♥ چالش ایجاد عادت های مفید در زندگی ♥

استعاره داخل جمله ماراکشت :sweat_smile::sweat_smile::sweat_smile::sweat_smile:

3 پسندیده

Carry a can-do attitude with you

8 پسندیده

سلام چرا دوستان گزارش نمیدننننننننننننننننننننننن؟
یا میدنو من نمیبینم؟
:roll_eyes::roll_eyes::roll_eyes::roll_eyes:

3 پسندیده

سلام
گزینه ۳


2 پسندیده

سلام :blush:

9 پسندیده

سلام خانمی.
اهواز ساحلی کیانپارس پیش کتابخونه مرکزی دوچرخه به خانمها کرایه می دهد. من چندین بار رفتم خیلی خوب بود امنیت هم داره. بهترین خوبیش هم اینه که با وجودی که شلوغه همه براشون حل شده و چپ چپ بهتون نگاه نمی کنند.اگه کارتون افتاد به اهواز بگید تا بگم دقیقا از کجا کرایه کنید که بهتر باشه

4 پسندیده

حتی تهران هم کامل حل نشده. من پارسال توی پارک چیتگر دوچرخه کرایه کردم و بسیار بسیار پیست خوبی داشت. اما حتی اونجا هم بعضی افراد براشون حل نشده بود.

4 پسندیده

سلام. آمار روز دوشنبه

9 پسندیده

سلام. شرمنده.
دلیل گزارش ندادن من مساله ای بود که در پست های پیشین مطرح کردم. من بسیار پر کار هستم و سعی می کنم همه جانبه رشد کنم، هیچ کاری هم از نظرم سخت نیست اگر به این نتیجه برسم که باید انجامش بدم.
من هنوز نتونسته ام بفهمم که نظم خشک بهتره یا تصمیم لحظه ای. من از هر دو تاش نتایج بسیار خوبی گرفته ام اما یه جورایی نظم خشک در اولویتم قرار نگرفته.
مثلا من این چند روز روی یک سری کار تمرکز کردم و بسیار جلو بردمشون، اما اینقدر گیرشون بودم که حتی فرصت فکر کردن به گزارش دادن در گروه خانوادگی و اینجا رو نداشتم.
تمرکز بر کاری اصلی که توی دست دارم یا تمرکز بر نظم خشک؟
این چیزیه که هنوز برام سئواله.

این هم گزارش این چهار روز:


سعی می کنم بهتر شم. قول میدم. :wink:

8 پسندیده

سلام. امان از حرفهایی که باعث میشه همیشه فعال بمونه توی ذهن مثل حرفی که خانم @m-m96 عزیز زدند من هم به بالای اسکرین شات تون نگاه کردم ( شیطنت). ساعت آب خوردن ، …:see_no_evil:
ببخشید من متوجه نظم خشک نمیشم. اگر امکانش هست توضیح بدهید. اما استنباط خودم این هست که شما میفرمائید مرور کارها و ثبت اونها کار خشکی هست و ارزش و لذت انجام دادن خود کار بیشتر از این تیک زدنها هست؟

5 پسندیده

سلام چه خوووب ممنونم عزیزم حتماااا :heart_eyes::heart::rose::rose::rose:
ان شا الله یه روز این محدودیت بکل از بین بره از تمام نقاط ایران :pray:

3 پسندیده

:joy: :joy: :joy:

خوب شد پرسیدین. نه اصلا منظور من این نیست.
نظم خشک از نظر من اینه:
سعی می کنم با چند مثال واقعی از زندگی خودم توضیح بدم که منظورم از نظم خشک چیه. کلا منظورم اینه که حفظ برنامه ی قبلی در اولویته یا تشخیص لحظه ای؟

مثال اول برای یک ساعت مشخص:
من از قبل برنامه داشته ام که امروز ساعت ۴ تا ۶ ورزش کنم، اما همزمان یک دوست داره مطلبی ارزشمند رو برای ما توضیح میده. فرض کنید هیچ اشکالی نداره که من جمع رو ترک کنم و به ورزشم برسم، اما اون صحبت های ارزشمند رو از دست میدم.
اینجا کدوم بهتره؟ ورزش یا ادامه ی حضور در جمع؟

مثال دوم برای یک هفته ی مشخص:
من از قبل تصمیم قوی گرفته ام که یک کتاب رو در این هفته تموم کنم. اما یک دفعه سر و کله ی یک همکار علمی پیدا میشه و میگه من این هفته وقت دارم، اگر دوست داری تا کار فلان مقاله رو تموم کنیم.
اینجا کدوم بهتره؟ تمام کردن کتاب یا انتشار یک مقاله؟

مثال سوم برای یک ماه مشخص:
من برنامه ریزی کرده ام که در این ماه، با کار کردن یک مجموعه، لیسنینگم رو تا حد مشخصی ارتقا بدم. فورا یک فرصت کاری خوب پیش میاد که اگر اون ماه رو بر اون کار تمرکز کنم، سود خوبی خواهد داشت.
اینجا کدوم بهتره؟ ارتقای لیسنینگ یا غنیمت شمردن یک فرصت کاری خوب؟

مثال چهارم برای یک سال مشخص:
فرض کنید شما بدون کنکور می توانید دکتری بخوانید یا مثلا مشکلی در مورد پذیرش ندارید. و برنامه ریزی کرده اید که از امسال درس تان را شروع کنید. اما یک شرایط در خانواده پیش می آید که اگر ادامه تحصیل را عقب بیاندازید و بر موفقیت دیگر اعضای خانواده تمرکز کنید، درنهایت دو سال بعد سود بیشتری خواهید برد و لطمه ای هم به ادامه تحصیل شما وارد نمی شود.
اینجا کدوم بهتره؟ ادامه تحصیل خودم یا تمرکز بر موفقیت یکی از اعضای خانواده در مسیر کار و زندگی اش؟

