کلمهی داستان در زبان انگلیسی معادلهای متعددی دارد. هرکدام از این معادلها باید در جای درستی به کار روند تا معنای دقیق را منتقل کنند. اگر دنبال ترجمهی داستان به انگلیسی هستید، در ادامهی مطلب میتوانید کاملترین پاسخ را پیدا کنید. در ادامه چند معادل برای داستان به انگلیسی یاد میگیرید و با دهها اصطلاح کاربردی و مفید با کلمهی داستان به انگلیسی آشنا میشوید.
داستان به انگلیسی چند معادل دارد؟
کلمهی داستان به انگلیسی چندین معادل دارد که هرکدام برای نوع خاصی از داستان به کار میرود. در زبان فارسی هم داستان یک کلمهی عمومی و کلی است که ممکن است به انواع مختلف داستان اشاره داشته باشد. در ادامه میتوانید کلمههای متعددی را که معنی داستان میدهند ببینید و کاربرد هرکدام را بررسی کنید. به کاربرد هر کلمه و معنای جزیی و دقیق آن توجه کنید تا کلمات را در جای درست به کار ببرید.
معادل اول: story
اولین معنی داستان به انگلیسی که به ذهن میرسد کلمهی story است. کلمهی story بهتنهایی معانی مختلفی دارد و چندین اصطلاح جذاب هم دارد که میتوانید در مکالمه از آن استفاده کنید و مهارت خود را در به کار بردن اصطلاحات انگلیسی نشان دهید.
معانی مختلف کلمهی story
۱. داستان
داستان، این اولین معنی کلمهی story است. اما معنای این کلمه فقط به داستان محدود نمیشود. کلمهی story در اینستاگرام هم به همین معنای کلمه اشاره دارد. شما با گذاشتن استوریها، بخشی از داستان زندگی خود را برای مخاطبان روایت میکنید.
۲. گزارش
اگر در مطبوعات و رسانهها کلمهی story را دیدید و شنیدید به «گزارش»، «روایت» و «خبر» اشاره میکند. مثال:
- The main story in the papers today is the president’s speech.
خبر اصلی روزنامههای امروز، سخنرانی رئیسجمهور است.
۳. دروغ
گاهی اوقات میتوانیم از کلمهی story بهجای دروغ استفاده کنیم. در زبان فارسی هم وقتی میخواهیم بگوییم کسی دروغ میگوید میگوییم داستان سر هم میکند. مثال:
- He made up some story about having to be at his friend’s wedding.
او کلی داستان در مورد شرکت در عروسی دوستش، سر هم کرد. (کلی دروغپردازی کرد.)
۴. طبقهی ساختمان
یکی از معانی کلمهی story، طبقهی ساختمان است. البته این کلمه در بریتانیا بهصورت storey نوشته میشود. این کلمه اگر بهمعنای طبقه باشد آن را میتوان معادل floor در نظر گرفت. مثال:
- a three-story house
یک خانهی سه طبقه
اصطلاحات جذاب با کاربردی با کلمهی story
اصطلاح اول
یکی از اصطلاحات کاربردی با این کلمه، اصطلاح another story است. وقتی میخواهیم در مورد یک مسالهی کاملا متفاوت صحبت کنیم، از این عبارت استفاده کنیم. مثال:
- She got good grades in math, but English was another story.
او نمرههای خوبی در ریاضی گرفت ولی در انگلیسی، ماجرا فرق داشت. (در انگلیسی نمرهی خوبی نگرفت.)
اصطلاح دوم
اصطلاح دوم معمولا به شکل جمله بهکار میرود. جملهی (it’s/that’s the story of my life) وقتی استفاده میشود که یک اتفاق بد برای شما میافتد که قبلا هم بارها تکرار شده است. مثال:
- Honestly, it’s the story of my life - I meet a totally gorgeous guy and he’s leaving for Australia the next day!
