زیبوک 1402 📚

بله، وچقدر هم غمگین بود برای کودکی در اون سن :pleading_face:، ولی فکر کنم برادرش رو پیدا کرد چیزی که در خاطرم مونده :joy:

5 پسندیده

یکی از نکات این سریال همین بود
برادر نل در واقعیت آدم مزخرفی بود و فقط در اول داستان حضور داره، اونم منفیه
و طبق معمول اون دوران، تمام نسبت هایی که تو سریال ها و کارتون ها بود واقعی نبود!
کتابش رو بخونید تا متوجه واقعیت داستان بشین
اون کارتون با اون میزان سانسور و دستکاری نمیتونست ما رو به حقیقت راهنمایی کنه

6 پسندیده

حتما خواهم خواند :+1:

3 پسندیده

سلام این جملتون نظرم رو جلب کرد. حقیقتا من تا همین الان نمیدونستم اپیکور یه فلسفه داره و فقط به یه گروه موسیقی نه چندان عمومی میشناختمش:roll_eyes:(منظورم از نه چندان عمومی این هست که آهنگاشون مجاز نیست زیاد)
و الان مشتاق شدم برم دربارش تحقیق کنم:thinking:چون جالب به نظر میاد

راجع به این جملتون، (البته قصد دخالت و فضولی ندارم)
ولی به نظر من هیچوقت نمیشه گفت که فلان سال های عمرم هدر رفته
حتی اگر یه فردی حتی ده سال تمام عمرش رو به خوردن و خوابیدن گذرونده باشه و هیچ کار مثبتی نکرده باشه اما بعدش به خودش بیاد بازم من میگم که نمیشه گفت اون فرد ده سال عمرش رو هدر داده؛ چرا؟ چونکه یه جمله هست که میگه: {اگه اشتباهات و تجربه های دیروزم نبود، عقل و فکر امروزم رو نداشتم!}
اون فرد ده سال زندگیش رو با دست روی دست گذاشتن و کاری نکردن بقول خودمون سوزوند تا بفهمه که نتیجه این تنبلی هیچی نیست
بنابراین حالا که بعد ده سال میره دنبال هدفش یا دنبال هرکاری، اون کار رو مصمم و قوی و باعشق انجامش میده
و اتفاقا از نظرم موفق تر هم هست.
همیشه برای رسیدن به موفقیت یا آرامش یا خوشبختی
باید یه بهایی رو پرداخت تا اونهارو بدست اوورد…
باید شکست خورد، تنبلی کرد، گاهی وقتا باید خسته شد دست روی دست گذاشت و هیچ کاری نکرد، تا در آخر فهمید که هیچ راه و چاره ای جز تلاش و رسیدن به هدف و رسیدن به علایق فردی نیست…

در صورتی یکی حیات و زندگی خودش رو هدر داده که از اول عمر تا آخر عمرش رو بیهوده گذرونده باشه و حتی هیچ لذتی هم از زندگی کردنش نبرده باشه و…
در آخر هم بدون هیچ نتیجه گیری ای و بدون اینکه بفهمه کار و راهش اشتباه بوده زندگیش به پایان برسه یا زندگیشو به پایان برسونه…

ولی شما که الان با عشق دنبال یادگرفتن و فهمیدن و خوندن هستید و سطح درک و فهم و علمی بسیار بالایی دارید اصلا و ابدا حتی یک درصد هم فکر نکنید که دقیقه ای از عمرتون رو بقول خودتون هدر دادید که اگر هدر داده بودید قطعا الان این شخصی که هستید نبودید

ببخشید سرتونم درد اووردم ولی واقعا نمیتونستم نگم:upside_down_face:
اگر هم از جمله ای از حرفام آزرده خاطر شدید عذر میخوام:pray:t2:

6 پسندیده

سلام و درود بر شما.

بله، اپیکور فلسفه بسیار زیبایی داره و خیلی هم کاربردی هست.

خواهش میکنم. از خواندن متنی که نوشتید بسیار لذت بردم و کاملا درست می فرمایید. اگر اشتباهات گذشته ام نبود شاید در وضع کنونی ام قرار نداشتم. یکی از دوستان تالار در جایی دیگه متنی گذاشته بودن که خیلی عمیق و زیبا بود و نوشته زیبای شما دوباره مرا به یاد آن انداخت:

If I had the wisdom now, I would not have made my past mistakes, but if I had not made my past mistakes , I would not have the wisdom now.

