خدمتکار خانه، رستوران و هتل به انگلیسی چه میشود؟

خدمتکار به انگلیسی چند معادل دارد که هر کدام برای موقعیت خاصی مناسب است. کلمه‌ای که برای خدمتکار خانه به کار می‌برید با خدمتکار رستوران و هتل تفاوت دارد. ادامه‌ی مطلب را بخوانید تا معادل‌های متعدد کلمه خدمتکار به انگلیسی را با هم یاد بگیریم.

معادل خدمتکار به انگلیسی

خدمتکار کلمه‌ای است که در شرایط و موقعیت‌های مختلف استفاده می‌شود. خدمتکار ممکن است در یک خانه کار کند، کارگر رستوران باشد یا در هتل و مراکز اداری مشغول به‌کار باشد. به‌همین دلیل چندین معادل مختلف در انگلیسی دارد که باید آن‌ها را یاد بگیرید تا در جای درست از آن استفاده کنید.

معادل اول: maid

کلمه‌ی maid یکی از پرکاربردترین معادل‌های کلمه خدمتکار به انگلیسی است. در بسیاری از موقعیت‌ها می‌توانید از همین کلمه استفاده کنید و در فارسی خدمتکار، مستخدم، خادمه و… ترجمه می‌شود و برای زنان به کار می‌رود. مثال:

  • In California many illegal immigrants work as maids and gardeners.

در کالیفرنیا بسیاری از مهاجران غیرقانونی به‌عنوان خدمتکار و باغبان کار می‌کنند.

این کلمه برای خدمتکار خانه و خدمتکار هتل مورد استفاده قرار می‌گیرد.

جالب است بدانید که در زمان‌های قدیم برای اشاره به زنی که ازدواج نکرده از آن استفاده می‌کردند و اگر آن را در یک متن قدیمی دیدید که معنی خدمتکار نمی‌داد، می‌توانید از معادل «دوشیزه» استفاده کنید.

معادل دوم: servant

این کلمه برای اشاره به کسانی استفاده می‌شود که در خانه‌ی فرد دیگر کار می‌کنند و کارهایی مثل آشپزی و تمیزکاری خانه را انجام می‌دهند. مثال:

  • She has servants to do all her work for her.

او خدمتکارانی دارد که همه کارهایش را برایش انجام دهند.

همین کلمه به شکل ترکیب a civil/public servant هم به کار می‌رود و به‌معنای کسی است که برای دولت کار می‌کند.

معادل سوم: Housekeeper

این کلمه هم به‌معنای خدمتکار خانه است و معمولا به زنانی اطلاق می‌شود که کارهای مربوط به خانه مثل تمیز کردن و گاهی آشپزی را انجام می‌هند.

معادل چهارم: Housemaid

این معادل تقریبا شبیه معادل اول است. معمولا به زن خدمتکاری گفته می‌شود که کارهای یک منزل را برعهده دارد و معمولا در همان خانه زندگی می‌کند.

معادل پنجم: handmaiden یا handmaid

این دو کلمه هم برای اشاره به خدمتکار زن استفاده می‌شود.

البته همین کلمه‌ی handmaiden یک معادل رسمی هم دارد. اگر در یک متن رسمی با موضوعی که ارتباطی با خدمتکاری ندارد، چنین کلمه‌ای را مشاهده کردید احتمالا معنی کمک‌کننده و حامی می‌دهد؛ یعنی ایده یا هر چیزی که حامی و کمک‌کننده به یک مفهوم دیگر باشد. مثال:

  • Technique is the handmaiden of art.

تکنیک حامی هنر است.

معادل ششم: butler

این کلمه به فردی اطلاق می‌شود که مهم‌ترین خدمتکار مرد در یک خانه است و معمولا وظیفه‌ی نظارت و سازماندهی سایر خدمتکاران را بر عهده دارد.

خدمتکار خانه به انگلیسی

برای کلمه خدمتکار خانه به انگلیسی می‌توانید از معادل‌های maid، servant، Housekeeper و housemaid استفاده کنید. اگر در مورد خانه‌ای بزرگ و اشرافی صحبت می‌کنید که چندین خدمتکار دارد و خدمتکارها سرپرست دارند، برای سرپرست خدمتکاران از کلمه‌ی butler استفاده کنید.

