مترداف کلمه experience چه کلماتی می شود؟
سلام دوست عزیز
مترادف کلمه experience به شرح زیر هستش:
- expertise
- familiarity
- exposure
- practice
- training
- background
- provenance
- history
مثال:
- I have a lot of experience in this field.
(من در این زمینه تجربه زیادی دارم.) - I am familiar with this software.
(من با این نرمافزار آشنا هستم.) - I have been exposed to a lot of different cultures.
(من با فرهنگهای مختلف زیادی آشنا هستم.) - He has been practicing law for 20 years.
(او 20 سال است که وکالت میکند.) - He received training in the military.
(او در ارتش آموزش دیده است.) - He has a background in engineering.
(او زمینهای در مهندسی دارد.) - This product comes from a long history of innovation.
(این محصول از یک تاریخچه طولانی نوآوری برخوردار است.) - She has a rich history of activism.
(او یک تاریخچه غنی از فعالیتهای اجتماعی دارد.)
البته، انتخاب مترادف مناسب به معنای جمله و قصد گوینده بستگی داره. به عنوان مثال، اگر میخواهید تجربهای خاص را توصیف کنید، ممکنه از مترادف “expertise” استفاده کنید. اگر میخواهید تجربهای کلیتر رو توصیف کنید، ممکن است از مترادفهای “familiarity” یا “exposure” استفاده کنید.
3 پسندیده
برای کلمه knowledge یکی به من گفت که نمیتونیم استفاده کنیم چون شاید کسی علم کاری رو داشته باشه ولی تجربه اش رو نداشته باشه
1 پسندیده