صادقانه بگویم؛ همیشه همین داستانه! همیشه با یک مرد جذاب آشنا میشوم و فردای آن روز به استرالیا مهاجرت میکنه!
اصطلاح سوم
این اصطلاح هم همیشه بهشکل جمله بهکار میرود. جملهی (that’s my story and I’m sticking to it) درست بعد از زمانی استفاده میشود که شما توضیحاتی را ارائه میکنید که میدانید خیلی هم درست نیست.
- Anyway, I’m not overweight - my bones are just heavier than most people’s - that’s my story and I’m sticking to it!
بههرحال من اضافهوزن ندارم؛ استخوان بندیام درشتتر از بقیه است. این نظر منه و تغییری نمیکنه.
اصطلاح چهارم
عبارت to cut a long story short بهمعنی «یک داستان بلند را خلاصه کردن»، زمانی به کار میرود که میخواهید یک ماجرا را خیلی خلاصه تعریف کنید بدون اینکه جزییات آن را بیان کنید. مثال:
- He wanted to be a doctor but, to cut a long story short, he ended up as a pharmacist.
او میخواست دکتر شود اما خلاصه بگویم، در نهایت داروساز شد.
همین اصطلاح را میتوانید به دو شکل دیگر هم استفاده کنید:
- to make a long story short
- long story short
عبارت دوم یعنی long story short بیشتر در زبان گفتاری استفاده میشود و آن را در نوشتار نمیبینید. مثال:
- Long story short: she sold the painting.
خلاصه بگویم: او نقاشی را فروخت.
عبارتهای رایج با کلمه story
غیر از اصطلاحات، مجموعهای از عبارتها هم وجود دارند که با این کلمه ساخته میشوند و میتوانند معنایی متفاوت از معنای ظاهری داشته باشند. مثلا:
fish story
یک داستان یا ماجرای باورنکردنی
cover story
اخباری که در صفحهی اول روزنامه یا مجله به آنها پرداخته میشود
bedtime story
داستانی که معمولا قبل از خواب برای بچهها میخوانند
a long story
این عبارت زمانی به کار میرود که توضیح دادن یک مطلب، سخت و طولانی باشد. ما خودمان هم در فارسی از کلمهی داستان استفاده میکنید. مثال:
- “Why are you late?” “It’s a long story. I’ll tell you later.”
-چرا دیر کردی؟
-داستانش مفصله. بعدا بهت میگم!
معادل دوم: tale
یکی دیگر از کلمههای انگلیسی که میتوانید بهجای داستان استفاده کنید، کلمهی tale است. این کلمه را غیر از داستان میتوانید با کلمههایی مثل حکایت، روایت و قصه هم ترجمه کنید. این کلمه بیشتر برای داستانهایی استفاده میشود که باور کردن آن سخت باشد و ساختگی باشند.
کلمهی tale هم از کلمههای پرکاربرد است که ممکن است معانی دیگر غیر از داستان هم داشته باشد.
اصطلاحات رایج
با این کلمه چند اصطلاح کاربردی هم وجود دارد که میتوانید در مکالمهی روزمره از آن استفاده کنید:
۱. اصطلاح tale of woe به معنای مجموعهای از اتفاقات بدی است که برای فردی روی داده است. مثال:
- I asked how he was and he started telling me this big tale of woe.
از او حالش را پرسیدم و شروع کرد به تعریف بدشانسیهایش.
۲. اصطلاح tell a different tale زمانی استفاده میشود که بخواهید به ماجرا و توضیحاتی اشاره کنید که در تضاد با اتفاقاتی است که فرد دیگری تعریف کرده است. در این اصطلاح بهجای کلمهی tale میتوانید از کلمهی story هم استفاده کنید. مثال:
- She sounded very calm, but her face told a different story.
او آرام به نظر میرسد ولی چهرهاش چیز دیگری میگفت.
- He claims the album has done exceptionally well, but these sales charts tell a different tale/story.
