معنی و کاربرد got در زبان انگلیسی چیست؟

معنی got چیه؟ کاربرد got در زبان انگلیسی چیه؟ ممنون میشم پاسخ بدین.

1 پسندیده

سلام دوست عزیز
فعل get معنای و کاربردهای زیادی داره که بیشتر در محاوره استفاده میشه.
که یکی از اونها به صورت phrasal verb هستش. یعنی با حرف اضافه به کار می‌ره.
اینجا got to experience یعنی باتجربه شدن یا تجربه بدست آوردن.
پیشنهاد می‌کنم برای اطلاعات بیشتر راجع به فعل get لینک زیر رو ببینید.

کلمه‌ی got گذشته و قسمت سوم فعل get است. فعل get در انگلیسی معانی و کاربردهای زیادی دارد و در فریزال‌ ورب‌های زیادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. رایج‌ترین معنی آن گرفتن و شدن است. در ادامه در مورد معانی مختلف این فعل و کاربرد آن در مثال‌های مختلف بیشتر بخوانید.

معانی فعل get

این فعل هم به تنهایی معانی متعددی دارد و هم زمانی که به شکل فریزال ورب در کنار کلمات دیگر قرار می‌گیرد. رایج‌ترین معانی آن عبارت‌اند از:

۱. دریافت کردن، گرفتن

I got a letter from him the other day.

روز گذشته نامه‌ای از او گرفتم.

۲. تجربه کردن، رنج بردن، مبتلا شدن، درگیر شدن

در این کاربرد، فعل معمولا با بیماری‌ها یا تجربه‌های ناخوشایند استفاده می‌شود.

I got a sudden pain in my left eye.

چشم چپم ناگهان درد گرفت.

۳. دریافت کردن یا تجربه کردن یک شرایط به عنوان تنبیه یا مجازات

I’ll get the sack if things go wrong.

اگر اوضاع خراب شود، اخراج می‌شوم.

۴. مبتلا شدن، گرفتن (بیماری)

I might be getting the flu.

ممکن است آنفولانزا گرفته باشم.

۵. موفق شدن در به دست آوردن، رسیدن یا تجربه کردن

I need all the sleep I can get.

من به هر مقدار خوابی که بتوانم تجربه کنم نیاز دارم.

۶. حرکت کردن برای برداشتن یا آوردن (چیزی)، رفتن و آوردن.

Get another chair.

برو یه صندلی دیگه بیار.

۷. آماده کردن (غذا)

Celia went to the kitchen to start getting their dinner.

سلیا به آشپزخانه رفت تا شروع به آماده کردن شام کند.

۸. سفر کردن (با یک وسیله نقلیه)

I got a taxi across to Baker Street.

به سمت خیابان بیکر سوار تاکسی شدم.

۹. با کسی تماس برقرار کردن، به خصوص با تلفن

You can get me at home if you need me.

در صورت نیاز می‌توانید مرا در خانه پیدا کنید (در خانه مرا ببینید).

۱۰. جواب دادن به تلفن یا زنگ در

I’ll get the door!

من در را باز می‌کنم.

۱۱. رسیدن به یک شرایط یا مرحله یا باعث شدن برای رسیدن به یک مرحله، شدن، تبدیل شدن

He’d got thinner.

لاغرتر شده بود.

این فعل گاهی همراه با قسمت سوم فعل‌ها استفاده می‌شود و وجه مجهول می‌سازد.

The cat got drowned.

گربه غرق شد.

۱۲. وادار کردن یا اقدام کردم برای انجام کار توسط دیگران

Get the form signed by a doctor.

فرم باید توسط پزشک امضا شود. (امضای پزشک را بگیرید.)

۱۳. کسی را به انجام کاری وادار کردن

They got her to sign the consent form.

آن‌ها مجبورش کردند تا فرم رضایت‌نامه را امضا کند.

۱۴. فرصت داشتن برای انجام کاری

He got to try out a few of these nice new cars.

او فرصت پیدا کرد چند تا از این ماشین‌های جدید را امتحان کند.

۱۵. شروع به بودن در شرایطی یا انجام کاری به‌خصوص به تدریج یا تصادفی

We got talking one evening.

یک شب با هم شروع به صحبت کردیم.

