لطفا در مورد واژه pace و کاربرد دقیق این لغت توضیح بدین
سپاسگزارم
این تاپیک مربوط به «واژگان» در اپلیکیشن «زبانشناس» است. دوره «۴۰۰۰ کلمهی ضروری»، «کتاب دوم»، درس «دوازده ماه»
لطفا در مورد واژه pace و کاربرد دقیق این لغت توضیح بدین
سپاسگزارم
این تاپیک مربوط به «واژگان» در اپلیکیشن «زبانشناس» است. دوره «۴۰۰۰ کلمهی ضروری»، «کتاب دوم»، درس «دوازده ماه»
سلام دوست عزیز
کلمهی “pace” تو زبان انگلیسی کاربردهای مختلفی داره، که به طور کلی به دو دستهی اصلی تقسیم میشن:
1. به عنوان اسم:
سرعت: pace به معنای سرعت حرکت یا پیشرفت هستش.
مثال: She walks at a brisk pace.
(او با سرعت تندی راه می رود.)
گام: pace به معنای قدم یا گام برداشتن هستش.
مثال: He kept a steady pace up the hill.
(او با گامی ثابت از تپه بالا رفت.)
ریتم: pace به معنای ریتم یا tempo هستش، به خصوص تو موسیقی یا شعر.
مثال: The conductor set a slow pace for the orchestra.
(رهبر ارکستر سرعت آهسته ای را برای ارکستر تعیین کرد.)
پیشرفت: pace به معنای پیشرفت یا حرکت به جلو است، به خصوص در یک فعالیت یا پروژه.
مثال: The project is progressing at a good pace. (پروژه با سرعت خوبی در حال پیشرفت است.)
2. به عنوان فعل:
قدم زدن: pace به معنای قدم زدن به طور آهسته و با قدم های منظم هستش، اغلب به عنوان نوعی ورزش یا تفریح.
مثال: I like to pace around the park in the evening. (من عاشق قدم زدن در پارک در عصر هستم.)
اندازه گیری با قدم: pace به معنای اندازه گیری مسافت با قدم هستش.
مثال: The soldiers paced out the distance to the enemy camp.
(سربازان فاصله تا اردوگاه دشمن را قدم زدند.)
تنظیم سرعت: pace به معنای تنظیم سرعت یا tempo هستش، به خصوص در موسیقی یا شعر.
مثال: The drummer paced the band’s rhythm.
(درامر ریتم گروه را تنظیم کرد.)
عبارات رایج با کلمهی pace:
لینکهای زیر هم میتونه براتون مفید باشه.