اگر تو هم مثل من مشکلت این بود که نمیدونستی چطوری یک جایگزین برای کلمه became پیدا بکنی دیگه نگران ناش توی این مقاله قراره چند جایگزین خیلی خوب برای کلمه because بهت معرفی بکنم خب بزن بریم
کلمه induce: نمیدونم تا حالا دیدید پشت بعضی دارو ها رو یا نه پشتشون نوشته induce این کلمه معنی باعث شدن رو میده و اینجوری هم استفاده میشه
مثال property induce him to do crime
معنی فقر اون رو مجبور کرد تا مرتکب به جرم بشه
مثال her medicines induce her to sleep
معنی دارو های اون باعث شد که اون به خواب بره
کلمه Condective: این یک صفت هستش که ما باهاش فعل to be میاریم تا معنیش درست بشه و خودش هم معنی منجر شونده رو میده
مثال noise is not conductive to sleep
معنی سر و شدا باعث خواب نمیشه
مثال my food is conductive to my illness
معنی غذای من باعث شونده مریصی من بود
کلمه Resulting in این کلمه معنی منجر شدن به رو میده که این هم پر کاربرد هستش و نحوه تستفاده اش هم اینجوریه
Our family’s talking resulting in our marriage
معنی صحبت خوانواده های ما باعث ازدواج ما شد
Your drink resulting in you to sleep