زیبوک 1402 📚

کتاب the Catcher in the Rye نوشته ی J. D. Salinger

داستان کتاب درمورد ی نو جوون ۱۶ ساله به اسم Holden هستش و اتفاقاتی که اخراج شدن از مدرسش رو دنبال میکنن.

فکر کنم هر کسی که تو ی دوره ای احساس کرده که دیگه خودشم نمیدونه داره با زندگیش چی کار میکنه بتونه با این کتاب ارتباط بگیره. مخصوصا تو ی قسمتی holden خیال بافی میکنه که میره ی جایی که هیچ کسی نمیشناستش و از اول شروع میکنه. من خودم خیلی به این فکر کردم، به این که واقعا چی میشد اگه آدم میتونست همه ی خط خطی های گذشته رو پاک کنه و از اول با ی برگه سفید شروع کنه؟ بره ی جای که هیچ کی نمی شناسدش و جوری زندگی کنه که تا به حال نکرده و ی فرد کاملا متفاوت از کسی که الان هست باشه؟

استایل نوشتن نویسنده خاص بود و هر چقدر که بیشتر میخوندم، بیشتر و بیشتر دوست داشتم که ادامه بدم به خوندن.

Among other things, you’ll find that you’re not the first person who was ever confused and frightened and even sickened by human behavior.

You’re by no means alone on that score, you’ll be excited and stimulated to know.

Many, many men have been just as troubled morally and spiritually as you are right now. Happily, some of them kept records of their troubles. You’ll learn from them–if you want to.

Just as someday, if you have something to offer, someone will learn something from you.

It’s a beautiful reciprocal arrangement.

And it isn’t education.

It’s history.

It’s poetry.

#پیشنهاد-مطالعه

پ. ن: شخصیت اصلی داستان ی جورایی انگار تو این دوره با افسردگی سر و کله میزنه و احتمالا اگه حال خودتون زیاد خوب نباشه این روزا، شما رو هم کمی ناراحت کنه.

8 پسندیده

6 پسندیده

تصادفا متوجه شدم که در بخش کتاب های خیلی ساده
مجموعه ای بصورت پراکنده وجود داره
فکر کنم اسم مجموعه دیسکاور باشه
Discover
چند تاش رو پیدا کردم و خوندم
Your Body
بدنت
Animals life
چرخه های زندگی حیوانات
All About Desert Life
هنه جیز در مورد زندگی در بیابان
All about Ocean Life
همه چیز در مورد زندگی اقیانوسی
.
خوب و جالب بودن
خلاصه و ساده و مفید
اگه بازم ازشون پیدا کنم همینجا اضافه می کنم
کاش تو یه مجموعه و بصورت جدا بودن

7 پسندیده

سلام به دوستان. امیدوارم تابستون خوبی رو با هم تجربه کنیم. :rose: :rose:

درحال خواندن کتاب انسان خردمند هستم. این کتابو با دوستم محمد پیش میبرم و عصرها که تو پارک با هم میریم پیاده روی درباره اش به انگلیسی صحبت میکنیم.

همچنین رمان مزرعه حیوانات (Animal Farm) رو برای چندمین بار خوندم.

رمان کوتاه مزرعه حیوانات از جورج اورول براستی یک شاهکار به معنای واقعی کلمه ست! در عظمت این کتاب هر چی بگم کم گفتم، فقط میتونم بگم که به احترام دید عمیق نویسنده باید سر تعظیم فرود آورد. شاید هیچ کس به اندازه ما ایرانی ها با این کتاب نتونه همدردی کنه.

داستان درمورد گروهی از حیواناته که تصمیم میگیرند به سروری و بهره کشی انسانها بر خودشون خاتمه بدن. خوکی پیر به نام میجر از آینده ای بدون انسانهای ظالم صحبت میکنه و حیوانات رو به انقلاب علیه صاحب مزرعه تشویق میکنه. جالب اینه که روز بعد این خوک پیر میمیره، ولی حیوانات نقشه می کشند و چند ماه بعد موفق میشن که به رهبری خوکها صاحب مزرعه رو بیرون کنند و خودشون اداره مزرعه رو به دست بگیرند.

