سلام دوست عزیز
کلمهی “pace” تو زبان انگلیسی کاربردهای مختلفی داره، که به طور کلی به دو دستهی اصلی تقسیم میشن:
1. به عنوان اسم:
-
سرعت: pace به معنای سرعت حرکت یا پیشرفت هستش.
-
مثال: She walks at a brisk pace.
(او با سرعت تندی راه می رود.) -
گام: pace به معنای قدم یا گام برداشتن هستش.
-
مثال: He kept a steady pace up the hill.
(او با گامی ثابت از تپه بالا رفت.) -
ریتم: pace به معنای ریتم یا tempo هستش، به خصوص تو موسیقی یا شعر.
-
مثال: The conductor set a slow pace for the orchestra.
(رهبر ارکستر سرعت آهسته ای را برای ارکستر تعیین کرد.) -
پیشرفت: pace به معنای پیشرفت یا حرکت به جلو است، به خصوص در یک فعالیت یا پروژه.
-
مثال: The project is progressing at a good pace. (پروژه با سرعت خوبی در حال پیشرفت است.)
2. به عنوان فعل:
-
قدم زدن: pace به معنای قدم زدن به طور آهسته و با قدم های منظم هستش، اغلب به عنوان نوعی ورزش یا تفریح.
-
مثال: I like to pace around the park in the evening. (من عاشق قدم زدن در پارک در عصر هستم.)
-
اندازه گیری با قدم: pace به معنای اندازه گیری مسافت با قدم هستش.
-
مثال: The soldiers paced out the distance to the enemy camp.
(سربازان فاصله تا اردوگاه دشمن را قدم زدند.) -
تنظیم سرعت: pace به معنای تنظیم سرعت یا tempo هستش، به خصوص در موسیقی یا شعر.
-
مثال: The drummer paced the band’s rhythm.
(درامر ریتم گروه را تنظیم کرد.)
عبارات رایج با کلمهی pace:
- at one’s own pace: با سرعت خود
- keep pace with: همگام شدن با
- pick up the pace: سرعت را افزایش دادن
- slow down the pace: سرعت را کاهش دادن
- change of pace: تغییر سرعت یا ریتم
لینکهای زیر هم میتونه براتون مفید باشه.