او ادعا میکند که آلبوم عملکرد خوبی داشته ولی آمار فروش، چیز دیگری میگوید.
۳. اصطلاح tell the tale به معنای گفتن حقیقت و فاش کردن یک راز در مورد یک موقعیت است. مثال:
- The report tells a tale of corruption and abuse in the film industry.
این گزارش، از فساد و سوءاستفاده در صنعت سینما پرده برمیدارد.
۴. اصطلاح a fish tale بهمعنای یک دروغ بزرگ است. این عبارت، یک داستان جذاب هم دارد. در زمانهای قدیم، ماهیگیران دوست داشتند در مورد اندازهی ماهیهایی که صید کردهاند اغراق کنند. حالا عبارت a fish tale را به جای دروغ بهکار میبرند.
- It’s no fish tale—my uncle really did invent the modern television!
دروغ نیست! عموی من تلویزیون مدرن را اختراع کرد.
۵. اصطلاح old wives’ tale اعتقادات و عقیدههای خرافی است که قدیمیها باور داشتند ولی امروزه دیگر کسی به آنها باور ندارد و اشتباه بودن آنها ثابت شده است. مثال:
- Oh, that’s just an old wives’ tale! A broken mirror does not guarantee seven years’ bad luck.
خرافاته! آینهی شکسته، هفت سال بدشانسی نمیاره.
معادل سوم: fiction
این کلمه معمولا در ادبیات کاربرد دارد و بهمعنای داستان، قصه، اثر ساختگی، چیز ساختگی و تخیلی و افسانه هم به کار میرود.
کلمهی fiction دو معادل دارد.
۱. معادل اول همان داستان و روایتی از ماجراهای ساختگی و حتی موجودات افسانهای است. حتی به کتابهایی با این موضوعات هم fiction میگویند.
مثال:
- She wrote detective fiction and made a good living at it.
او یک کتاب داستان کارآگاهی نوشت و درآمد خوبی کسب کرد.
۲. معادل دوم این کلمه، روایت و گزارش نادرستی است که فردی ادعا میکند درست است. میتوانیم آن را معادل دروغ هم در نظر بگیریم.
مثال:
- At work she kept up the fiction that she had a university degree.
سر کار، او دائما ادعا (دروغین) میکرد که مدرک دانشگاهی دارد.
تلفظ کلمهی داستان به انگلیسی
در ادامه میتوانید تلفظ کلمهی داستان به انگلیسی را بشنوید و تمرین کنید. فایل صوتی تمام کلماتی که معنی داستان میدهند بهصورت جداگانه قرار گرفته. در این فایلهای صوتی، تلفظ اول، تلفظ بریتانیایی و تلفظ دوم، تلفظ آمریکایی کلمه است.
تلفظ کلمه story
تلفظ کلمه tale
تلفظ کلمه fiction
خلاصه داستان به انگلیسی
برای اشاره به خلاصه داستان به انگلیسی از کلمههای synopsis یا summary استفاده میکنند.
یکی از بهترین روشها برای یاد گرفتن کلمات جدید، خواندن خلاصه داستان به انگلیسی است. اگر فرصت ندارید داستانها و رمانهای بلند را بخوانید، با خواندن خلاصهها، هم تعداد زیادی کلمه و اصطلاحات جدید یاد میگیرید و هم کتابهای مشهور انگلیسی را مرور میکنید و به اطلاعات عمومی شما اضافه میشود.
در قسمت داستان های کوتاه و واقعی به زبان انگلیسی با ترجمه فارسی در وبسایت زبانشناس، دهها داستان جذاب و خواندنی منتظر شماست تا از خواندن آن لذت ببرید و همزمان، کلمههای جدید و کاربردی را یاد بگیرید.
داستان بلند به انگلیسی
برای اشاره به داستان بلند به انگلیسی از کلمهی novel بهمعنی رمان استفاده میکنند. رمانها بهخصوص رمانهای ادبیات معاصر، بهترین منبع برای یادگیری زبان هستند. با خواندن رمان میتوانید با لحنهای مختلف و عبارتهای عامیانه در دیالوگها آشنا شوید.