مدتی کارها خوب پیش میره و حتا حیوانات در جنگی با انسانها برای بازپس گیری مزرعه پیروز میشن. ولی کم کم بین دو خوک به نامهای اسنوبال و ناپلئون اختلاف میفته، اسنوبال خوک باهوش تریه ولی قدرت ناپلئون بیشتره و درنهایت با سگهای دست آموزش (نماد دستگاه سرکوب) اسنوبال رو از مزرعه فراری میده. از این به بعد شاهد این هستیم که رفته رفته آرمانهای انقلاب حیوانات به فراموشی سپرده میشه و خوکها حتا از انسانها هم بدتر میشن و زندگی حیوانات مزرعه رو به جهنم تبدیل میکنن. هر اتفاقی هم که میفته (مثل خراب شدن آسیاب) به دسیسه های اسنوبال (نماد دشمن هراسی) نسبت داده میشه! ایده ای که اورول در رمان ۱۹۸۴ هم دنبال کرد.

اورول این داستان نمادین رو درباره انقلاب حزب شوروی در روسیه نوشت، ولی انقدر داستان غنی و نیرومنده که میشه به تمام حکومت های دیکتاتوری تعمیمش داد. برخی شخصیت های داستان نظرم رو خیلی جلب کردن، مثلا:

باکسر که یک اسب پرزوره (نماد طبقه کارگر) و سواد چندانی هم نداره و هر چی که خوکها میگن رو بی چون و چرا انجام میده و آخرش هم وقتی پیر و از کار افتاده میشه به کشتارگاه انسانها فروخته میشه!

بنجامین که یک الاغ گوشه گیر و کم حرفه و شخصیتی cynical داره و چندان به انقلاب خوشبین نیست (نماد طبقه روشنفکر جامعه که براحتی فریب نمی خورند). وقتی از او می پرسند که چرا این نگرش شکاکانه رو داره بطور مرموزی پاسخ میده: خرها عمر درازی دارند، هیچ کس از شما تا به حال ندیده که یک خر مرده باشه!

اسکوئیلر که یک خوک فریبکار و چرب زبانه (نماد دروغ رسانه ای و پروپاگاندا) و با مغلطه کاریهاش حیوانات رو قانع میکنه که قبل از انقلاب وضع زندگیشون بدتر بوده و برای این ادعاش مدام آمار و ارقام میاره که ببینید چقدر در زمینه های مختلف پیشرفت داشتیم!

موزس، کلاغی سیاه که خودش کار نمیکنه ولی به حیوانات زحمتکش وعده میده که پس از مرگ به جایی میرن که نعمتهای فراوان در انتظارشونه و اونجا از رنج و کار سخت خبری نیست و حیوانات هم حرفش رو باور میکنن. احتمالا خودتون حدس زده باشید که این کلاغ سیاه نماد چیه!

و سرانجام گوسفندها (نماد توده ها که هر چی بهشون گفته میشه رو بدون فکر کردن تکرار میکنن) که وقتی صدای اعتراض از میان برخی حیوانات برخاسته میشه وسط حرفشون میان و بع بع میکنن که: چهارپا خوبه، دوپا بده، چهارپا خوبه، دوپا بده!

ببخشید که نوشته ام کمی طولانی شد، ولی انقدر این داستان عمیقه که لازم دیدم تحلیلی درباره اش بنویسم. از همه دوستان خواهش میکنم که اگه تاکنون این کتابو نخوندن حتما بخونن. کتاب تلخ و غمناکیه میدونم، ولی ادبیات همیشه برای لذت بردن نیست بلکه برای درس گرفتن از تاریخه. قصد جورج اورول هم از نوشتن این شاهکار همین بود.

11 پسندیده

درودبرشما آقامصطفی
خیلی ممنونم از معرفی واشتراک تجربه اتون.
بایدبگم یکی از قشنگترین وعميق ترین تحلیلهایی بودکه تاحالادرباره کتاب مزرعه ی حیوانات ،خوندم.
بازم متشکرم:rose::rose:
اماسوالی درینمورد برام پیش اومد،بنظربنجامینهانباید هیچ انقلابی صورت بگیره؟یعنی بایددست روی دست گذاشت وفقط نظاره گربود تاهراتفاقی میخوادبیفته؟یابایدبه روش دیگه ای ازاون وضعیت اسفناک وبحرانی که توده ی مردم گرفتارش هستند،باآگاهی بخشی ،نجاتشون داد؟

6 پسندیده

سلام صبا خانم بزرگوار.
ممنونم از نظر لطفتون. :rose: :rose:

در مورد پرسشتون هم باید بگم حق با شماست. اتفاقا همین بنجامینه که سعی میکنه به حیوانات بفهمونه که باکسر رو دارن میبرن کشتارگاه نه بیمارستان! ولی چه باید گفت که روشنفکران جامعه در اقلیت هستن و به تنهایی کاری از دستشون برنمیاد و توده ها چندان به حرف آنها گوش نمیدن. با این حال اگر امیدی به تغییر واقع بینانه (نه وعده آرمانشهر و بهشت زمینی) باشه بنظرم بر بنجامین ها واجبه که دست روی دست نگذارند و به این روند تغییر و بهبود اوضاع کمک کنند.

