سلام .معانی give up:
to stop doing something, especially something that you do regularly:
متوقف کردن انجام یک کار خصوصا کاری که مرتبا انجامش میدادین.مثال:
Why don’t you give up smoking?
چرا سیکارکشیدن رو متوقف نمیکنی(ترکنمیکنی)
to stop trying to do something:
توقف تلاش برای انجام یککار.مثال:
I gave up trying to persuade him to continue with his studies.
من از تلاش برای تشویق کردن اون به ادامه درس خوندن دست کشیدم .
Give in:
To finally agree to what someone wants , after refusing for a period of time
موافقت برای انجام یککار بعد از امتناع از انجام اون کار برای یک مدت طولانی .مثال:
He gave in to my suggestion after I had shown him the plans
اوننهایتا با پیشنهادمموافقت کرد وقتی که من برنامه هارو نشونش دادم
to accept that you have been defeated and agree to stop competing or fighting:
بپذرید که مغلوب شدین و قبول کنید که رقابت و جنگ رو کنار بذارید .مثال:
You’ll never guess the answer - do you give in?
تو هیچوقت نمیتونی جواب رو حدس بزنی . مغلوب میشی ؟