اگر دنبال داستان بلند به انگلیسی هستید تا با خواندن آن در کنار ترجمهی فارسی، کلمات و اصطلاحات کاربردی یاد بگیرید به صفحه داستان بلند به انگلیسی در وب سایت زبانشناس مراجعه کنید.
داستان ساختن به انگلیسی
با فعلهای متعددی میتوانید از کلمهی story استفاده کنید و در مورد داستان ساختن به انگلیسی صحبت کنید. مثلا:
- فعل tell برای داستان تعریف کردن
- فعل write برای داستان نوشتن
- فعل read برای داستان خواندن
- فعل create برای داستان ساختن به انگلیسی
- فعلهای begin و finish برای شروع کردن و بهپایان بردن داستانی که در حال نوشتن آن هستید
انواع داستان به انگلیسی در ادبیات
در ادبیات ممکن است از کلمههای مختلفی برای اشاره کردن به داستان استفاده کنند. کلمههای زیر همگی به داستان اشاره دارند ولی تفاوتهای کوچکی با هم دارند.
Fable
روایتی که حقیقت مفیدی را نشان میدهد؛ بهویژه که در آن حیوانات صحبت میکنند. داستانهای افسانهای و ماوراء طبیعی مثل حکایتهای کلیله و دمنه.
Fairy Tale
داستان در مورد پریها یا دیگر موجودات جادویی، معمولا برای کودکان.
Fantasy
داستانی با موقعیتها یا شخصیتهای عجیب که انگار متعلق به دنیای دیگری هستند. داستانی که به تعلیق واقعیت دعوت میکند.
Fiction
آثار ادبی روایی که محتوای آن با تخیل نویسنده تولید میشود و لزوماً مبتنی بر واقعیت نیست.
Folklore
ترانهها، داستانها، افسانهها و ضربالمثلهای یک قوم یا داستانهای «عامیانه» که دهان به دهان نقل میشود.
Historical Fiction
داستانی با شخصیتها و رویدادهای خیالی که در یک فضای تاریخی روایت میشود.
Legend
داستانهایی از یک قهرمان ملی یا عامیانه که گاهی مبنای واقعی دارد؛ اما شامل مطالب تخیلی هم میشود.
Mythology
افسانه یا روایت سنتی، که اغلب تا حدی مبتنی بر رویدادهای تاریخی است که رفتار انسان و پدیدههای طبیعی را با نمادگرایی خاص خود نشان میدهد. اغلب این داستانها مربوط به اعمال خدایان باستان است.
Realistic Fiction
داستانهای واقعگرایانه که واقعا میتواند اتفاق بیفتد و در زندگی صادق است.
Science Fiction
داستانهای علمی تخیلی مبتنی بر تأثیر علم واقعی، خیالی یا بالقوه، که معمولاً در آینده یا در سیارات دیگر اتفاق میافتد.
Short Story
داستانهای کوتاهی که به قدری مختصر است که هیچ پیرنگ فرعی ندارد.
Tall Tale
داستانی طنز با اغراقهای آشکار، قهرمانهای متلاطم که غیرممکنها را با سهلانگاری انجام میدهند.
جمعبندی
کلمهی داستان به انگلیسی چندین معادل دارد. اینکه از کدام معادل استفاده کنید، به موقعیت بستگی دارد. برای اینکه بدانید هر کلمه برای چه موقعیتی مناسب است، کلمات زبانهای خارجی را در قالب مثال یاد بگیرید. پس، نگاه کردن معنای یک کلمه در کتاب لغت و حفظ کردن آن کافی نیست. باید کلمه را در مثالها ببینید و حتی آن را در داستانهای انگلیسی بخوانید یا در فیلمها بشنوید تا با کاربرد صحیح آن آشنا شوید.