زیبوک 1401 📚

خواهش میکنم :tulip:منم قسمت دوم هستم و دارم ادامه میدم بنظرم این مجموعه خیلی از کتاب های سطح بندی شده کیفیتش بالاتره:clap::ok_hand: ،میتونی نظرت در مورد این کتاب ها بگی تا بقیه هم تشویق بشن

3 پسندیده

من فیلمش دیدم خیلی قشنگ ب تصویر کشیدن

4 پسندیده

سلام و درود به دوستان کتابخوان.
کتاب نخست از سه گانه ناهمتا به پایان رسید. در این سه روز همچنین رمان کوتاه Fahrenheit 451 رو مطالعه کردم.

خلاصه داستان
داستان در جهانی اتفاق می‌افتد که خواندن یا داشتن کتاب جنایتی بزرگ محسوب می‌شود. مردم با قرصهای شادی بخش و داروهای مسکن و خواب‌آور و همچنین نمایشگرهایی بزرگ که بر دیوارهای منازل قرار دارند دیگر نیازی به خواندن کتاب احساس نمی کنند.
آزاداندیشی در این جهان ممنوع و خطرناک است زیرا تعادل جامعه را مختل و اشخاص را ضداجتماع بار می‌آورد، کتاب و هرچه خواندنی است عامل اصلی این انحراف شناخته می‌شود. مسئولیت بازیابی و سوزاندن کتاب‌های باقی‌مانده در این نظام به عهده آتش‌نشان هاست. از آن‌جایی‌که خانه‌های این شهر تخیلی ضدآتشند، کتاب‌های یافته را در همان محل اختفا به آتش می‌کشند (فارنهایت ۴۵۱ در واقع درجه حرارتی است که کاغذ را می سوزاند). برای کشف محل اختفای کتاب از یک سگ مکانیکی استفاده می‌کنند که پس از یافتن کتاب صاحب آن را که دشمن امنیت ملی نامیده می‌شود، تعقیب کرده و به قتل می‌رساند.

گای مونتاگ آتش‌نشانی است که از کار خود لذت می‌برد. کار او سوزاندن کتاب‌های ممنوع است و از قضای روزگار تمام کتاب‌ها ممنوع هستند. اما یک بار که با دختری به نام کله‌ریس مک‌کله‌لن ملاقات می‌کند پی می برد که زندگی‌اش آنطور که فکر می‌کرده شاد نیست و این برای مونتاگ سرآغاز زندگی جدیدی است.

همان شب مونتاگ همسرش را در حالی می‌یابد که شیشهٔ قرص خواب را به تمامی بالا انداخته و رو به موت است و دیگر در همه چیز زندگی خود شک می‌کند. به زودی برای اولین بار کسی را می‌بیند که حاضر نشده همراه پلیس برود، این زن مسن ترجیح می‌دهد با کتاب‌های خود بسوزد. این واقعه مونتاگ را وامی‌دارد که کتابی بردارد و بخواند و …

نظر من درباره این کتاب

سبک داستان پادآرمانشهریه و به مسائلی مانند سانسور و کتابسوزی می پردازه، ولی من کتابهای دیگر در این سبک مانند دنیای قشنگ نو و ۱۹۸۴ رو بیشتر پسندیدم، در رمان دنیای قشنگ نو هم به حذف کتاب از زندگی مردم و جایگزین شدن رسانه و دیگر اسباب لذت پرداخته شده ولی به نظرم خیلی بهتر و گیراتر. نویسنده به طور ماهرانه ای با کلمات بازی میکنه ولی این کارش گاهی اوقات خسته کننده میشه. نمره من به این کتاب تا فصل پایانی ۳.۵ بود ولی پایان زیبای کتاب باعث شد که نمره ام به ۴ تغییر کنه. در کل این رمان علاقه آدم به کتاب خوانی رو بیشتر میکنه.
از جمله زیر که درباره تلاش خستگی ناپذیر انسانها برای حفظ ادبیات و کتابه خیلی خوشم اومد:

