درودبرشما.
متشکرم.حتما،چراکه نه.اتفاقا منم شروع یادگیری زبانم به عشق خوندن کتابهای اصلی بدون سانسور بود،واین مسیر گرچه با فرازونشیبهای زیادی بهمراه بوده،ولی بالاخره نتایج زحماتتمون یروزی نتیجه میده.باآرزوی بهترینها برای شما
سال نوی شما هم مبارک باشه،بامید سرنگونی دیکتاتورهای درصف سقوط درسراسر جهان درسال جدید…
اتفاقا منم چندتا کتاب توزیبوک هست که هنوزنخوندمشون،وهربارمیگم وقتی اوناخونده بشن،چه انگیزه ای واسه استفاده از آپ برام میمونه
دقیقا این اتفاق واسه منم افتاد موقع دیدن لیست،گاهی تیترها وگاهی اسامی ترجمه شده ی کتابها،آدمو باشتباه میندازن،نکنه ایناکتابای جدیدی ان من نخوندمشون
باید چیزجالبی باشه،میذارمش تولیستم ومرسی ازینکه نظرتوگفتی
سپاس ازلطف ومحبت همیشگی دوست عزیزم الینازجان.
شواهد نشون میدن که این آرزو درحال برآورده شدنه،خیلی زودترازتایمی که من صرف کردم،وچه خبرخوبی.اول سلامتی وشادی درونی،بعدهم لذت خوندن کتابهای اصلی ودیدن ثمره ی تلاشهای بی وقفه ی دوست خوبی مثل شما،که همیشه استمرارومداومت تو یادگیری اتون مثال زدنیه.بهترین روبراتون آرزو دارم
بله خیلیاش هست مثلا چارلی و کارخانه ی شکلات سازی توی قفسه نوجوان هست من ترجمه فارسی این کتاب فوق العاده رو دارم ازش فیلم هم ساخته شده که نقش اصلی ( ویلی وانکا) رو جانی دپ بازی می کنه فیلمش هم توی زوم هست خیلی جذابه پیشنهاد می کنم خیلی از کتاب ها هم توی دنیای واقعی هم هست هم ازش فیلم ساخته شده
میدونید مشکل امثال من اینه که فک می کنم شما یهویی به اینجا رسیدید ولی جدا وقتی میام اینجا هم غبطه می خورم به شما و هم انگیزه می گیرم انقدر خسته نشم تا به شما برسم یه روز
سلام سپیده خانم
متشکرم بابت اطلاع رسانی
امیدوارم که مشکلات فنی تون بزودی و بخوبی حل بشه و دوباره شروع کنید به بارگزاری
در کل، شاید، نمیدونم، اگر مرکز فنی مهندسی تون رو به یه کشور دیگه منتقل می کردین براتون بهتر بود
گزینه های حوزه خلیج مثل عمان، یا گرجستان و غیره هم خیلی خوبند
گرجستان در حمایت از کارآفرینی عملکردی درخشان تر از آمریکا داشته و برای عضویت در اتحادیه اروپا هم اقدام کرده
اگر زبان عربی رو تحت پوشش بیارین از قطر، عمان و امارات متحده بعنوان استارتاپ هم میتونید حمایت بگیرین
منم اگه کمکی از دستم بر بیاد در خدمتتون هستم
نویسندگان بسیاری در تاریخ ادبیات از فلسفه شوپنهاور تأثیر گرفته اند. نویسندگانی مانند تولستوی، چخوف، توماس مان، ساموئل بکت و مارسل پروست از این دسته اند. نویسنده بریتانیایی، توماس هاردی نیز یکی از آنهاست. در این رمان حتا یک بار نام شوپنهاور هم آمده است. جبرگرایی خاصی بر این کتاب حکمفرماست و بارها واژه fate در آن تکرار میشود. همچنین از زبان شخصیت های داستان بارها جملات و عباراتی مانند ای کاش هرگز به دنیا نیامده بودم، زندگی فلاکت بار، طبیعت کور و … بیان می شود. جدا از محتوای غنی داستان، این رمان تراژیک از جنبه زیبایی شناختی هم یک شاهکار چشمگیر به شمار می رود.
توماس هاردی ابایی از بدبین دانستن خود نداشت. او در جایی گفته است:
I know people say I’m a pessimist; but I don’t believe I am naturally; I like a lot of things so much; but I could never get over the idea that it would be better for us to be without both the pleasures and the pains; and that the best experience would be some sort of sleep.
میدانم که مردم من را بدبین می نامند. ولی فکر نمیکنم که به طور ذاتی یک بدبین هستم. من چیزهای بسیاری را دوست دارم. ولی نمیتوانم این فکر را از ذهنم بیرون کنم که برای ما بهتر این بود که هیچ لذت و رنجی را احساس نمی کردیم و اینکه بهترین تجربه نوعی در خواب بودن بود.
همچنین:
People call me a pessimist; and if it is pessimism to think, with Sophocles, that ‘not to have been born is best,’ then I do not reject the designation.
