معنی come up with something چیست؟

اینطوری تعریفش کرده: produce ideas or a solution to sth
اینجا روی تولید ایده تاکید کرده ظاهرا
ولی مگه به معنی ارائه‌دادن نیست؟

تولید و ارائه یکیه تقریبا
کلا وقتی یه ایده میده طرف، میگن she/he came up with this idea not me
یا اینکه از فعل bring up استفاده میکنن
You brought up a wonderful idea
تو یه ایده فوق العاده ای دادی

2 پسندیده

سلام دوست عزیز
یکی از معانی produce ارائه دادن یا ایجاد کردن هستش.
و فعل عبارتی come up with به معنی به دست آوردن، ارائه دادن، پیدا کردن و غیره است.
تو لینک زیر می‌تونید معنی این فعل عبارتی رو ببینید.

2 پسندیده

کاش می‌شد بیشتر از یه بار لایکتون کنم
مثالایی که زدید خیلی ذهنم رو شفاف‌تر کرد

1 پسندیده

خواهش میکنم
برای یادگیری اینجور چیزا در زبان، فقط باید گوش داد و همونو یادگرفت چون اصلا قانون و قواعدی نداره حتی معنیش هم شاید با عقل جور در نیاد
مثل خوابیدن تا لنگ ظهر تو فارسی
لنگ و ظهر اصلا ربطی به هم ندارن ولی معنیش میشه تا دیروقت خوابیدن، کسی اینارو توضیح نمیده واسه یه زبان اموز بلکه ذهن ادم خودش متوجه میشه که حتی اگه معنی و ساختار دوتا کلمه با عقل جور در نیاد، میتونه فلان معنی رو بده و یادش میگیره

1 پسندیده

تو فارسی میگیم خطور کردن یا به ذهن رسیدن یا موفق بشی که پیدا کنی راه حلی برای مشکل یه چیز کاملا ذهنی هست و بر اثر تفکر یک مسیر جدید تو ذهنت جرقه میزنه و پیدا میکنی .به خاطر همین میگه تولید کردن که البته اینجا ایجاد کردن معنی میده create یکی از معانی produce هست همش کارخونه نیست میتونی یک فکرم تولید کنی مثلا اون موفق شد پول برای خرید ماشین جدید پیدا کنه یعنی به ذهنش خطور کرد فرضا زمینم رو میفروشم و با هاش ماشین می‌خرم یا اون موفق شد راهی برای درمان سرطان پیدا کنه یعنی این جرقه تو ذهنش زده شد و فکر جدیدی تولید کرد .مشکل ما اینجاست اگه تو محاوره بگیم I couldn’t produce any ideas for solving inflation problem به معنی هیچ فکری به ذهنم نرسید برای حل مشکل تورم اینجوری نمی گیم در صورتی که کاملا درسته

1 پسندیده