6 پسندیده

لطف دارید. :rose: :rose:

2 پسندیده

سلام به همه عزیزان

شروع مجموعه جدید
به توصیه دوست عزیزم نوشین جان :kissing_heart:

به امید اینکه تا آخر تابستون تموم بشه

نوشین جان بیا دیگه فصل اول رو تموم کردم
@noushin8

7 پسندیده

زینب جان آهسته رو :joy::joy::joy:، من نانسی درو هم میخونم

2 پسندیده

چشم :sweat_smile:

فکر کردم ۳تا قسمت اول رو تموم کردی

پس منم اون یکی کتابم رو بخونم

2 پسندیده

سلام سلام!
تابستونتون مبارک:grin:
دیدید وقتی هزار تا کار دارید یهویی تصمیم می‌گیرید که بیاید ریویو بنویسید! وضعیت الان منه.
انقد سرم شلوغ بود این روزا که صدساله اینجارم چک نکردم:sweat_smile:
من این مدت یه تعداد کتاب خوندم که چندتاشون خارج از اپ‌ بودن و یکی دوتاشون از اپ
ولی گفتم بیام‌و راجع‌بهشون بگم
دونه دونه و به ترتیب خوندنم میگمشون

3 پسندیده

خدایا اونجایی منم مارگارت یه مدت قبل فیلمشم اومد
با نمکه خواستین ببینینش :grin:

3 پسندیده
  1. Happy Place

امتیازاولیه: ۵
امتیاز نهایی: ۳
ریویو اولیه: امیلی هنری‌ با هر کتاب جدیدی که چاپ میکنه دست میکشه به قلبم، یه چیزایی رو اون تو جا‌به‌جا میکنه، خاک بعضی چیزا رو میگیره و همه چیزو دو درجه روشن تر میکنه.
ریویو اصلی: در مورد این کتاب بذارید صادقانه بگم که من اولش خیلی ازش خوشم اومد. ترکیب صدای جولیا ویلن و قلم‌ امیلی همیشه منو پر میکنه از احساسات خیلی خوب.
اما بعد از تموم شدن کتاب و یکم گذر زمان هر چقدر بیشتر بهش فکر کردم متوجه شدم که بیشتر داره از این کتاب بدم میاد که اتفاق عجیبی‌بود.
اینکار امیلی هنری رو همیشه دوست دارم‌ که تو رمنسهاش تمرکزش رو خالص نمیذاره‌روی رابطه‌ی عاشقانه. مثلا یه رابطه‌ی دوتا خواهر رو دنبال میکنه که به همون‌ اندازه پررنگه.
این کتابم مستثنی نیست.
داستان در مورد هریت و وینه که چندین سال با هم رابطه داشتن و بعد نامزد کردن و حالا به هم زدن.
کنارش رابطه‌ی ۶ تا دوست خیلی صمیمی رو داریم که از قضا هریت و وین هم دوتاشونن.
این دوستا بعد چتپندوقت بالاخره دورهم جمع میشن و هریت و وین که به دوستاشون نگفته بودن به هم زدن حالا مجبورن برای اینکه گروه دوستیشون‌ خراب نشده به صورت فیک نشون بدن که هنوز باهمن. این خط کلی داستانه.
حالا چیزی که منو خیلی اذیت میکنه چیه‌.
به عنوان آدمی که خیلی درونگراست و نمیتونه راحت نیازهاشو بگه درک میکنم که ناتوانی تو کامیونیکیشن درست چقدر زجرآور و مسئله‌ی مهمیه. و دیل کردن با همچین چیزی چقدر میتونه باعث بشه بدون اینکه بخواین باعث خراب شدن روابطتون بشه. اینارو گفتم که بگم میفهمم و درک میکنم وقتی هریت تو ذهنش داره از رفتارای وین برداشتای خودشو میسازه. وقتی هریت نمیتونه به دوستاش راحت حرفاشو بگه.
اماااا
چیزی که نمیفهمم ذات اون رابطست.
ما درمورد استیج اول آشنایی حرف نمیزنیم.
حتی درمورد دوستی کژوال ام صحبت نمیکنیم.
تو رابطه‌ی هریت و وین دونفرن که بعد از چندسال انگیج شدن. ینی طرف مقابل وارد محدوده‌ی امنت شده و به این نتیجه رسیدی که میخوای بقیه‌ی زندگیتو باهاش بگذرونی.
تو رابطه‌ی هریت و دوستاش داریم از رفاقت ۱۰ ۱۲ ساله حرف میزنیم. از وقتی ۱۸ سالت بوده با این آدما نه فقط دوست بودی بلکه زندگی میکردی…
بعد الان حتی نمیتونین صحبت کنین باهم؟!
تو دوستیتون دنبال مچ گیری و منیپولیت کردنین؟
ذره‌ای به نظر طرف مقابل اهمیت نمیدین و وقتیم شاکی میشن شما طلبکارین؟ این دوستی صمیمی نیست خب. این رابطه‌ی عاشقانه‌ی ۱۰ ساله نیست. واقعا نیست!
خلاصه که با گذر زمان فهمیدم اونقدام از کتابش خوشم نیومده:sweat_smile:
تاریخ خوانش:
13/May/2023