ولی راستش ای کاش برای رسیدن به علایقمون یا یافتن دانشی که در نقل قول بالا اشاره شده بود نیازی به فداکردن این همه عمر و انرژی نبود. ولی گویا زندگی همینطوره و باید مدام آزمون و خطا کرد و شکست خورد و دوباره از نو شروع کرد.

باز هم ممنونم از وقتی که گذاشتید و متن زیبایی که نوشتید. :rose: :pray:

4 پسندیده

به هرحال ما چه بخوایم چه نخوایم، قانون زندگی قانون معامله هست، در عوض هرچیزی که میخوایم بدست بیاریم باید چیز دیگری بپردازیم.

خواهش میکنم، همچنین ممنون از وقتی که برای خوندنش گذاشتید:rose:

4 پسندیده

سلاااااام

کتاب The Folk of the Air نوشته ی Holly Black

ژانر این کتاب فانتزیه و در مورد ۳ تا خواهر به اسم جود، ویوین و تیرن هستش. ویوین دختر عجیبیه و انگار اصلا به این دنیا تعلق نداره و در حقیقت این حرف کاملا درسته چون ویوین ی نوجوون عادی نیست، بلکه نصف انسان و نصف fay هستش…

راستش این کتاب جذابیت خاصی برای من نداشت و با اینکه ازش خیلی تعریف شنیده بودم، داستان و کاراکترای نسبتا ساده و تکراری داشت. ی جورایی انگار ورژن ضعیف شده ی Court of Thorns and Roses بود. نمیگم اصلا داستانش کششی نداشت و یا خوندنش لذت بخش نبود، فقط کتابی نیست که یادتون بمونه و یا خوندنش هیجان زدتون کنه. ولی اگه از این نوع داستانا خوشتون میاد، کتابای سارا جی ماس شاید براتون جذاب تر باشه.

One doesn’t have to lie to deceive.

That’s what comes of hungering for something: You forget to check if it’s rotten before you gobble it down.

Choose a future, Balekin had commanded him
when he’d first brought Cardan to Hollow Hall.
But no one chooses a future.You choose a
path without being certain where it leads.

6 پسندیده

کتاب Fantastic Beasts & Where to Find Them
نوشته ی J. K. Rowling

این کتاب ی کتاب داستانی نیست و فقط ی آشنایی کلی با موجودات جادویی افسانه ها بهتون میده. :sweat_smile: با اینکه ممکنه حوصله سر بر به نظر برسه ولی من نمیدونم چرا انقدر دوست داشتمش:)

خیلی هیجان داشتم به اون قسمتی برسه که در مورد ققنوس حرف میزنه چون فکر میکردم که ققنوس از افسانه های ایرانی منشأ میگیره، ولی بعد فهمیدم در حقیقت مربوط به افسانه های مصر میشه. :smiling_face_with_tear:

صدای راوی رو هم خیلییی دوست داشتم.

#پیشنهاد مطالعه

8 پسندیده

سلام.

کتاب Little women به پایان رسید.

چون قبلا فیلمشو دیده بودم (اونی که سال ۲۰۱۹ ساخته شده)، رویداد‌های کتاب برام آشنا و زنده بودن و واقعا لذت بردم. کتاب خیلی قشنگیه و حس خوبی به آدم میده.

10 پسندیده

تعریف این کتاب جی کی رولینگ رو زیاد شنیده بودم
اما فراموش کرده بودم
ضمنا واقعا آدم نمیدونه تو زبانشناس چه کتاب هایی هست
حتما میخونم :+1:t4:

4 پسندیده

Call of the Wild
Jack London

زیبوک، بخش کتاب های ساده
داستان هجوم طلا در آلاسکا از زبان یک سگ
باک سگ بزرگ و قدرتمندی که از خانه خود در جنوب دزدیده می شود و به دلالان سگ فروخته می شود تا به شمال برای کشیدن سورتمه برده شود.
اینکه داستان از زبان یک سگ بیان شده برام جالب بود.
احتمالا این نسخه کامل کتاب نیست، اما مطمئن نیستم

10 پسندیده

کتاب Pride & Prejudice نوشته ی Jane Austen

من کلا کتابای کلاسیک رو دوست دارم، این کتابم استثنا نبود.
قلم نویسنده، طنز داستان و مخصوصاً کاراکترای این کتاب خیلی به دلم نشست (ی طیف گسترده از آدمایی که اگرچه شخصیت‌ و رفتارهاشون به شدت خنده‌دار بود، اما اثرهای این رفتارا که از جنس بی مسئولیتی، خود بزرگ بینی و حماقت بود نادیده گرفته نشده بود و نمیشد نادیده گرفت) و با وجود داستان سادش حس و حال خوندنش رو دوست داشتم.

