جدای از توهین لطفا با دیده طنز بخونین:
من مطالعات روانشناسی(@fatemeh74) زیادی دارم، لذا اگه بخوایم بحث کنیم…چیزهایی رو می تونم در مورد شخصیتتون بگم، و برداشت هایی دارم(هر چند غلط) که بیانشون یقینا هم شما رو ناراحت میکنه و هم من تمایلی به بیان اینها ندارم…
و هم چنین من اصلا کم نیاوردم…گرچه الان یه نیم ساعتی منتظر بودم ببینم چی دارین تایپ میکنین، که اگه دوست دارید به صورت خصوصی اونم فردا(چون الان کار دارم و بحث به درازا خواهد کشید) درخدمتم…
اتفاقا شما خیلی هم دوست دارید که بحث کنید، از بیاناتتون واضحه واضحه…
من هی میگم بسه ادامه ندید شما دوتا، ول نمیکنین، حالا تا فردا بشینین الکی بحث کنین…
مگه شما ها درس ندارید؟ کار و زندگی ندارید؟
اصلا برین زبان کار کنید اگه واقعا راست میگید @fatemeh74 و @spiritpalsy
بزارید ما هم به کار و زندگی مون برسیم…
کوچولوها…
یکی دیگه از موارد مجاز فحاشی و توهین رو در مقابل “روحیه استبدادی” می دونم که هر چند بهتر هست که با تحلیل عقلانی و فلسفی “روحیه استبدادی” رو نفی کرد و تقبیح کرد ولی به نظر “روحیه استبدادی” به اندازه فحش خار*مادر غیر مجاز هست.
درست با من صحبت کنید سطح پایین شمایید که هنوز فرهنگ صحبت کردن با یک خانم محترم را یاد نگرفتید در ضمن از من سوال جواب نکنید من وقت بحث کردن با آدم های امثال شمارو ندارم که هیچ مایه تاسف که باهاتون هم کلام شدم اگر میخوایید بحث کنید توهین کنیدو تعیین سطح کنید و ادعا کنید که سطح فکری بالایی برخوردارید اینجا جاش نیست من از ایشون یاد گرفتم @YoKambiz همیشه آدمای کمبود دار از خودشون تعریف میکنند خیلی دوست دارید بحث و دعوا کنید جاش اینجا نیستت اگر هم دعوا دوست دارید دعوا کار انسان نیست
• علاقه ای به بحث خصوصی ندارم ترجیح میدم همه بتونن بحث رو ببینن و شرکت کنن…
• من تخصص که نه ولی علاقه ام entertainment design | concept art هست، تخصص نیمه حرفه ایم که 6 سال پیش قطع کردم و ادامه ندادم مدلسازی سه بعدی طراحی صنعتی بود که چون روحیه فنی به شدت ضعیفی داشتم و روحیم شدید آرتیستیک بود ادامه ندادم. ولی کانسپت آرت که به مراتب از طراحی صنعتی آرتیستیک تر هست رو دوست دارم ادامه بدم.
استعدادم از کودکی که شاید بشه گفت یک استعداد متوسط هست در ضمینه نقاشی بوده ولی موسیقی رو بیشتر دوست دارم ولی استعداد در تولید نقاشی به نظرم بیشتر از موسیقی هست ولی محبوبترین و پرتعدادترین شخصیت های محبوبم از موسیقی هستند و ادبیات و فلسفه ولی از هنرهای تجسمی با اینکه استعداد ذاتی درش بیشتر هست شخصیت محبوب خاصی ندارم. مطالعه رو از اول یا دوم دبیرستان شروع کردم ولی با اینکه رشته تحصیلیم با توجه به عدم علاقه ام ریاضی بود ولی به هیچ وجه استعداد و علاقه ای در ضمینه علمی نداشتم و مطالعات اندکم در ضمینه ادبیات، فلسفه، روانشناسی و هنر بود ولی متاسفانه در سن 25 سالگی تا 27 سالگی بنا به بی انگیزگی مطالعه کردن رو کنار گذاشتم و تا الان که 35 سال دارم حتی در ضمینه مورد علاقه ام مطاله نکردم و فقط مقالات کیهان شناسی و زیست شناسی عامه فهم سایت زومیت رو مطالعه می کنم. من به هیچ وجه تخصص روانشناسی و فلسفه ندارم و حتی شاعری و داستان نویسی (ادبیات) که دوره ای روحیه ش رو داشتم تخصص ندارم. فقط آشنایی دوری با روانشناسی بعضی روانکاوها مثل فروید، یونگ و ژاک لاکان در حد چند صفحه دارم. فروید رو کتاب معروف تعبیر خواب (تاویل رویا) و مطالعاتی بر روی هیستری رو در ابتدای جوونیم خوندم و یک کتاب با عنوان مقدمی بر روانکاوی یونگ. به نظرم به علت بی انگیزگی و ضعف روحیه علمی حتی مطالعه روانشناسی رو که محبوب ترین علم در بین سایر علوم در علایقم هست رو ادامه ندادم. بقیه مطالعات اندکم در ضمینه ادبیات و فلسفه و کمی هنر بوده. همه اینها رو که اشاره کردم علاقه ام بوده ولی تخصصم نه تخصصم همونطور که گفتم مدلسازی و کانسپت آرت در حد آماتور هست. به هرحال خودم رو یک روشنفکر آماتور می دونم یا همونطور که گفتم مخاطب آماتور روشنفکران حرفه ای… .