8 پسندیده
  1. The Wife Between Us
    image

امتیاز: 3.5 از 5
بعد از گوش دادن به An anonymous girl و بعد از اینکه ازش خیلیی خوشم اومد متوجه شدم‌که نیازدارم یه کتاب دیگه از این نویسنده ها بخونم:)
و این شد دلیل انتخاب the wife between us.
زیاد چیزی نداره که بخوام ازش بگم فقط برام عجیب بود که از لحاظ پلات این کتاب خیلی شبیه the housemaid عه. با این وجود میبینیم که اون کتاب خیلی رو هایپ سواره و هم امتیازای بالاتری میگیره و هم طرفدار زیاد داره درصورتی که کسی از این کتاب حرف نمیزنه. درصورتی که این کتاب هم زودتر چاپ شده هم به نظر من داستان بهتری داره.
هیچی دیگه. فقط خواستم از تاثیری بگم که تیکتاک و مشخصا بوکتاک رو بزرگ کردن کتابا و الکی هایپ دادن بهشون‌داره.:grin:

تاریخ خوانش:
16/May/2023

8 پسندیده
  1. Tuesdays with Morrie
    image

امتیاز: 4 از 5
دیدم که خیلی درباره‌ی این کتاب تو این تاپیک صحبت شده برای همین
کوتاه میگم چیزی که تو این کتابم برام جالب بود واقعی بودنش بود که انتظارشو نداشتم.
گوش دادن بهش قشنگ بود و باعث شد به خیلی چیزا تو زندگیم فکر کنم. در کل دوسش داشتم:)

تو نسخه‌ی بعدترش یه اپیلاگ کوتاهم هست که تو اپ نیست. آقای آلبوم میره سر قبر موری و باهاش از تغییراتی که اتفاق افتاده میگه. از اینکه کتاب چقدر تاثیرگذار بوده و چقدر زندگیارو عوض کرده.

حالا به چیز جالبیم که هیچ ربطی به محتوای کتاب نداره ولی باعث شد من اطلاعاتم بره بالا اشاره به پرونده‌ی او.جی.سیمپسون بود تو یکی از فصلای کتاب
که من نمیدونستم چی به چیه و رفتم راجع بهش تحقیق کردم و عجیب بود برام که انقد ماجرای بزرگی بوده و من تاحالا دربارش نشنیده بودم.

He would not wither.
He would not be ashamed of dying.
Instead, he would make death his final project, the center point of his days.

تاریخ خوانش:
18/May/2023

9 پسندیده
  1. Thunderhead

امتیاز: بالای ۵ از ۵:)
واقعا طوری عاشق این مجموعه شدم که زبانم قاصره.
از حرفای کوتاه خدای هوش مصنوعی تو هر فصل گرفته، تا روندی که داره داستان پیش میره.
از اینکه تک تک الماناش حساب شدست.
از اینکه الان آخرای کتاب سومم و انقدررر برام‌قابل باوره همه‌ی داستان که بیشتر از اینکه حس کنم از تخیل عه احساس میکنم‌ یه پیشگوییه.
خلاصه که بهترین مجموعه‌ای که امسال خوندم همینه و بس (و توجه کنین به قدری کتابا خوب بودن تا اینجا‌ که حتی اگه ۱۰ فصل آخر کتاب سوم گند بزنه ام‌ باز همینو میگم)
تاریخ خوانش:
15/June/2023