11 پسندیده

سلام دوستان خوبین؟:slight_smile:
من این دو ماه یه تعداد کتاب خوندم که اونایی که تو زبانشناس گوش دادمو فعلا اینجا میگم تا سال بعد باز ریویو های منظمی داشته باشم:sweat_smile:


امتیاز : ۵/۵
اولی کتاب استیوجابز بود. تقریبا تیرماه من این کتابو شروع کردم و‌خورد خورد گوشش میدادم. برای من خیلی فوق‌العاده بود! واقعا شخصیت خیلی جالب و خاصی داشته آقای جابز که خیلی برای من انگیزه‌بخش و مفید بود. نکته‌ی جالبش این بود که کتاب واقعا یه قدیس رو به تصویر نمیکشه ک سعی میکنه بی‌طرف باشه و درکنار خوبی ها و نبوغ استیو جابز، ایرادها و اشتباهاتشم به تصویر بکشه. پیشنهاد میکنم حتما گوشش کنین.


امتیاز: ۵/۵
دومی کتاب بلبل اثر کریستین هانا بود. کلا قلم کریستین هانا‌ واقعا عالیه. معمولا یه واقعه‌ی تاریخی یا یه مسئله اجتماعی رو هدف قرار میده و اکثرا با تمرکز روی نقش زنان داستانشو پیش میبره. کتاباش ولی همونقدر که قشنگن پر‌از‌ بدبختی و عذابن و این کتابم مستثنی نیست از این قضیه.
داستان درمورد دوتا خواهر تو فرانسه در خلال جنگ جهانی دومه‌. فرانسه تسلیم آلمان شده و داریم از دید این دوتا خواهر اتفاقاتی که میفتاد رو مشاهده میکنیم. من خیلی از چیزایی که تو کتاب گفته میشد رو نمیدونستم، و واقعا باعث شد جنگ رو از دید عمیقتری ببینم و واقعا درک بهتری از شرایط پیدا کنم. کتابش خیلی ناراحت کننده ولی خیلی خوب بود. (قبل‌ خوندن تریگر وارنینگ‌هاشو ببینین حتما)
اینم بگم‌ که من چند بار این کتابو میخواستم‌ شروع کنم ولی نمیتونستم باهاش ارتباط بگیرم و میذاشتمش کنار چون اولش از سال ۱۹۹۵ شروع میشه و بعد به گذشته میره، تقریبا باید دو سه فصل گوش کنین که وارد داستان بشین.



کاراوال، امتیاز: ۳/۵
لجندری، دی-ان-اف کردم، امتیاز:۲/۵

کتاب بعدی که گوش دادم مجموعه‌ی کاراوال بود.
خود کاراوال جالب بود و طوری بود که وقتی شروعش کردم دائم میخواستم ادامه بدم:)
داستان دوتا خواهره که توی یه جزیره زندگی میکنن و پدرشون خیلی‌سختگیره و اجازه‌ی ترک جزیره رو ندارن.
هر چند وقت یبار یه مسابقه‌ی جادویی به اسم کاراوال برگزار میشه، و آدمای خاصی توشون شرکت میکنن. کاراوال انقدر جادوییه که خیلیا هدفشون از شرکت سرگرم شدن و لذت بردنه تا برنده شدن.
خلاصه چندین سال پشت سر هم یکی از خواهرا (اسکارلت) نامه مینوشته برای صاحب کاراوال، لجند و ازش میخواسته که بیان به جزیره‌ی اینا و کاراوالو برگزار کنن.
بالاخره بعد از ۷ سال تو سالی که اسکارلت میخواسته عروسی کنه لجند جواب میده و اسکارلت، خواهرش داناتلا و نامزد اسکارلتو دعوت میکنه به کاراوال اون سال.
حالا اسکارلت و داناتلا باید راهی پیداکنن که دزدکی به کاراول برن.
بی‌خبر از اینکه کاراوال اون‌ سال داناتلا رو هدف قرار داده…

راستش من ایده‌ی کلیشو دوست داشتم ولی داستانش خوب پخته نشده بود. اون وایب جادویی که ازش انتظار میرفت رو نگرفتم و کتابایی مثب سیرک شبانه رو خیلی ترجیح میدم. از طرفی داستانشم پلات توییستایی داشت که میتونستن خیلی قوی تر باشن. کلا یکم فکر پشت داستانش کم بود.