مردم من را بدبین می نامند. اگر بدبینی همان باشد که سوفوکل میگفت: هرگز زاده نشدن بهترین است، پس من این نامگذاری را می پذیرم.
اگر میخواهید نظریه جبرگرایی به طور خاص و فلسفه شوپنهاور به طور کلی رو در قالب یک رمان فاخر ادبی درک کنید این شاهکار رو هرگز از دست ندید.
این کتاب خیلی تلخه و پایان تراژیک و بسیار تکان دهنده ای داره. به نظر میرسه که جان اشتاین بک، نویسنده کتاب احساس همدردی زیادی با طبقه کارگر داشت و خشم خود نسبت به سرمایه داران بیرحم رو در این رمان و همچنین رمان خوشه های خشم به روشنی نشان داده است. آرزوهای دور و دراز دو کارگر برای داشتن خانه و باغ شخصی که چندین بار در طول داستان وصف میشه تا عمق جان انسان نفوذ میکنه.
موشها و آدمها از اون دسته کتابهاست که مساله رنج رو جدی گرفته اند و در قالب داستان به توصیف آن پرداخته اند.
(البته در قسمت description سال انتشار کتاب به جای ۱۹۳۷، به اشتباه ۱۹۷۳ نوشته شده که امیدوارم اصلاح بشه.) @sepide-s
یکی از کتابهایی که تا مدتها به یاد آدم میمونه. این رمان دردناک تاریخی درباره جنایتهای انگلیسی ها پس از مهاجرت به آمریکای تازه کشف شده ست، اینکه چگونه ساکنان بومی آمریکا (سرخپوستان) توسط انگلیسی های تازه وارد کشته یا به بردگی گرفته شدن، یکی از لکه های ننگ در تاریخ بشریت که با هیچ چیز پاک شدنی نیست.
مطالعه این رمان تاریخی با خوانش عالی جیم دیل رو از دست ندید.
رمان دنیای قشنگ نو کتابی در سبک پادآرمان شهری است و جامعه ای را در سال ۲۵۴۰ میلادی به تصویر می کشد که فقر و جنگ با تشکیل حکومت جهانی از بین رفته، علم ژنتیک و روان شناسی پیشرفت حیرت انگیزی کرده و انسان ها به صورت ژنتیکی و بدون زاد و ولد به وجود می آیند. هر شخصی به هنگام تولد در یک طبقه ی اجتماعی خاص قرار می گیرد که وظایف خاص خود را دارد. در این جامعه خانواده، هنر، دین و فلسفه به کلی منسوخ شده اند، روابط جنسی به صورت نامحدودی تشویق می شود و هدف جامعه رسیدن به خوشحالی و سعادت است و انسانها با مصرف ماده ی مخدری به نام سوما همیشه احساس خوشی را به خود باز می گردانند.
بسیاری معتقدند که پیش بینی نه چندان امیدوارانه هاکسلی درباره آینده، نسبت به رمان ۱۹۸۴ اورول به واقعیت نزدیکتر است.
سلام دوستان
من گرچه اخیرا بخاطر جنگیدن با یه مهمون ناخونده وحشتناک (ویروس)،حال جسمی وروحیم تعریفی نداشت،ونمیتونستم مثل قبل ازخوندن کتابهای موردعلاقه ام لذت ببرم،اماهنوز هم کتابها همچنان بهترین دوستانم هستند که بیش ازهرفعالیت دیگه ای میتونند به بهبود حالم کمک کنند،خصوصا کتابهای انگلیسی.خیلی وقت بود که سالار مگسها تولیستم بود تابالاخره امروز تمومش کردم.
اول یکم با نویسنده ی این شاهکار آشنابشیم:
همیشه انتخاب بخشهای شاهکارهای ادبی کارسختی هستندوواقعا آدم نمیدونه،کدوم بخش روباشتراک بذاره،ولی خب دوصفحه انتخاب کردم،که موقع خوندنشون حالموخیلی دگرگون کردن…باعث تاسفه که انسان باصطلاح اشرف مخلوقات تااین حدمیتونه ازتمام ویژگیهایی که ظاهرا باید اون راازبقیه موجودات متمایز کنه،تهی بشه وصدهابرابروحشی تر وخونخوارتربشه…
واینم نظر استفان کینگ درباره این کتاب: “Lord of the flies [is my selection for thebook that changed my life] becauseit is both a story with a message and because it’s a great tale of adventure. My advice about reading is to do a lot of it.”
Stephen King, for the National Book Foundation.
