بحث و گفتگو « چگونه با پلاتو ها (درجا زدن در یادگیری) کنار بیایم »

سلام، کلا برنخوردم :grin:

7 پسندیده

سلام، اینجا رو بگردید ببینید هست؟

10 پسندیده

مرسی ؛ حتمن انجامش میرم
قبلا جوری دیوانه وار گیتار میزدم که نوک انگشتام کلن سفت شده بود ؛ ولی شنبه ی همین هفته 1 ساعت که گیتار زدم نوک انگشتام تاول زده ولی شما درست میفرمایین …
حافظه عضله خیلی چیز جالبیه ، خوشم اومد ازش و کاملا قبول دارمش :smile:

6 پسندیده

[George_Leonard]Mastery_The_Keys_to_Success_and(bookzz.org).pdf (1.0 مگابایت)

اینم همون کتابه:blush::blush:
انقد پرتم کرد از این سایت به اون سایت گفتم وقتی گرفتمش میذارم اینجا کسی مث من گیج نشه :sweat_smile:

11 پسندیده

ما سعی کردیم با همین نمودارها و زنجیره یادگیری، بار روانی پلاتو ها رو کمتر کنیم. چون وقتی مثلا شخصی ۵۰ روز زنجیره یادگیری داره، پاره کردنش واقعا سخته.

از طرف دیگه در نمودارهایی مثل شاخص لغت یا لغت هایی که بلدین، مشخصه که هر روز چقدر چیز جدید یاد گرفتین که این خودش باعث میشه حتی در پلاتو هم ببینیم پیشرفتمون چقدره.

17 پسندیده

من دو سه روزه این احساسو شدیدا در خودم حس میکنم قشنگ کسل کننده شده برام واسه همین اومدم تا این تاپیکو یه بار دیگه بخونم شاید تونستم با این پلاتوها کنار بیام فک میکنم انگیزمو از دست دادم

8 پسندیده

بهترین راه مقابله با پلاتو عشقه
همونطوری که در این درس بهش اشاره شده ( یه مقدار اشتباه ترجمه ای داره)

کریم ابدول جبار پولو و امتیاز و همه چیو داشته ولی عشق زدن هوک ( یه حرکت تو بسکتباله که توپو از بالای سر حریف رد میکنی تو سبد) رو از همه بیشتر دوست داشته.
یعنی بسکتبالو واسه خود بسکتبال دوست داشته واسه همین هر روز تمرین می کرده و هر روز به تمرینش ادامه می داده.
شما باید عاشق انگلیسی باشید. تو تمام چیزایی که میخواید یاد بگیرید هم این صادقه.
عاشق باشید و از روندتون لذت ببرید
پیشنهاد من اینه از کتاب هایی استفاده کنید که عاشقشونید
کتابی بخونید که خستتون نکنه.
نه هر کتابی، کتابی که خودتون میخواید.

19 پسندیده

سلام دوستان
سطح این کتابی که پونه خانوم معرفی کردن چنده؟

5 پسندیده

من قبل از اینکه با زبانشناس اشنا بشم این حالت ها برام بود…
البته بعد زبانشناس هم _ تا حدودی - بود ولی کمتر .
ولی راستش اسم ش رو هم نمیدونستم که چرا این حالت برام پیش اومده اصلا چم شده من که یه روز عاشق زبان بودم این طوری کسل و بی انگیزه شدم !؟!
الان -با خوندن این مطلب - فهمیدم که علت چی بوده و اسمش رو هم یاد گرفتم.
یه اصطلاح تو علم منطق هست : جهل مرکب
جهل مرکب یعنی کسی چیزی نمیداند و نمیداند که نمیداند (فکر میکند که میداند)
من الان از جهل مرکب در اومدم …
کلی لذت بردم اقا کامبیز .
واقعا گل کاشتی .
سپاس مجدد وفراوان .
:rose::rose::rose:

6 پسندیده

عالی بود
من همیشه حسش میکنم
ولی نمیدونستم چطور بیانش کنم

5 پسندیده

پلاتو همیشه تو همه جا هست. ولی میشه با چالش کشیدن خودتون تا حد زیادی ازش دوری کنید.

هر مشکلی دارید سریعاً بهشون بپردازید تا کمتر به پلاتو برخورد کنید.

6 پسندیده

نه اصلا باش مشکل ندارم
اتفاقا وقتی توش گیر میکنم چون میدونم بعدش جهش دارم ناراحتم نمیکنه
هرقدرم بیشتر طول بکشه میدونم بمب بزرگتری در انتظارمه

7 پسندیده

ینی چطور خودمو به چالش بکشم؟!!!

6 پسندیده

نقطه ضعف هاتون رو شناسایی کنید و به اونا بپردازید

مثلا اگه تا الان مکالمه تمرین نکردید بهتره شروع کنید.

اگه مکالمه مثلا داشتید ولی معمولا 30 دقیقه بوده. وقتشه زمانش رو بیشتر کنید و 1 ساعت 2 ساعت یا بیشتر مکالمه کنید.

اگه کتاب های واقعی رو میترسید بخونید وقتشه سری بهشون بزنید و تمرینشون کنید و…

هر چالشی که براتون وجود داره بهشون حمله کنید

16 پسندیده

مثل همیشه درجه یک و کاربردی :bouquet::rose::bouquet::rose::bouquet:

4 پسندیده

موافقم. در دوره VIP درسی هست به نام “شکاف ایمان” که فکر میکنم مکمل بحث پلاتو هست. در این درس AJ میگه مهم نیست شکاف و فاصله جایی که الان هستید و جایی که میخواید بهش برسید چقدره، مهم اینه که این شکاف رو با ایمان به خودتون و با تلاش و صبر پر کنید و شاید اصلا عقلانی و منطقی به نظر نرسه اما کارهای بزرگ واقعا با ایمان به ثمر میرسند. اگر کسی به هدفش ایمان داشته باشه و اون کار و فرآیند دستیابی به هدف رو با عشق انجام بده، میتونه پلاتوهای مسیرش رو رد کنه.

9 پسندیده