سعی کردم جلد دوم‌رو هم گوش بدم ولی تو فصل ۱۰ دیگه دیدم واقعا ارزششو برای من نداره و کنار گذاشتم.
داستان پر از کاراکتر های بدون پیش زمینه‌ست، خیلی از قسمتهاش واقعا سطحی پرورش داده شدن(مثلا اینطوری توجیه میشن که: قانون بازی اینطوریه)
من شخصا خیلی‌خوشم نیومد ولی میدونم مجموعه‌ی پرطرفداریه.

همین دیگه! سال نو تونم مبارک:) ایشالا ۲۰۲۳ سال بهتر، روشن تر و پربار تری باشه برای هممون^-^

پی‌نوشت: الان دارم کتاب داس مرگ رو از زبانشناس گوش میدم، تا حالا ۳ فصلشو گوش کردم و میتونم تا اینجا بگم فوق‌العادست. به خاطر کاورش خیلیا جذبش نمیشن ولی عمیقا توصیه میکنم‌ اگه گوش ندادین حتما گوش کنین.
داستانش به شکل حیلی ساده بخوام بیان کنم تو آیندست و آدما دانششون کامل شده و با اصلاحات ژنتیکی که انجام دادن، دیگه کسی نمیمیره. برای اینکه تعادل برقرار باشه یه سری مامور به اسم scythe هستن که میرن و آدمارو میکشن. خیلی عمیقه داستانش تا اینجا و چیزای خوبی رو هدف قرار داده.

14 پسندیده

کتاب جین ایر خوانده شد
صدای گوینده اصلا خوب نبود .

6 پسندیده

سلام دوستان :grin:

9 پسندیده

Seven
این کتاب بر پایه فیلم جنایی مشهور هالیوودی نوشته شد. کارگاه باتجربه ای به نام سامرست فقط هفت روز تا بازنشستگی دارد. یک کارگاه جوان جدید هم به این شهر منتقل شده تا چند روزی با او کار کرده و جای او را بگیرد. اما
یک قتل رخ می دهد و سامرست به درستی حدس می زند که با یک قاتل سریالی روبرو هستند.
قاتل خود را ابزار خدا برای تنبیه کسانی می داند که در هفت گناه بزرگ زیاده روی کرده اند، و در هر مرتبه یک نفر را بخاطر یکی از این گناهان می کشد.
داستان چند سورپرایز اساسی دارد که بیشتر از این تعریف کنم احتمال لو رفتن وجود دارد.
من کتاب موجود در بخش کتاب های ساده رو خوندم و بعد فهمیدم یک کتاب پیشرفته تر هم وجود داره!
بهرحال نحوه خوندن راوی خوب بود، کلمات و اصطلاحات پیچیده و قلمبه سلمبه هم نداشت، حتی یک کلمه هم برنخوردم که معنی اش رو از قبل ندونسته باشم.
سرعت خوندن رو پیشنهاد می کنم روی
1.25 or 1.5
تنظیم کنید، سرعت یک با لحن راوی خیلی کند و اساسا خواب آوره.
چند سال پیش فیلمش رو دیده بودم و خوندن کتابش خوب بود.
امیدوارم شما هم لذت ببرید.
دیدن فیلمش رو هم پیشنهاد می کنم

