کاربردی ترین معنای break چیست
چون در دیکشنری یک طومار معنای مختلف شده
این تاپیک مربوط به «مسابقات مرد آهنی» در اپلیکیشن «زبانشناس» است. دوره «۴۰۰۰ کلمه‌ی ضروری»، «کتاب اول»، درس «مسابقات مرد آهنی»
سلام دوست عزیز
کلمه‌ی break معانی متفاوتی داره که بسته به متن جمله می‌تونه تغییر کنه.
معانی رایج break عبارتند از:
- شکستن: تکه تکه کردن یا از بین بردن چیزی.
- خراب کردن: از کار انداختن یا غیرقابل استفاده کردن چیزی.
- متوقف کردن: ایجاد وقفه یا توقف در چیزی.
- نقض کردن: تخطی از قانون، قاعده یا قول.
- فرار کردن: از زندان یا از یه مکان محصور فرار کردن.
- استراحت کردن: وقفه ای کوتاه برای استراحت یا غذا خوردن.
- تغییر ناگهانی: تغییر غیرمنتظره در روند یا الگو.
- موفقیت ناگهانی: دستیابی ناگهانی به موفقیت یا پیشرفت.
اینجا چند تا مثال برای نشون دادن استفاده از break تو جمله آورده شده:
- I broke the glass.
(من لیوان را شکستم.) - The car broke down.
(ماشین خراب شد.) - We took a break for lunch.
(ما برای ناهار استراحت کردیم.) - The team broke through and scored a goal. (تیم پیش افتاد و گل زد.)
- The prisoner broke out of jail.
(زندانی از زندان فرار کرد.) - The company broke the law.
(شرکت قانون را نقض کرد.)
علاوه بر این، break تو اصطلاحات مختلفی هم استفاده می‌شه، مثل:
- break dance:
نوعی رقص که شامل حرکات آکروباتیک و چرخش روی سر است. - coffee break:
وقفه ای کوتاه برای نوشیدن قهوه و میان وعده. - news break:
گزارشی کوتاه از یک رویداد خبری فوری. - at breakneck speed:
با سرعت بسیار زیاد.
انتخاب معنی مناسب break به متن و جمله و لحن مورد نظر شما بستگی داره.
لینک زیر هم می‌تونه براتون مفید باشه.
2 پسندیده
Thanks miss salehi.
2 پسندیده