۱۶. حرکت کردن یا در موقعیت یا وضعیت مشخصی قرار گرفتن، سوار شدن

She got into the car

سوار ماشین شد.

۱۷. گرفتن، توقیف کردن، دستگیر کردن

The police have got him.

پلیس او را دستگیر کرده است.

۱۸. با ضربه یا موشک به (کسی) ضربه زدن یا زخمی کردن

You got me in the eye!

تو به چشمم آسیب زدی!

۱۹. تنبیه کردن، آسیب زدن، کشتن به‌خصوص برای تلافی (این کاربرد فعل، غیر رسمی است و بیشتر در محاوره استفاده می‌شود.)

I’ll get you for this!

من تو را به خاطر این تنبیه می‌کنم!

۲۰. به شدت اذیت کردن و آزار دادن دیگران (این کاربرد فعل هم غیر رسمی است و در محاوره استفاده می‌شود.)

Cleaning the same things all the time, that’s what gets me.

همیشه همین چیزها را تمیز می‌کنم، این چیزی است که باعث ناراحتی و عذابم می‌شود.

۲۱. دستپاچه کردن کسی، گیج کردن

She had got me there: I could not answer.

او مرا دستپاچه کرده بود: نتوانستم جواب بدهم.

۲۲. درک کردن، فهمیدن، متوجه شدن (یک بحث یا فردی که سعی در اثبات چیزی دارد.) این کاربرد فعل هم غیر رسمی و در محاوره است.

What do you mean? I don’t get it.

منظورت چیه؟ متوجه نمی‌شم.

یکی دیگر از کاربردهای فعل Got این است که همراه با have یا has به کار می‌رود و به معنی داشتن و مالک بودن استفاده می‌شود.

Brandon’s got (= now has) a new pair of glasses.

براندون یک جفت عینک جدید دارد.

وجه مجهول با فعل Get

برای ساخت فعل مجهول در حالت استاندارد، از فرمول زیر استفاده می‌شود:

be + -ed form

یعنی فعل be به اضافه‌ی قسمت سوم فعل. برای ساخت وجه مجهول با Get به جای فعل be از Get استفاده می‌شود یعنی فرمول زیر:

get + -ed form

دو مثال برای مقایسه‌ی این دو فعل مجهول ببینید:

The trees in the garden were damaged in the wind. (standard passive)

درختان باغ در وزش باد آسیب دیدند. (مجهول استاندارد)

The trees in the garden got damaged in the wind. (get passive)

درختان باغ در باد آسیب دیدند. (مجهول با فعل get)

از مجهول با فعل get بیشتر در گفت‌وگوهای عامیانه و غیر رسمی استفاده می‌کنند. همچنین وقتی از این نوع فعل مجهول استفاده می‌کنیم، بیشتر روی ماهیت خود عمل یا شخص درگیر در عمل تأکید می‌کنیم:

I’ve got good news for you. Jim finally got promoted.

یه خبر خوب برات دارم. جیم بالاخره ترفیع گرفت.

They had only known each other for six months when they got married in Las Vegas.

آن‌ها تنها شش ماه بود که یکدیگر را می‌شناختند که در لاس وگاس ازدواج کردند.

مجهول با get معمولاً برای صحبت در مورد رویدادهایی که منفی یا نامطلوب هستند استفاده می‌شود:

They’ve worked there for three years but they still got sacked (lost their jobs).

آن‌ها سه سال در آنجا کار کرده اند ‌اما باز هم اخراج شدند (کار خود را از دست دادند).

He feels his paintings are always getting criticized.

او احساس می‌کند نقاشی‌هایش همیشه مورد انتقاد قرار می‌گیرند.

Our car got stolen last night.

ماشین ما دیشب دزدیده شد.

گاهی اوقات از ضمیر انعکاسی با فعل مجهولی که با get ساخته شده، استفاده می‌کنیم. این نشان می‌دهد که فاعل حداقل تا حدی مسئول این رویداد بوده یا باعث وقوع آن شده است:

I got myself locked out the other day. I stupidly left my keys in the bedroom.

من خودم باعث شدم پشت در بمانم. من احمقانه کلیدهایم را در اتاق خواب گذاشتم.

2 پسندیده