6 پسندیده

روح مشتاق
زیبوک، کتاب های ساده
یک کتاب پلیسی ساده و روتین انگلیسی
کارگاه خصوصی به اسم ریچارد بوت از طرف یک دختر جوان، ثروتمند و زیبا استخدام می شود تا مشکل سر و صدای گهگاه در خانه بزرگ موروثی او را کشف کند. خود دختر تصور می کند که این خانه قدیمی روح دارد. ریچارد تصمیم میگیره چند شبی رو تو اون خونه بگذرونه، احتمالا زیبایی و رفتار خوب کارفرمای جذاب چشم سبز و خوش اندام هم بی تاثیر نیست.
کل داستان خیلی انگلیسیه، با همون تنبلی و چای و بیسکویت خوردن ها و غیره انگلیسی ها
داستان چندان قوی نیست، روال داستان بعضی جاها غیر منطقی میشه، مثلا برای برخی کارها راه های بهتری وجود داشت. اما در کل برای مطالعه خوب بود، راوی هم خوب میخونه.

7 پسندیده

سلام…

کتاب THE FOUR WINDS نوشته Kristin Hannah

کتاب CARRIE SOTO IS BACK نوشته Taylor Jenkins Reid

51F0MJvqIeL

این دو تا کتاب عالی بودن. جزو اون دسته کتابایین که چند بار بهشون بر میگردین و میخونینشون. برای من انگار ی چیزی که گم کرده بودمو بهم برگردوندن، شجاع بودن و جنگیدن.

واقعا خیلی سخته که بایستید و نگا کنین بقیه اون ایمانی که بهتون داشتن رو از دست بدن و هر چقدرم آدم محکمی باشید بازم این که دیگران اون چیزی که خودتون میدونین از پسش برمیاید رو براتون نمیبینن دردناکه و خیلی موقع ها باعث میشه شما از خودتون دیگه اون همه مطمئن نباشید، باعث میشه بترسید و عقب بکشید. درسته که ما نمیتونیم بگیم که قطعا از پس ی کاری بر میایم یا نه ولی برای خود من همیشه معلوم بوده که حاضرم برای چه چیزایی تمام توانمو بزارم. ی سری از خواسته ها و آرزو های ما هیچوقت از کلمون بیرون نمیرن تا زمانی که واقعا برای به دست آوردنشون ی قدم بر داریم، یا شما میرین دنبالشون یا اونا تا آخر عمر دنبالتون میکنن. این خیلی حقیقت تلخیه ولی خیلی از وقتا حتی اون کسایی ام که همیشه پشتتون داشتن قرار نیست بهتون بگن ریسک کنید یا اینکه میتونید از پسش بر بیاین و این خودتونیین که باید خودتون هل بدین.

این دو تا کتاب ی یادآوری بودن، یادآور اینکه بعضی موقع ها باید ریسک کرد تا فهمید، تنها راه فهمیدن و یادگرفتن زندگی کردنه، همه ی ما باید این حق رو داشته باشیم تا راه خودمون رو پیدا کنیم حتی اگه دیگران فکر میکنن کاری که میخوایم بکنیم غیر ممکن یا حتی احمقانست.

11 پسندیده

عالی بود :+1:t4:

5 پسندیده

سلام…:melting_face:
وقت همگی بخیر…
ببخشید مزاحم شدم
آیا امکانش هست کتاب قشنگی با پایان خوب! ( اگر رمانِ ) و راوی خوش صدا با لهجه امریکن و:thinking: دیگه … چی بگم! اهان کتاب بلند باشه… معرفی کنید.
( خیلی خیلی ممنونتون میشم :upside_down_face:)

7 پسندیده

کتابخانه نیمه شب

8 پسندیده

زندگی نامرئی ادی لارو رو بخونید، خیلی قشنگه. :star_struck:

