"زبان یار" شما چه کسی است؟

سلام بر شما خواننده عزیز،محترم و دوست داشتنی
میرکمالی هستم،علی میرکمالی
تعطیلات عید فطر در چند روز اخیر،فرصتی ایجاد کرد که من عاشق سفر را باز هم به جاده بکشاند.اقوام مادر بزرگ همسر من در شهر همدان زندگی می کنند و پدر همسرم هم خانه ای در این شهر دارند؛یه همین خاطر یکی از گزینه های سفر برای خانواده ما،شهر زیبای همدان است.

یکی از حسن استفاده هایی که من در این سالها از این موضوع کرده ام این است که از این شهر به عنوان پایگاهی یرای رفتن به شهرها و مناطق اطراف آن بهره برده ام.این بار هم در اقدامی چریکی با همسر و دخترم تصمیم گرفتیم که یک روزه از شهر همدان به شهر زنجان برویم و برگردیم.
البته راه طولانی بود ولی جاده خصوصا در این ایام از سال فوق العاده زیبا بود و دیدنی های بسیاری بود که در فرصتی دیگر به مرور برایتان بازگو خواهم کرد.

برنامه سفرمان خیلی فشرده بود برای همین باید طبق زمان بندی عمل می کردیم تا به موقع برسیم.اما ظهر در بازار موقعی که آمدم از فرصت خرید کردن همسرم استفاده کنم و کمی زبان بخوانم،متوجه شدم که عینکم که در جیبم بوده بر اثر فشار از انتهای دسته شکسته است،اما چون حفظ زنجیره زبان شناس از اوجب واجبات است! با همان یک دسته عینکم را بر روی چشم گذاشتم و سعی کردم که کارم را انجام دهم.

جالب این است که عینک با همان یک دسته بر روی گوش و قسمت میانی که روی بینی قرار داشت،به من کمک کرد تا مطالعه ام را انجام دهم.اما ظاهرا به طور دقیق سر جای خودش نیود و به خاطر اینکه نقطه کانونی ایجاد شده در عدسی عینک درست در جای صحیحش قرار نمی گرفت بعد از مدتی من متوجه شدم که مطالعه ام مثل همیشه راحت و روان نیست و احساس اذیت شدن می کردم؛برای همین بعد از تکمیل زنجیره،عینک را کنار گذاشتم تا در اولین فرصت ممکن آن را تعمیر کنم که خود آن هم ماجرایی بود که خاطرم باشد در پستی دیگر برایتان بازگو کنم.

در تمام مدت بی عینکی با خودم فکر می کردم زبان خواندن هم همین طور است،درست است که ما به صورت خودخوان از منابع مختلف استفاده می کنیم،اما اگر فرد دیگری باشد که هم راستا با ما،هوای مان را داشته باشد،همانند عینک من،می توانیم متمرکزتر،دقیق تر و مفیدتر از منابع و امکانات موجود استفاده کنیم.کسی که ما را بشناسد،تا حدی روحیات و شرایط ما را بداند و با توجه به سطح مان به سمت بهترین منابع راهنمایی مان کند.کسی که وقتی در طول مسیر انگیزه مان را از دست می دهیم،وقتی که سرخورده و بی اعتماد به نفس می شویم،وقتی که می خواهیم ادامه راه را ول کنیم،یاری مان دهد،یاریگرمان باشد.
من عبارت “زبان یار” را برای این فرد برگزیدم.

من خودم وقتی به مسیر یادگیری زبانم نگاه کردم متوجه شدم سالها پیش در دوران تجرد،این شوهر خواهر من حسین آقا بوده است که برایم نقش زبان یار را داشته است،ایشان در آن زمان برای من کتاب های آموزش زبان انگلیسی به همراه نوار کاست را می خریدند(البته پولش را پدرم پرداخت می کردند) و من را تشویق می کردند که انگلیسی را بیاموزم یا زمانی که این مترجم های جیبی تازه آمده بودند،باز هم ایشان به همان طریق آن را برای ترغیب من به یادگیری زبان،برای من تهیه کردند.

حالا نمی دانم که زبان یار من ،متناسب من نبود یا من انگیزه لازم را نداشتم که در آن زمان،خوب مهارت زبان را بیاموزم! البته حسین آقای عزیز الان به اهداف خودشان رسیدند و نزدیک بیست سال است که با خانواده شان در کانادا به سر می برند.یادم می آید که ایشان به شخصه خیلی پیگیر یادگیری مهارت زبان بودند تا جاییکه جزو اولین کسانی بودند که در بین فامیل ماهواره گذاشتند و معتقد یودن که یرای تقویت زبانشان خوب است! البته که من هیچ وقت این حزف را باور نکردم و به همین خاطر هم الان دارم چوبش را می خورم!

اما بعد از رنسانس در یادگیری زبان،همسر من بهترین و مناسب ترین زبان یار برای من بوده اند،در واقع از شما چه پنهان ،انگیزه اولیه شروع مجدد به یادگیری زبان را من از ایشان گرفتم؛از وقتی که می دیدم که ایشان چقدر با اراده و پشتکار،با همه مشغله و گرفتاریهایی که دارند؛به طور منظم برای یادگیری زبان وقت می گذارند،خاطرم هست در ابتدا که من گیج و مبهوت بین کتابهای مختلف آموزشی،اپلیکیشن ها،پیج های مختلف اینستاگرامی و امکانات فراوان فضای مجازی برای یادگیری زبان بودم؛ایشان متناسب با حال و هوای من و سطح زبانم،کتاب مناسب برای شروع کار را به من معرفی کردند و بعد به مرور من را با پیج های مناسب برای یادگیری زبان آشنا کردند و تا الان که یکسال و نیم است که این مسیر را طی کرده ام،باز هم زبان یار خوب من،ایشان هستند و وجودشان در این مسیر موجب تسلط و تمرکز و استمرار بیشتر من در راه یادگیری مهارت زبان است.

جا دارد که همین جا به رسم ادب،از حسین آقا،زبان یار قدیم و همسرم زبان یار کنونی؛تشکر نمایم.

راستی،زبان یار شما چه کسی است؟خوشحال می شوم که شما مخاطب عزیز هم اگر تجربه ای در این رابطه دارید برای من و دیگر مخاطبین،از زبان یار خود و نحوه تعاملتان در یادگیری زبان تعریف نمایید؛چرا که معتقدم مجموعه این گفت و گو ها موجب هم افزایی و هموار شدن مسیر یادگیری زبان می شود.
از شما سپاسگزارم که این متن را مطالعه کردید.
دوستدار شما
علی میرکمالی
۱۴۰۲/۲/۵

14 پسندیده