره تا بند تعصب خانوادش رو پاره کنه و اونطور که خودش میخواد زندگی کنه.

مخاطب این کتاب شاید آدمایی امثال ولنسی هستن، که لازم دارن یکی بهشون بگه نمیخواد انقدر به نظر بقیه اهمیت بدین! عمر آدما محدوده و اگه به خودتون فرصت زندگی کردن ندید در حق خودتون ستم کردین…
برین، آزاد باشین، و خودتونو از شر آدمای مسموم‌اطرافتون خلاص کنین.

اما به نظرم تا حدیم مخاطبش اون خانواده ها و افرادین که تنها کارشون سرک کشیدن تو زندگی دیگرانه و وقت و بی‌وقت با نظرهاشون و سوالهای بیجاشون باعث اذیت بقیه میشن. چون واقعا همچین آدمایی کم نیستن تو خیلی خانواده ها، حتی گاهی واقعا به ناخودآگاه، به نظرم اینکه یه دید خارجی باشه که نشون بده دقیقا چطوریه لازمه.
کتابش در کل جالب بود، یه طنز ریزی اون‌زیر داشت که جذابش میکرد و همراه داستان میشدین. از طرفی فکر میکنم تنها داستانی بود که من تا حالا گوشش دادم و تو کانادا بوقوع پیوسته بود و این برام شیرین بود.

اما راستش آخرش… یه حالت کلید اسرار طوری داشت که باعث شد به دلم اصلا نشینه:))
ولی در کل کتاب بدی نبود.

7 پسندیده

کتاب چهارم
حراج‌ها(مزایده‌ها)

image

این کتاب رو خارج از زیبوک گوش دادم من.

موضوع از این قراره که ژانویه‌ی امسال(2023) یه شکایت نسبتا هنگفتی از‌ گوگل شده و دلیل اصلیش‌تخلف گوگل تو اصول مزایده‌ی روی تبلیغات بوده.
آکشن ،که لغت بهتریه تا مزایده چون‌ الزاما تو بعضی حالتا زیاد شدن رخ نمیده، یکی از زیرشاخه‌های مشترک بین اقتصاد و نظریه‌ی بازی‌هاست.
صرفا دنبال این بودم که علمم رو تو این زیرشاخه بالاتر ببرم و با حالت های مختلف آکشن و تخلف هایی که ممکنه توش رخ بده آشنا بشم‌ تا بتونم بهتر قضیه زو درک کنم، و این کتاب رو پیدا کردم که ضمن ساده بودن و کوتاه بودن آدیوبوک مناسبیم داشت و تونستم بهتر کل کانسپت آکشنها رو درک کنم.

پی نوشت:
دوتا کتاب دیگه رم از زبان شناس‌گوش دادم:
Indistractable
و
Fahrenheit 451
که بعدا دربارشون مینویسم:sweat_smile: فقط در همین حد که هردوتاشون امتیازشون به نظرم ۳‌ از ۵ بود.
آها دوتا کتاب دیگم این مدت تموم شدن که تو کاغذیا دربارشون میگم:sweat_smile:

7 پسندیده

سلام حضور دوستان.

کتاب What happened to you خوانده شد.

موضوع این کتاب trauma و آسیب های دوران کودکی و تاثیر اون بر زندگی افراده. مجری مشهور تلوزیون، اپرا وینفری و یکی از کارشناسان این حوزه با هم گفت و گو می کنند و در این میان مثالهایی هم از افرادی که با این آسیب ها دست و پنجه نرم کرده اند بیان میشه. کتاب به اقتضای موضوعش گاهی ناراحت کنندست، ولی در کل هدفش آگاهی بخشیدن به انسانها در اینباره و نشون دادن اینه که امید برای بهبودی و کاهش این آسیب ها هست و مثالهای فراوانی هم این مطلب رو ثابت کرده اند.

ممنون از شما @boudicca بابت معرفی این کتاب مهم و آگاهی بخش. :rose: :pray:

9 پسندیده

خواهش میکنم. :rose:

4 پسندیده

سلام به دوستان عزیز
داریم وارد سال جدید میشیم
یکی از دوستان چالش جدید رو بزنه لطفا :bouquet::bouquet::bouquet:

7 پسندیده

سلامم
سال نو همگی پیش پیش مبارک، امیدوارم سال خوبی برا هممون باشه!

(◕ᴗ◕✿)

من این مجموعه رو تموم کردم، خیلی قشنگ بود! علاوه بر اینکه کلا خیلی دنیای جالبی داشت و از فصل ۳ به بعد خیلی پلات داستان پر تویست تر شد، اون personal journey هر کدوم از کاراکترا و رشدشون چپتر به چپتر خیلیییی به دلم نشست! خیلی حس و حال خوندنش رو دوست داشتم، یکم من رو یاد اون موقع ها که هری پاتر رو میخوندم انداخت. :blue_heart:

یکی از چیزای جالب این کتاب اینه که شما به قهرمانای داستانای پچگیتونم بر میخورید و من نمیدونم چرا نسبت به این کاراکترا ی افکشن خاصی داشتم و از اون جالب تر واقعی تر بودن این شخصیتاست! چون اون پرفکشن خیالیشون کنار گذاشته شده و داستانشون خیلی پیچیده تر و گاهی اوقات ۱۸۰ درجه متفاوت از اون داستانیه که تو کتاب داستانا نوشته شده. دقیقا مثل زندگی واقعی که داستان واقعی آدما ی دنیا با اون داستانی که ما تو ذهنمون براشون می‌سازیم متفاوتن.

beware trying to bend the Truth to fit your story instead of facing it head-on.

You thought Aric was bad?

At least he had a cause.

This lot can be bought.

Not everyone can see the truth, Mother.

It is so easy to be blind to it.

But those of us who can see the truth have the responsibility to help others see it too.

Even if it’s dangerous.

Even if it puts us at risk.

The truth is worth it.

We may not be knights in body.

But we are knights in heart.

And I’d take that knight against our enemy over any other kind.

“Every good story needs a little impossible,” said Hort.

“Otherwise no one would believe it.”

4 پسندیده

دوستان تاپیک جدید رو زدم.

7 پسندیده