معنی ran around

معنی ran around توی لایتنر * گرفتار چیزی بودن* ترجمه شده
ولی مثل اینکه معنی دیگه ای میده

rats ran around the kitchen


این تاپیک مربوط به درس «دیک ویتینگتون» در اپلیکیشن «زبانشناس» است. دوره «داستان‌های بچگانه»، فصل «بسته ی سوم»

سلام دوست عزیز
معنی run around میشه سرگردان چرخیدن
اینجا یعنی موش‌ها تو آشپزخانه سرگردان می‌چرخیدند و نمی‌ذاشتن بخوابه.
rats ran around the kitchen and kept him awake.
اگه اینجوری استفاده بشه
to give somebody the runaround
یعنی کسی رو دنبال نخود سیاه فرستادن.

4 پسندیده