راوی داستانم خیلی خوب بود.

There are few people whom I really love, and still fewer of whom I think well.

The more I see of the world, the more am I dissatisfied with it; and every day confirms my belief of the inconsistency of all human characters, and of the little dependence that can be placed on the appearance of either merit or sense.

You shall not defend her, though it is Charlotte Lucas.

You shall not, for the sake of one individual, change the meaning of principle and integrity, nor endeavour to persuade yourself or me, that selfishness is prudence, and insensibility of danger security for happiness.
.
We neither of us perform to strangers.

#پیشنهاد مطالعه

11 پسندیده

سلام :grinning:
به به! تاپیک نو مبارک! امیدوارم سال جدید تا اینجاش عالی پیش رفته باشه برای همتون و از این‌ ببعدش هم فوق‌العاده باشه.
و اینکه امیدوارم امسال‌هممون کتابای فوق العاده ای بخونیم^-^
کتابایی که تو این مدت خوندم رو اینجا میذارم
دوتاشون از اپ بودن و ۴ تاشون خارج از اپ.
کتاب اول:

Indistractable: How to Control Your Attention and Choose Your Life

تاریخ خوانش: ۱۶ مارچ ۲۰۲۳
امتیاز: ۳ از ۵
متاسفانه هرروزمون پر‌شده با نوتیفیکیشنا. بینگ و دینگ و ویبره های بدون توقفی که اجازه نمیدن ذهنمون‌رو یه جا نگه داریم، و اپلیکیشنایی که جوری طراحی شدن که تمرکزتون رو میخورن و شما‌رو کور کورانه سمت خودشون میکشن و توی سیاهچاله‌ی خودشون اسیر میکنن.
همینه که وقتی رفته بودین ۱ دقیقه تو یوتوب گشت بزنین به‌خودتون میاین و میبینین یه دقیقه‌تون شده ۳ ساعت.
نیر ایال با کتاب hooked مشهور شد. میدونین موضوع اون کتاب چی بود؟ چطور کمپانیا باید محصولشونو طراحی کنن که مصرف کننده ها نتونن دست ازشون بکشن و دائم و دائم‌ازشون استفاده کنن.
حالا داره میگه خودشم افتاده تو دام‌ همین چیزایی که به کمپانیا توصیه کرده بوده و این بار میخواد برای مصرف کننده‌ی اسیرشده یه راه چاره پیدا کنه که مصرفشو کمتر کنه و به ارزشهای واقعی زندگیش برسه.
در کل کتاب خوبی بود میتونم بگم.
اما خیلی از این کتابا ( یادمه مثلا first 20 hours و 4 hour workweek هم همینطوری بودن) کل شیره‌ی حرفشونو میشه تو ۵ صفحه خلاصه کرد و از اون ببعدش میشه پروموت کردن یه سری اپلیکیشنو وبسایت جدید که شاااید برای بعضیا مفید باشن ولی نه برای همه.
تو همین حوزه deep work و willpower instinct و atomic habits رو خیلی خیلی بیشتر دوست داشتم و به نظرم مفیدتر بودن و خوندن هر سه تاشون تقریبا همه‌ی چیزایی‌که لازم دارین رو بهتون میده.
پی‌نوشت: این اواخر به مبحث adhd خیلی علاقه پیدا کردم و ترسناکه که تا مدتها علائم adhd باید از کودکی دیده میشد (به طور خاص تا ۱۲سالگی) ولی امروزه با مصرف خیلی زیاد از گوشیهای همراه الان بزرگسالها هم دارن علائم این اختلال رو پیدا میکنن و انگار باعث بوجود اومدن اختلال تمرکز تو خودشون میشن. واقعا کنترل زیاده روی تو استفاده‌ از اسمارت فون ها و … الان از اهمیت خیلی خیلی بالایی برخورداره.