خدمتکار رستوران به انگلیسی

خدمتکار رستوران به انگلیسی چند معادل مختلف دارد؛ چون وظایف خدمتکاران در رستوران‌ها متفاوت است. عده‌ای در سالن کار می کنند، عده‌ای در آشپزخانه و عده‌ای مسئولیت ثبت سفارش‌ها را برعهده دارند. برای کلمه خدمتکار به انگلیسی با توجه به کاری که انجام می‌شود می‌توانید از یکی از کلمه‌های زیر استفاده کنید:

Server خدمتکار

Bartender خدمتکار بخش نوشیدنی‌های رستوران

Barmaid پیشخدمت بخش بار (برای خانم‌ها استفاده می‌شود)

Barman پیشخدمت بخش بار (برای آقایان استفاده می‌شود)

Greeter خدمتکاری که در جلوی رستوران به مهمان‌ها خوشامد می‌گوید

Wine waiter گارسون مخصوص نوشیدنی‌های رستوران

waitstaff مجموع پیشخدمت‌های خانم و آقا

Waiter پیشخدمت آقا

Waitress پیشخدمت خانم

Busboy گارسون

Waitperson پیشخدمت

از Waitperson بیشتر در آمریکای شمالی استفاده می‌شود. این کلمه در واقع همان waiter یا waitress است و برای زمانی استفاده می‌شود که جنسیت پیشخدمت را ندانید یا اینکه بخواهید از جنسیت خنثی برای اشاره به او استفاده کنید.

خدمتکار هتل به انگلیسی

خدمتکار هتل به انگلیسی هم معادل‌های مختلفی دارد و معادلی که انتخاب می‌کنید به کاری که آن خدمتکار در هتل انجام می‌دهد بستگی دارد. خدمتکار هتل در انگلیسی ممکن است یکی از موارد زیر باشد:

  • Bellboy

این کلمه خدمتکار آقا است که وظیفه‌ی او حمل کردن چمدان و بار مهمان به داخل اتاق هتل است. مترادف این کلمه در انگلیسی آمریکایی bellhop است.

  • Chambermaid

این کلمه به معنای زن خدمتکاری است که وظیفه‌ی تمیز کردن اتاق‌های هتل را بر عهده دارد.

  • Clerk یا Desk clerk

این کلمه در انگلیسی آمریکایی به فردی گفته می‌شود که کارهای پذیرش هتل را انجام می‌دهد.

  • Commissionaire

این کلمه در انگلیسی بریتانیایی به کسی گفته می‌شود که در ورودی هتل یا سایر ساختمان‌های عمومی می‌ایستد و به افراد خوش‌آمد می‌گوید.

  • Concierge

این کلمه در انگلیسی آمریکایی کاربرد دارد و کسی است که به افراد برای اقامت در هتل کمک می‌کند، به مشکلات رسیدگی می‌کند و اطلاعات لازم را به مهمانان هتل می‌دهد.

  • Doorman

این فرد معمولا مسئولیت ورودی ساختمان‌هایی مثل هتل یا بلاک‌های ساختمانی را برعهده دارد و به مردم برای عبور و مرور کمک می‌کند. دربان.

  • Housekeeper

این کلمه هم به خدمتکاری اشاره دارد که کار تمیز کردن اتاق‌های هتل را انجام می‌دهد یا کارکنانی که این کار را انجام می‌دهند، مدیریت می‌کند.

  • Porter

این کلمه برای کسانی استفاده می‌شود که در هتل، فرودگاه، ایستگاه و… به مردم کمک می‌کنند تا وسایل خود را جابه‌جا کنند و آن‌ها را راهنمایی می‌کنند تا مسیر خود را پیدا کنند.

  • Receptionist

این فرد در هتل یا اداره، مسئول بخش پذیرش است.

  • Valet

این کلمه در انگلیسی بریتانیایی به کسی گفته می‌شود که در هتل کار می‌کند و شغل او تمیز کردن لبا‌س‌های مهمانان هتل است.

در انگلیسی آمریکایی به کسی می‌گویند که در هتل یا رستوران کار می‌کند و شغل او پارک کردن ماشین مهمانان است.

جمع‌بندی

کلمه‌ی خدمتکار به انگلیسی چند معادل مختلف دارد چون وظایف خدمتکارها و جایی که در آن کار می‌کنند، با هم متفاوت است. معمولا از کلمه‌‌های maid و servant استفاده می‌کنند. البته کلمه‌ی maid برای خدمتکار خانم استفاده می‌شود. اگر دنبال کلمه‌ای می‌گردید که جنسیت نداشته باشد از کلمه‌ی Housekeeper استفاده کنید.

به‌خاطر سپردن معنی کلمه‌ها کافی نیست. باید کلمه‌ها را داخل متن ببینید تا با کاربرد درست آن آشنا شوید. بهترین روش برای یادگیری واژگان، خواندن داستان انگلیسی است. دوره داستان های کوتاه «زبانشناس»، فرصت خوبی برای یادگیری عمیق واژگان است.

16 پسندیده

عالی بود

4 پسندیده

سلام دوست عزیز
خیلی خوشحالم که مفید بوده براتون :slightly_smiling_face:

4 پسندیده

عالی بود ممنونم :rose: :seedling:

4 پسندیده

سلام
مرسی از نظرت :star_struck:
چقدر خوب که مفید بوده

2 پسندیده