8 پسندیده

سلام یه دنیا ممنون از لطف و توجه و معرفیتون… :heart_eyes:
@boudicc
@fatemeha

7 پسندیده

کتاب Daisy Jones & the six نوشته Taylor Jenkins Reid

این کتاب انقد جالب بود من دو روزه تمومش کردم! داستان در مورد ی بند راک تو دهه ی ۷۰ هستش، از لحظه ای که شروع میکنن تا لحظه ای که اسمشون میترکونه و به شکل ی مصاحبه با افراد بند نوشته شده. آدیو بوکش محشر بود، هر شخصیت گوینده خودش رو داشت و کلا خیلی عالی بود. این کتاب ی جوریه که انگار فقط ی نقطه آغاز و پایان داره، شروعش که میکنین باید بدونین تو ثانیه ی بعد، دقیقه بعد، صفحه بعد قراره چ اتفاقی بیوفته، نمی‌تونید وسطش واستید و دیگه گوش نکنید. این کتاب قراره بهتون سر درد بده چون شخصیتا کسایی هستن که احساسات عمیقی دارن ولی همینطور کلمات قوی برای توصیف کردنش دارن و بعضی موقع ها ی جمله هایی میگن که فقط مغز آدم سوت می‌کشه، ی جورایی مثل زمانی میمونه که خودتون تو سرتون گیر کردین. خیلی شلوغ پلوغه ولی با این حال انگار رو مسیر درستیه. من تا حالا ۴ تا کتاب از این نویسنده خوندم و تو هر ۴ تا کتاب چیز جالب برای من این بود که شخصیتا چقدر از بی نقصی دورن، چقدر هر کدوم با وجود بی نقص نبودنشون میدرخشیدن. من معمولا از کتابایی که فقط گوش میدم نوت بر نمیدارم ولی این کتاب مجبورم کرد. کلا شخصیتا خیلی…messy بودن ولی ی جورایی انگار میفهمیدم چی میگن.

Everybody wants somebody to hold the right mirror.

The only reason people thought I have everything, is because I had all the things you can see, I had none of the things you can’t.

Do you know what you do with that level of trust? When someone says, I trust you so much I could tolerate you having secrets. You cherish it.

Music is never about music. If it was we’d be writing songs about guitars, but we don’t.

Self-control is the only control you have.

Loving someone is not perfection. Love is forgiveness and patience and faith and every once in a while it’s a gut punch. That’s why it’s a dangerous thing when you go loving the wrong person. When you love somebody who doesn’t deserve it. You have to be with someone that deserves your faith and you have to be deserving of someone else’s. It’s sacred.

12 پسندیده

سلام دوستان
من در حال مطالعه کتاب تسلط هستم و انقدر کتاب زیاده که گفتم فعلا تا اینجاشو گزارش بدم هر وقت تموم کردم هم یبار دیگه گزارش کنم . :smiling_face_with_three_hearts:

خب … کتاب با عنوان mastery و با ترجمه تسلط در زیبوک موجوده … بسیار کتاب مفیدی هست و با داستانهایی از نخبگان دنیا … فرآیند رسیدن شما رو به تسلط در هر زمینه ای که توش هستید شرح داده.
درسته گفتم حجم کتاب بسیار بسیار زیاده اما به دلیل ارائه قصه و درواقع بیوگرافی بزرگانی از نسل های قدیم و معاصر به هیچ عنوان خسته کننده نمیشه.
در همون ابتدای کتاب شما متوجه میشید برای رسیدن به تسلط در زمینه کاریتون باید چه مراحلی رو طی کنید و الان کجای کار هستید.

شخصا تازه فهمیدم من در هر زمینه ای که وارد شدم تو مراحل اولیه گیر کردم … فهمیدم به چه دلیلی دقیقا جا زدم و باید با اون مانع چکار میکردن که نکردم.

کاملا از مراحلی که پیش روم هست بی خبر بودم و اصلا حتی تصورم نمیکردم در فرایند تسلط و رسیدن به جایگاه خبرگان چه کارهایی باید انجام میدادم.

خیلی خلاصه بگم این مراحل شامل:
۱- کاراموزی
۲- فعالیت خلاقانه
۳- تسلط
هست که هر کدوم زیر بخش ها، استراتژی ها ، موانع و مسائل خاص خودشو داره که نویسنده تلاش کرده با الگو گیری از خبرگان دنیا همه رو مفصل شرح بده.