11 پسندیده

بقیه کتاب ها رو نگفتید آرزو عزیز :grin:

4 پسندیده

دارم مینویسمشون یکم کُندم تو لپتاپ:sweat_smile:

5 پسندیده

کتاب دوم
image

Fahrenheit 451

نیل گیمن تو مقدمه‌ی این کتاب میگه سه تا حالت هست که یه نویسنده میتونه درمورد یه دنیای اتفاق نیفتاده بنویسه:
What if…
If only…
و
If this goes on…
و کتاب فارنهایت ۴۵۱ تو دسته‌ی سوم قرار میگیره.
کتاب یه کار کلاسیکه و ۱۹۵۳ نوشته شده، بخاطر همین بسته به شرایط اون زمان میتونم نگرانی های نویسنده رو درک کنم و بهش حق بدم ولی الان و برای زمان حاضر واقعا بی مورده دغدغش‌. برای همین برای من اونقدرا خاص و متفاوت نبود کتابش
و حس میکنم از دیستوپیا های دیگه مثل ۱۹۸۴ یا دنیای قشنگ نو خیلی بیشتر لذت خواهم برد
و یه دلیلشم که از این کتاب خیلی خوشم نیومد میتونه این باشه که چون داشتم همزمان با این Scythe رو میخوندم‌ و اون‌ خیلی خیلی با شرایط الان و ترس وحشتناکی که داره از هوش مصنوعی تو دل بشر بوجود میاد سازگارتر بود فقط سعی کردم اینو زودتر تموم کنم که بتونم اون رو با تمام تمرکز دیستوپیایی مغرزم پیش ببرم:)))
تاریخ خوانش : ۱۶ مارچ ۲۰۲۳
امتیاز : ۳ از ۵

11 پسندیده

کتاب سوم:
image

The Sinful Lives of Trophy Wives

داستان این کتاب درباره‌ی بروک دیویس، نویسنده‌ی کتابهلی تریلره که همسر جدید و خیلی جوون یه بیلیونره که حالا اومدن و دارن تو یه محله‌ی خیلی گرون قیمت و با امنیت بالا یه عمارت بزرگ میخرن. همون حین میفهمن تو همسایگی‌شون خانمی‌هست که دوبار ازدواج کرده و هر دو بار همسراش که از قضا خیلی هم پولدار بودن کشته شدن، بهش لقب بیوه‌ی سیاه رو دادن و داره برای بار سوم ازدواج میکنه…
همونطور که از اسمش مشخصه چندتا از همین خانما رو دنبال میکنه، سه تا پی او وی داره و کیفیت آدیوبوکش خوبه.
داستان تو اون دسته‌ی گاسیپی و دامستیک تریلر قرار میگیره که من خیلی خیلی خوشم میاد ولی اونقدرا ام ،حداقل برای من، موضوع و خط داستانش جذاب نبود متاسفانه.
تاریخ خوانش: ۳۰ مارچ ۲۰۲۳
امتیاز: ۲.۵ از ۵

10 پسندیده

کتاب چهارم:
image

A Fly Went By

یروز تو تیکتاک داشتم میچرخیدم که یه ویدیو ۵ دیقه ای اومد تو فیدم.
یه آقای توانمندی کل این کتابو رپ خونده بود و واقعا طوری مجذوب شدم که کل ۶۵ صفحش رو باهاش پیش رفتم و مگه میشد این کتاب رو تو دسته‌ی خونده هام‌ نذارم؟؟؟:))
https://www.tiktok.com/@jordansimons4/video/7216453695406492974

