گرامر worth

سلام

به نظر من این کلمه worth که خیلی ها باهاش مشکل دارند، یک نوع صفت همپایه ساز هست! یعنی این کلمه رو در جملات مختلفی که دیدم، فقط طوری قابل توجیه یا ترجمه هست که همپایه ساز باشه! مثلا:

a hat that is worth $50

کلاهی که هست … [چه هست؟] … به ارزش 50 دلار

This contract is not worth the paper it is written on

این قرار داد نیست … [چه نیست؟] … به ارزش/ارزشمندی کاغذی که روی آن نوشته شده است.

این هم یه مثال جالب که باعث میشه بگم این همپایه ساز هست:

It was a long climb to the top of the hill, but it was worth it for the view from the top

چرا بعد از worth کلمه it اومده؟ اگر قرار بود بگه «آن ارزشمند بود» همان جمله it was worth کفایت نبود؟ چرا بعدش باید it بیاره؟ این it به چی اشاره داره؟ ایا غیر اینه که داره خودش رو با خودش همپایه میکنه؟! یعنی داره میگه خودش ارزشمند بود؟

ترجمه: کوهنوردی طولانی تا بالای تپه بود، اما آن بود … [چه بود؟] … به اندازه آن ارزشمند (= یعنی خود ِ این کوهنوردی ارزشش رو داشت، ارزشمند بود) برای منظره بالای تپه

Don’t tire yourself out, Geri, it is really not worth it

خودتو خسته نکن جری، آن نیست … [چه نیست؟] به اندازه آن ارزشمند (= یعنی خود ِ خسته کردن ارزش نداره).

نظر سایرین چیه؟

2 پسندیده