7 پسندیده
  1. My Lovely Wife

امتیاز:2.5 از 5
مجمع دیوانگان.
این کتابو بیشتر برای این انتخاب کردم که از ریدینگ اسلامپ‌ منو دربیاره و دروغ چرا! نقششو به خوبی ایفا کرد.
داستان درمورد خانواده‌ی خیلی خوبیه که از دور به نظر میاد همه چیزشون پرفکته.
اما از داخل خانم و آقای داستانمون قاتل سریالین…
همونطور که مستحضر هستین یکی از ژانرهای محبوب اخیرا کشف شده‌ی من “خانمای به ظاهر هیچکاره و مظلوم و درباطن برنامه‌ چیننده‌ی همه‌چی و کنترل کننده” هست، یا به عبارت دیگه * دامستیک تریلر*.
بخاطر همون داستان کتاب برای من بد نبود و کشش خودشو داشت ولی اونقدرام خوب نبود.

تاریخ خوانش:
22/June/2023

در ادامه دوتا‌ کتاب دیگه‌ام تموم‌ شدن
Pretty Girls و Blonde Hair, Blue Eyes
که چون دقیقا همین امروز ظهر تموم شدن و هنوز مهرشون خشک‌نشده بعدا میام و راجع‌بهشون صحبت میکنم.

همین دیگه فعلا.
تا درودی دیگر، بدرود:nerd_face:

9 پسندیده

سلام به همه

تا جایی که یادم میاد ۱۴۰۱ اینجوری بود کتابی رو معرفی میکردیم

روال ۱۴۰۲ اینجوریه یا تغییر کرده ؟

( آخ آخ جا یکی خالیه برا کتاب معرفی کردن و خوندن)

2 پسندیده

سلام آرزوجان
ممنونم از معرفی کتاب ونقدتون.
خب بااین توصیفات،من بعیدمیدونم یروزی برم سراغ خوندنش،(کتابهای روترجیح میدم که ازروابط وعشقهای واقعی،خالصانه وپاک حرف میزنند،حداقل دقایقی هم شده،از زشتیهاوتلخیهای زندگی واقعی دورم کنند)چون توزندگی واقعی ازینجورآدماوروابط کم ندیدم،همکاراهایی داشتم که دقیقادرگیرچنین روابطی بودندوبعدازیکی دوتابچه طلاق گرفتند یا فقط بخاطربچه هاشون دارنداون زندگیها روتحمل میکنند،یامیترسندوشجاعت جداشدنوندارندیانیازمالی یا…دارند.
صحبتمون درموردکتابیه که شمامعرفی کردید،بله،بنظرم بعضی‌ها تخصصشون نقش بازی کردن توروابطشونه،ازخودواقعیشون فرسنگهافاصله دارند،علیرغم اینکه حتما بهشون سخت میگذره چنین نقش بازی کردنهایی،بدلایلی نمیخوان باواقعیتهاشون روبروبشن وتااونجاییکه میتونند،سعی به حفظ وضعیت موجود دارند.
هرچی طرف مقابل سعی میکنه،اونهاروازتخیلات وتوهماتشون بیرون بیاره وچه بساباصداقت ومهربونی میخوادبهشون کمک کنه،باواقعیتها روبروبشن،ولی بیفایده است،ونهایتاصبراون طرف هم حدی داره،اینه که نمیشه چنین دوستیهاوروابط رو،صمیمی یاعاشقانه بدونیم،هوسهای زودگذری هستندکه ناشی از خلاء ها وکمبودهای عده ای ازیکطرف و نتیجتاسواستفاده از طرفهای مقابلشون هستندکه اونهم نمی تونه چندان پایدارباشه.

6 پسندیده

مرسی بابت معرفی این دوکتاب فوووق پُر بار، من دو کتاب رو حدود ۷-۸ ماه پیش خوندم و بر این معتقدم که هرانسانی که استدلال قوی داره و همیشه دنبال «چرا؟» هست حتما و حتما باید این دو کتاب رو بخونه، انسان خردمند رو که باید بالای سه بار خوند :grin:

حالا که شما انسان خردمند رو پیشنهاد کردید من یه کتاب که ادامه‌ی همین کتاب هست رو معرفی میکنم نمیدونم توی زیبوک هستش یا نه!

Homo_Deus

7 پسندیده