:point_left: در همه ی موارد بالا رعایت نظم امتیازات قطعی خودش رو داره و معمولا افراد خیلی موفق، نظم رو با خشکی رعایت می کنند و انعطافی نشون نمیدن.
:maple_leaf: پس نظم خشک یعنی منعطف نبودن در برابر شرایط جدیدی که به نظر جالب میان، اما ما رو از برنامه ی قبلیمون جدا می کنند.
:maple_leaf: بزرگان دنیا تقریبا همشون به شدت اهل رعایت نظم خشک در «مسیر موفقیت شون» بوده اند٬ نه در همه ی ابعاد زندگی.
:ok_hand: اما از دید من اکثریت قریب به اتفاق بزرگان دنیا زندگی همه جانبه ای نداشته اند. مثلاً به اندازه ی کافی خوشحال نبوده اند، یا دوست و رفیق و پارتنر خوبی نبوده اند، یا در مسیر موفقیت شون اجحاف های بزرگی در حق دیگران یا حتی خودشون کرده اند، یا در دیگر بخش های زندگی شون، گاه بسیار بسیط و ساده اندیش، گاه احمق و کوته فکر، گاه بسیار خودخواه، گاه بسیار نادان و خرافه پرست، گاه بسیار عوام و بی اطلاع از روزگار بوده اند.

:star: درنهایت تا کنون، من نتوانسته ام یک انتخاب قطعی بین این دو روش داشته باشم. اما آنچه در عمل انجام داده ام از مسیر بزرگان دنیا دور بوده. یعنی ترجیح می دهم فرد بزرگی نشوم، اما شخصیتم کاریکاتوری رشد نکند. دوست دارم تمام بخش ها را با هم پیش ببرم. اما این خود باعث کندی بسیار در مسیر حرکت می شود.
از سویی دیگر فکر می کنم که افراد با این روش در مجموع خوشحال تر خواهند بود‌، یک خوشحالی کوتاه مدت مد نظرم نیست، یک خوشحالی توزیع شده در تمام طول زندگی.چ مدنظر من است.

:point_left: یک نکته را باید تذکر دهم: گاهی از من پرسیده می شود که چرا شما همیشه اینقدر مشغولید؟ چرا اینقدر درگیر کتاب هستید؟ و …
این افراد فکر می کنند که من به اندازه ی کافی خوشحال نیستم و یا اگر کتاب را کنار بگذارم، خوشحال تر خواهم بود. اما این شیوه ی زندگی من است و من این طور خوشحال ترم‌. من بیش از بیشتر هم سن و سال هایم مسافرت ارزان رفته ام. بسیار کتاب خوانده ام. فیلم های ارجمند بسیار دیده ام. اما مثلا در خانه تلویزیون ندارم و …‌.

پس کسانی که هیچ کار خاصی نمی کنند و باری به هر جهت زندگی می کنند و نه مانند بزرگان بر یک مسیر متمرکزند و نه این که بر رشد همه جانبه تمرکز دارند، مخاطب این پیام نیستند. این افراد باید کماکان تلاش کنند تا کاری کنند.


حال یک توضیح در مورد عدم ارسال گزارشم:
من در چند روز اخیر بر یک‌ کار چنان متمرکز بودم که اصلا نفهمیدم زمان چگونه گذشت. واقعا حتی به اندازه ی چند دقیقه هم نتوانستم برای خیلی از کارها از جمله ارسال گزارش وقت بگذارم.
منظورم از نتوانستم این است که در اولویتم قرار نگرفت و گر نه همه برای هر کاری وقت دارند، اگر در اولویت های شان قرار بگیرد، و گفتن «وقت ندارم» برای من یک جمله ی بی معناست، باید همه عادت کنیم که بگوییم در اولویتم قرار نگرفت. ما با گفتن «وقت ندارم» گاه کلاه های گشادی سر خود می گذاریم، در صورتی که اگر جمله مان را تغییر دهیم، ممکن است بسیار از تصمیم های ما فورا عوض شود.

8 پسندیده

ممنون از توضیح کاملتون. من خودم برای بعضی اهدافم وقت شناور تعریف میکنم. مثلا یک کاری رو که نمیدونم دقیق کی میرسم در طول روز انجام بدهم زمان ثابت در نظر نمیگیرم. و بسته به شرایط و موقعیت خوب که پیش بیاد کار رو انجام میدهم. گاهی این احتمال داره وقت شناور ( تایمی که فیکس نیست) هم پر بشه. این انعطاف فکر کنم خوب باشه همه مثالهایی که زدید خود شما هم به نوعی عقیده بر قبول اولویت و ارزش یک سری کارها دارید. پس شکی نیست که برنامه خشکی انجام نمیشه.

2 پسندیده

پس در این زمینه شبیه هم عمل می کنیم.
اما هر دو باید بدونیم که به احتمال زیاد آدم های خیلی بزرگی در زندگی نمیشیم :sweat_smile:

2 پسندیده

11 پسندیده

11 پسندیده

10 پسندیده

:see_no_evil::see_no_evil::see_no_evil::see_no_evil::see_no_evil:

9 پسندیده

سلام.
آمار روز سه شنبه

10 پسندیده

10 پسندیده