کاربرد ever و before و earth

A magic beanstalk grew up right before their eyes!

a boy named Jack got himself into the biggest, most humongous heap of trouble ever.

What on earth is going on here?

دوستان چرا این سه کلمه در این سه جمله آمده اند؟چه کاربرد یا عملکردی دارند؟

==================
این تاپیک مربوط به درس« جک و لوبیای سحرآمیز » در نرم‌افزار «زبانشناس» است.
دوره: « داستان های بچه گانه » فصل: « بسته ی سوم »

2 پسندیده

درست جلوی چشمشون

یعنی در هر زمانی. میگه جک خودشو در بزرگترین مشکل ممکن قرار داد.

یعنی اینجا چه خبره؟

5 پسندیده

ممنون از توجهتون.
منظورم اینه چرا این کلمات اومدن؟ چون بدون اونا هم معنی رو میرسوندن.بار معنایی خاصی دارن؟

2 پسندیده

در مورد اول اگر شما before رو حذف کنید، جمله باقیمونده دیگه اون معنی رو نمیده، مگه کلا بشکل دیگه ای گفته بشه، مثلا : in front of their eyes
اینجا right before به این مفهوم اومده که وقتی چیزی درست قبل از چیز دیگه ای باشه، یعنی کنارش و نزدیکشه، که اینجا درست پیش روی چشم معنی میده

در موارد دوم و سوم نقش تاکیدی وجود داره

توی مورد دوم اگر بدون ever باشه فقط به این معنیه که او خودش رو در معرض مشکل بزرگی قرار داده، اما وقتی ever هست، یعنی اینکه اون خودش رو در معرض بزرگترین مشکل ممکن یا بزرگترین مشکلی که تابحال وجود داشته قرار داده

و اما عبارت سوم:
عبارت on earth برای تاکید بخشیدن به سوالاتی استفاده میشه که معمولا با how _ why _ what یا where پرسیده میشن و اغلب این مفهوم رو میرسونه که اون سوالات پاسخ ساده و روشنی ندارند، مثل سوالات زیر:

How on earth did that happen?

What on earth had Luke done?

Why on earth would he want to go to such a place?

5 پسندیده

خیلی ممنون از جوابتون

2 پسندیده