پی نوشت: برای اولین بار کتابی که تو زیبوک بود خلاصه نویسی کردم. ولی انقدر زیاد شد که فک کنم باید خلاصه هامو هم خلاصه کنم. :grinning:
عکس میذارم تا هم شما انگیزه بگیرید هم خودم. :nerd_face:

12 پسندیده

:ok_hand::ok_hand::ok_hand::ok_hand::ok_hand:
خیلی کتاب عجیب و غریب قشنگیه :sweat_smile:

3 پسندیده

کتاب I Must Betray You نوشته Ruta Sepetys

41BspA5zrpL.AC_SX368

این کتاب واقعا عالی بود، احتمالا یکی دوبار دیگ بخونمش.

ژانر این کتاب Historical Fiction هستش و در مورد حکومت کمونیست Romania و انقلابی که تقریبا به سقوط این رژیم ختم میشه نوشته شده. شرایطی که تو این کتاب توصیف شده بود برای من خیلی دردناک بود، خفقان مطلق، بی اعتمادی که‌ حتی تو فضای خانواده ها بود، اون سرخوردگی و ترسی که همیشه حاضر بود…انگار داشتن روح این ملت و مردمشو زیر پاشون له میکردن.

از هر ۱۰ نفر رومینیایی ۱ نفر اینفورمنت بوده و برای مامورا اطلاعات جمع میکرده، بعضی از این اینفورمنتا برای غذا و دارو و به اجبار حاضر به این کار میشدن و بعضیم شست و شوی مغزی میشدن که این وظیفشون نسبت به ملت و وطنشونه و حتی در مورد خانواده های خودشون به این مامورا اطلاعات میدادن! تو وسایل الکترونیکی توی خونه ها شنود گذاشته میشده…

کتابای این نویسنده واقعا عالین و همیشه تو قلب و ذهن آدم میمونن و بخشیشم اهمیت خود این کتابا برای خود این نویسندست ب نظر من…انگار همه ی وجودش رو برای نوشتن این کتابا میزاره، برای گفتن داستان زندگی مردمی که از خودشون صدایی ندارن.

I look for characters that might not be classically beautiful, but have a beautiful capacity to love.

Ruta Sepetys


We were marked “present” in attendance but were often absent from ourselves.

How could we expect others to feel our pain or hear our cries for help when all we could do was whisper?

Why was Romania such a dark corner of the map?

Was it the distance?

Was there a point when a country became too remote to care about?

If communism is Paradise, why do we need barriers, walls, and laws to keep people from escaping?

“We’re going to negotiate with the guards, give them cigarettes to let the kids out.”

Trading Kents for the lives of children.

And he said it without hesitation, without the pain and shameful truth it carried—that the guards cared more about nicotine than humans.

9 پسندیده

Uncle Tom’s Cabin
کلبه عمو تام
Harriet Beecher Stowe
نوشته هریت بیچر استو
کتاب در سال ۱۸۵۲ منتشر شد.
220px-UncleTomsCabinCover

تمامی شخصیت ها و اتفاقات درون داستان نمونه خارجی داشته اند! عجیب اینکه شخصیت تام چند نمونه بیرونی داشته است. در مورد شخصیت ها و اتفاقات این داستان، برخی عمومیت داشته و فراگیر بوده اند. نویسنده فقط به هنرمندی آنها را در کنار هم قرار داده است. تولستوی در مورد این کتاب گفت: این کتاب یکی از بزرگترین فرآورده های ذهن بشر است.
در زمان انتشار این کتاب فضیلت ها و اصول اخلاقی و در مقابل رذیلت ها و زشتی ها بقدر امروز واضح و بدیهی نبوده اند. باورهایی مثل اینکه سیاهپوستان سطحی از موجودات مابین انسان و حیوان هستند عمومیت داشت. خیلی ها باور داشتند سیاهپوستان نمی توانند به اندازه یک سفید پوست درک و محبت داشته باشند. و اینکه برای سیاه پوستان بهتر است زیر فرمان و تحت امر بقیه باشند. عجیب اینکه کم کم برخی از خود برده ها هم به این باور رسیدند که نمی توانند مستقل و بدون ارباب زندگی کنند!
220px-Beecher-Stowe