تاریخ خوانش؟: ۸ آوریل ۲۰۲۳
امتیاز: ۴ از ۵

9 پسندیده

کتاب پنجم:
image

My Sister’s Keeper

کتاب پنجم:
این کتاب جزو کتابهاییه که تا عمر دارم بهش فکر خواهم کرد، و باعث شد بفهمم چرا جودی پیکولت انقدر محبوبه.
داستان از انا شروع میشه، دختر ۱۳ ساله ای که هدفش از به دنیا اومدن نجات خواهرش کیت بوده.
وقتی کیت دوساله بوده حالش بد میشه و بعد از اینکه دکترا بررسی میکنن براش سرطان خون تشخیص میدن.
برای پیوند مغز استخوان دکتر به پدر و مادر کیت میگه که مچ نیستن با کیت، و باید کیسش رو بذارن‌برای عموم که یه اهدا کننده پیدا بشه ولی پیشنها د میدن که یه بچه‌ی دیگه به دنیا بیارن و از اون برای این اهدا کمک بگیرن. چون اقوام خیلی بهتر میتونن با ژنتیک و بدن کیت سازگار باشن.
پدر و مادر کیت هم با کمک پزشکا‌و دستکاری ژنتیکی یه دختر دیگه به دنیا میارن، انا، که بهترین مچ برای کیته.
انا‌ از‌ بچگی و با هر حمله‌ی کیت موظف بوده که حاضر باشه.
خون اهدا کنه، مغز استخوان اهدا کنه، و…
حالا اما کلیه‌ی کیت نارسایی داره و انا تو ۱۳ سالگیش موظفه که کلیشو به کیت بده.
همین باعث میشه انا به دفتر وکیل بیاد و برای خودش وکیل بگیره که حق بدنش رو برای خودش نگه داره و از پدر و مادرش‌ شکایت کنه.
داستانش فوق العاده بود ( یه مقدار کمی هم منو یاد هرگز رهایم نکن مینداخت )
واقعا باعث میشد فکر کنین، خودتونو جای‌ تک تک شخصیتا بذارین و به همشون هم حق بدین هم از دستشون عصبانی بشین.

  • اگه شما به عنوان یه پدر و مادر یکی از بچه هاتونو قربانی کنین که یکی دیگه از بچه‌هاتونو نجات بدین شما پدر و مادر خوبی هستین؟

  • چقدر یه عمل ethical و moral باهم میتونن تفاوت داشته باشن

  • اگه از نظر قانونی موظف به انجام کاری نباشین، اینکه انجامش نمیدین شمارو انسان بدی میکنه‌؟

  • و…

آخر داستان غیرمنتظره بود ولی واقعا منم اگه‌ جای‌نویسنده بودم همینطوری داستانو تموم میکردم.

پی‌نوشت:یه فیلمم از این کتاب ساخته شده که هنوز کامل ندیدم.
تاریخ خوانش: ۶ آپریل ۲۰۲۳
امتیاز: ۵ از ۵

11 پسندیده

و نهایتا کتاب ششم:

Really Good, Actually

داستان این کتاب درمورد مگیه که تو ۲۹ سالگی بعد ۱۰‌سال رابطه طلاق گرفته و همین اتفاق باعث شده به بدترین شکل ممکن داغون بشه، شخصیتش خورد بشه و خودشو گم کنه.
انگار که یه چیز‌ثابت و محکم تو زندگیتون بوده و ۱۰ سال حضور داشته ولی دیگه نیست، چطور باید با شرایط کنار بیاین؟
مگی واقعا از کنترل خارج میشه، با اینکه اصرار داره همه چی‌ خوبه ولی هیچ چی خوب نیست و خودشم اینو میدونه.
آدما برای شروع تغییر بعضی وقتا به یه “ته دره” نیاز دارن. یه جا که میفهمی دیگه آخرشه و خیلی خراب کردی.
همین ته دره میشه اون نقطه‌ی عطفی که مگی‌رو مجبور میکنه به زندگیش یه سر و سامونی بده بالاخره. تراپی‌میره و یادمیگیره رو خودش تمرکز کنه. تصمیماشو بنا به نظر بقیه نگیره، هیجانی عمل نکنه و صبر کنه و…
یه فصلش داشت راجع به اینکه ژورنال بنویسه صحبت میکرد
خوشم اومد از اون فصل خیلی.
احساس میکنم ژورنال روزانه نوشتن طوری که بین خودت و خودت باشه خیلی به آروم شدن آدم کمک میکنه‌ و جهت میده که واقعا چی میخواد از زندگی.
مخصوصا برای ماها که اضطراب با روزامون عجین شده.
پی‌نوشت: جولیا ویلن خوندتش و تنها دلیلی که باعث شد تو مرحله‌ی اول این کتابو شروع کنم همین بود؛)
پی‌نوشت2: تا ۶۰ ۷۰ درصد کتاب واقعا رو مخ بود بعدش ولی خوب شد.

تاریخ خوانش: ۱۳ آپریل ۲۰۲۳
امتیاز: ۳.۵ از ۵

12 پسندیده