نقش معنی limit در جمله ی زیر!؟

she is very experienced at pushing her body to the limit.

من متوجه نمیشه ، چطوریه که تو معنی خود برنامه نوشته بدنش خیلی به سختی کشیدن عادت داره!

ولی من هرکاری میکنم اینجا نمیتونم وجود واژه ی limit رو هضم کنم.

میشه لطفاً توضیح بدید.

سلام وقت بخیر
Push her body to the limits: she is doing as much physical exercise/activity as her body can handle or manage
یه اصطلاحه و نقش limit اینجا اسمه

2 پسندیده

خیلی جوابتون کاربردی بود ممنون