یه داستان کوچولو بهصورت past tens از درس اول دورهی انگلیسی واقعی هستش.
خوشحال میشم بگین حرف زدنم چه حسی بهتون منتقل میکنه و اگه انتقاد یا حرفِ مفیدی هم دارین بازم خوشحال میشم که بشنومش.
سلام.
ایول خیلی خوب بود.
دمت گرم داداش. ساغول
حالا یه چیزی که من یاد گرفتم توی خوندن داستان، اینه که باید هیجان بدی به خوندنت.
یه جاهایی صداتو بالا ببری و یه جاهایی صداتو بیاری پایین.
اول یه اعترافی بکنم،من از ۱۰ تاویس توتالاریاجاهای عمومی دیگه، شاید یکی ازاونها را تمایل به شنیدنش تاآخر داشته باشم،(تمرین اسپیکینگ منظورمه،فارسی باشه که از۱۰۰۰تاهم شاید یکیش نظرموجلب نکنه به دلایل متفاوت،)ازشما روتا تهش گوش کردم واحساس واقعیم این بودکه انگار یه بچه (آدم معصوم،منظورم سنی نیست) صادقانه خواسته ویسشوبادیگران باشتراک بذاره،قشنگ انگلیسی حرف میزنید.آفرین