با درود
کلمه “Fall” به معنای سقوط است ولی هر یک از عبارات “fall off” ، “fall down” و “fall over” دارای معانی متفاوت هستند:
-
“Fall off” به معنای جدا شدن یا افتادن از چیزی است، مثلاً یک شاخه از درخت میتواند از درخت “fall off” کند. همچنین میتواند به معنای کاهش یا کاهش دادن چیزی نیز به کار برود، مثلاً قیمتها ممکن است “fall off” کنند.
-
“Fall down” به معنای واقع شدن روی زمین است و معمولاً به معنای افتادن از ارتفاعی به کار میرود، مثلاً یک شخص ممکن است از پل “fall down” کند.
-
“Fall over” به معنای افتادن به سمت جانبی است، مثلاً یک ستون ممکن است “fall over” کند و به زمین بيافتد.
به طور خلاصه، عبارت “fall” به معنای سقوط است ولی “fall off” به معنای جدا شدن و کاهش، “fall down” به معنای افتادن روی زمین و “fall over” به معنای افتادن به سمت جانبی است.
تفاوت اصلی بین “fall down” و “fall over” در جهت سقوط است. “Fall down” به معنای سقوط به سمت پایین است، اما “fall over” به معنای سقوط به سمت جانبی است.
برای مثال:
-
اگر یک پیرمرد در حال راه رفتن باشد و روی زمین بيافتد، میتوانیم بگوییم: “The old man fell down”. یعنی او به سمت پایین سقوط کرد.
-
اگر یک ستون در باغچه وجود داشته باشد و بر اثر باد شدید به سمت جانبی خم شود و به زمین بيافتد، میتوانیم بگوییم: “The column fell over”. یعنی ستون به سمت جانبی سقوط کرد.
مثال های بيشتر -
“Fall off”:
- The apple fell off the tree and rolled down the hill. (سیب از درخت افتاد و به پایین تپه رفت.)
- Sales of the product fell off sharply after the negative reviews were published. (فروش محصول پس از انتشار نقدهای منفی به شدت کاهش یافت.)
-
“Fall down”:
- The bookshelf fell down and all the books scattered on the floor. (قفسه کتاب افتاد و همه کتابها روی زمین پراکنده شدند.)
- The old man slipped on the ice and fell down. (پیرمرد روی یخ لغزید و به زمین افتاد.)
-
“Fall over”:
- The vase fell over and shattered into a million pieces. (گلدان به يک طرف افتاد و به میلیون قطعه شکست.)
- The wind was so strong that some of the trees in the park fell over. (باد به قدری شدید بود که برخی از درختان در پارک به يک ور افتادند.)