The book that changed my life
آقا مصطفی عزیز
راستش چند روز پیش به یکی از دوستان می گفتم که این تقابل ایران و دنیای عرب یه جنبش ملی و کمک متخصص ها رو لازم داره
در نام خلیج فارس من شکی ندارم
اما حتی نام فارس معرب شده پارس است و مثلا قاعدتا درستش اینه که بگیم خلیج پارس
حتی روی کتاب آموزش زبان مادری مون در مدرسه نوشته بودن زبان فارسی
و در گفتگوهای روزانه بیشتر واژه ها عربی است
من خودم به زبان عربی علاقه دارم و هر روز یه گام کوچک بر می دارم و امیدوارم همین گام های کوچک راه درازی برم
اما واقعا علاقمندم اگه روزی ممکن شد و امیدوارم اون روز رو ببینم که ایران و زبان پارسی احیا بشه، و تازه بیایم زبان پارسی واقعی رو یاد بگیریم، زبانی که در اثر هجوم و سلطه قومی مهاجم و بدعهد و ممنوعیت های بعدش چیز زیادی ازش نمونده، اما قابلیت بازگشت و زنده شدن دوباره رو داره
یک زبان کامل، زنده و مستقل بشه و منم دوباره از نو، اون رو یاد بگیرم
ممنونم صبا خانم بزرگوار از معرفی جامع این کتاب.
این کتاب به تمام معنی یک شاهکاره، البته برای کسانی که نگاه عمیق دارن و دنبال حقیقت هستن. این کتاب به کسانی که دنبال کتابهای سطحی و “حال خوب کن” هستن پیشنهاد نمیشه.
واقع بین ترین و رک و راست ترین نگرش به سرشت تاریک و شرور انسانها رو در این رمان فلسفی میتوان مشاهده کرد. این که انسان هم در نهایت یک حیوانه و برای بقای خود دست به هر جنایتی میزنه و تنها قانون میتونه تا حدودی جلوی این خوی وحشیانه و حیوانی رو بگیره.
من همیشه این گفته فروید در کتاب تمدن و ملالت های آن به یادم هست که میگه:
برای شناخت پرخاشگری ذاتی انسان کافیست مشاهده کنیم که چه اندازه از رنجها و بدبختی های زندگی ما تقصیر خودمان بوده و چه اندازه اش تقصیر انسانهای دیگر…
خواهش میکنم آقامصطفی عزیز
من ازشما خیلی خیلی متشکرم از معرفی کتابهای فاخر وشاهکاریکه باعث شدند نگاهم به زندگی ودنیا تغییرکنند،درواقع یکی ازدلایل انتخاب سالار مگسها خوندن نقد شما براین کتاب بود،گرچه سالها قبل کاغذیشو خریده بودم.
[quote=“mostafa.76, post:619, topic:81003”]
این کتاب به تمام معنی یک شاهکاره، البته برای کسانی که نگاه عمیق دارن و دنبال حقیقت هستن. این کتاب به کسانی که دنبال کتابهای سطحی و “حال خوب کن” هستن پیشنهاد نمیشه.
همینطوره که شما میگید،معمولا ماآدما بطور طبیعی ازکسایی که تلاش دارند ما رو باواقعیتهای وجودیمون روبرو کنند،فراری هستیم.
درسته،وچقدرهم نویسنده ی کتاب با مهارت هرچه تمامتر ازعهده ی اینکاربخوبی براومده…بله ،فقط قانون میتونه تاحدودی کنترل گرباشه تواین زمینه…
من هم تا حدودی با زبان عربی آشنایی دارم و احتمالا متوجه شدید که در نوشته هام تلاش میکنم از واژه های پارسی استفاده کنم (که باعث شده تکلف آور به نظر برسن) و چقدر هم برای یک شخص مثل من رنج آوره که میبینم این کار به طور کامل شدنی نیست و زبان پارسی به طور جبران ناپذیری آسیب دیده. ولی به هر حال امیدوارم گفته شما روزی به واقعیت برسه. با این حال نمیدونم چرا به جای خلیج پارس اون نام جعلی رو به کار بردید. با همین سهل انگاری های کوچک نباید بهونه به دست مخالفان داد. ما باید در گفت و گوهای خود بسیار محتاط باشیم، وگرنه چند سال دیگه خواهیم دید که با همین سهل انگاری ها خلیج پارس هم از ایران جدا میشه.
برای داشتن یک زبان فاخر باید فرهنگ و اقتصاد شکوفایی داشته باشیم که با کمال تاسف در هر دوی اینها هر روز در حال پسرفت هستیم،
بهترین سالهای جوونی من سر مطالب پوچ حروم شد، هر روز در محاصره اخبار منفی قرار دارم، شادی دوران نوجوانی دیگه خیلی وقته رخت بربسته، هر روز برای یک شادی ساده باید با افسردگی دست و پنجه نرم کنم و همه اینها به کنار باید شاهد فروپاشی فرهنگ سرزمینم به دست یک عده حیوون انسان نما باشم. دیگه شما با این سهل انگاری ها نمک به زخم ما نپاشید.
هیچ کسی از مردم ایران سزاوار این سرنوشت نبود. از ما که گذشت ولی امیدوارم نسلهای آینده بتونن زندگی بهتری از ما داشته باشن. (هرچند من خودم تصمیم گرفتم که نسلم رو ادامه ندم.)
رمان تِس از خانواده دوربرویل هم که در بالا معرفی کردم حتما بخونید. خودم باید دوباره بخونمش. در همون حال و هوای رمانهای خواهران برونته ست که حدس میزنم خوشتون بیاد.