این کتاب به سرعت فراگیر شد. خانم بیچر استو به شخصی بسیار محبوب و بسیار منفور تبدیل شد و هواداران و دشمنان زیادی پیدا کرد. این کتاب به نشان دادن چهره زشت و غیر انسانی برده داری کمک زیادی کرد. تنها نه سال پس از انتشار این کتاب جنگ داخلی آمریکا شروع شد که در نهایت به لغو برده داری انجامید. برخی این کتاب را در شروع و ادامه جنگ بسیار مهم می دانند. حتی آبراهام لینکلن رئیس جمهور فقید ایالات متحده در زمان جنگ های داخلی در این مورد گفته است: این زن کوچک، جنگ بزرگی به راه انداخت.
سطح کتاب C1
مدت مطالعه ۱۸ ساعت
نحوه خواندن راوی بسیار خوبه، لهجه ها رو خیلی خوب تقلید می کنه، بجز مواردی که قراره صدای دخترهای زیبا و ظریف رو در بیاره.
مشکل بزرگ کتاب وجود تعداد زیادی کلمات منسوخ شده است. بهرحال این کتاب حدود دو قرن پیش نوشته شده.
خواندن کتاب آسون نیست، بخصوص که لهجه سیاهپوستان و لهجه جنوبی هایی که در سیستم برده داری دخیل بوده اند قدری برای ما نا آشنا است و نویسنده به همون شکل نوشته تا خوانندگان در زمان انتشار کتاب قادر به درک و تصور لهجه ها بوده باشند.
اگر سطح زبان تون بقدر کافی برای خوندن چنین کتابی خوبه قطعا پیشنهاد می کنم.
اخطار: کتاب حاوی تصویر سازی های خشن و غیر اخلاقی هم هست. خوندن و تحمل اون چندان آسان نیست، هر چند گاهی لازمه به خودمون یک تکان و تنشی داده باشیم:
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است

6 پسندیده

کتاب درباره پسرک
زیبوک، کتاب های فوق متوسط


کتاب علیرغم اینکه در بخش فوق متوسط طبقه بندی شده کتاب آسونیه و حتی یک کلمه جدید هم برای من نداشت
فکر کنم فیلمی هم بر اساس این کتاب ساخته شده
کتاب کوتاهه، فقط سه ساعت، با سرعت یک و نیم گوش دادم و فکر کنم فقط حدود دو ساعت خوندنش طول کشید.
نحوه خوندن راوی خوب بود، اما قدری نویز و خش داشت.
برخی از جاهای صوت هم می پرید.
ساختار کل کتاب آروم و بی دغدغه خاصی پیش میره، مثل شخصیت ویل.
ویل یک آدم با زندگی سطحی و بی دغدغه است، سر کار نمیره و با ارث پدرش زندگی می کنه. از عمیق شدن تو زندگی و روابط خودداری می کنه و خودش رو درگیر مشکلات دیگران نمی کنه. علاقه پیدا کردن ویل به رابطه با مادرهای مجرد باعث بوجود اومدن یک رابطه با یک پسر دوازده ساله بنام مارکوس میشه که مادری افسرده داره و ادامه داستان
انتظار چیزهای هیجان انگیز، اتفاقات خاص و دغدغه ها و تفکرات عنیق بشری نداشته باشین.
یک زندگی آروم و تنبلانه انگلیسی با همون دیدگاه ها و مشکلات سطحی مورد انتظار از یک زندگی انگلیسی تیپیکال
تابلوئه یکم با انگلیسی ها مشکل دارم؟! :sweat_smile:
کتاب بدی نبود، ولی کتاب خاصی هم نبود. خوندن یک بارش رو پیشنهاد می کنم.
@aFsaneh_boroumand
برام عجیب بود که توضیح خاصی در مورد کتاب وجود نداشت، امکان ثبت نظر هم وجود نداشت.

7 پسندیده