• نقد من به گفته های شما در ضمینه روانشناسی نبود شاید بشه مفهوم " استبداد" رو از منظر روانشناختی مورد بررسی قرار داد ولی به نظرم بیشتر به فلسفه و علوم سیاسی مربوط باشه. در مورد روانشناسی به نظرم هر کسی می تونه دارای اختلالات روانی باشه حتی خود روانشناس. (بعضی کارشناسان روانشناسی رو دیدم که حتی دارای اختلالات عصبی بودند.). شاید بشه من حتی یک روانشناسی زنده رو مرجع قرار بدم و در شما ایراد روانشناختی پیدا کنه آیا مطمعن هستید که شما عاری از ایراد روانشناختی هستید؟ از طرفی آیا اثبات نقص روانی در بنده نفی این نقد من به شما هست؟! (منظور این جلمه: این فقط مجری قانون نیست که معمولا خطا نمی کنه منتقد قانون هم توی دهات ما معمولا خطا نمی کنه ) بعید می دونم ها. در مورد روانشناسی من یک مخاطب آماتور هستم. بله ممکنه شما بتونید در بنده اختلالاعات روانشی تشخیص بدین ولی بحث من تحلیل شخصیت روانی کسی نیست. ولی اگه بشه مفهوم “استبداد” رو از منظر روانشناختی مورد بررسی قرار داد خوشحال میشه توضیح بدید. در عین حال بنده به هیچ وجه بی علاقه نیستم که شخصیم از منظر روانشناختی مورد بررسی قرار بگیره و دوست دارم که شما این کار رو انجام بدین حتی اگه باعث ناراحتیم بشه بدون شک این ناراحتی ارزشش رو داره. تا حالا به کسی برخورد نداشتم که آشنا به روانشناسی باشه و شخصیت روانیم رو تحلیل کنه بعضی از روانشناس ها داخلی رو می شناسم که به نسبت دوست داشتم به عنوان شاگر گفتگو کنم مثل محمود صنعتی و بعضی دیگران ولی هیچ وقت در این ضمینه جدی نبودم بیشتر به لحاظ مالی و عدم روحیه قوی اجتماعی و داشتم روحیه غیر اجتماعی و ضد اجتماعی و یا حتی شاید بشه گفت روحیه اسکیزوئیدی. در آخر مشتاقانه منتظر هستم که شخصیت روانی من رو تا اونجایی که آشنایی دارید تحلیل کنید اگه خواستید خصوصی یا حتی در همین تاپیک به صورت عمومی. اگه فکر می کنید باید خصوصی توضیح بدین این مورد رو مانعی به هیچ وجه نداره. ولی پاسخ نقد بنده رو که به طور دقیق منظور این جمله هست که بیشتر بار “سیاسی” داره تا روانشناختی رو لطفا فقط در همین تاپیک به صورت عمومی توضیح بدین (منظور این جمله: این فقط مجری قانون نیست که معمولا خطا نمی کنه منتقد قانون هم توی دهات ما معمولا خطا نمی کنه) . اگه تمایل دارین این جمله رو از منظر فلسفی و سیاسی نقد کنید ولی اگر هم مطمعن هستید همانطور که در بالاتر این پارگراف اشاره کردم تحلیل روانشناختی شخصیت بنده در راستا تکذیت این جمله به خصوص که من در نقد به شما گفتم هست! از منظر روانشناختی هم این جمله رو (جدای از بار هجوی اون و بیشتر از منظر منطق فلسفی سیاسیش) نقد کنید اشکالی نیست از نظر من.
• اگه از نظر شما بحث های من دعوا هست!!! این فقط نظر شما هست به نظرم لحن بحث های من تا حدی “تهاجمی” هست ولی به نظرم نمیشه ازش میل به دعوا رو استنباط کرد.
• من فقط نظرم رو گفتم این به هیچ وجه فحش نیست اگه فکر می کنید ادعا کردن کسی در این مورد که از لحاظ فکری از فردی دیگری بالاتر هست فحش هست به نظرم تعریفتون از فحش اشتباه هست.
• در مورد خودم بله در برابر و در قیاس با شما من ادعا کردم که به لحاظ فکری از شما بالاتر هستم ولی شما چرا فقط یک طرف حرفهای من رو می بینید و اونجایی که من می گم من یک روشنفکر آماتور و حتی یک مخاطب آماتور روشنفکران حرفه ای هست نمی بینید آیاد اعتراف به آماتور بود فروتنی نیست؟؟ به نظرم ادعا و فروتنی من تا درصد بسیار بالایی “واقعه بینانه” هست ولی ممکنه اشتباه هم باشه ولی خوب این تشخیص من در مورد سطح فکری خودم و شما بوده. بنده در این مورد داوری کردم که به نظر خودم با درصد پائینی خطا درست و واقعه بینانه باشه به نظرم به لحاظ فکری و اندیشه ای من آماتور هستم و شما PreAmateur. ناراحت نشین واقعا فحش نیست باور کنید
• نقلی قولی که از یکی از مدیران معروف تالار کردین تحلیل روانشناختی شخص ایشون هست و لزوما می تونه درست نباشه. آیا تعریف واقعه گرایانه از خود ریشه کمبود روانی هست؟ (البته اگه این ادعا بنده رو در مورد واقعه گرایانه بودن ادعا من بپذیرید) آیا تعریف واقعه گرایانه از خود بر خلاف کمبود روانی بود خواست موجه به مشخص کردن جایگاه فکری و علمی و تخصصی ادعا کننده نیست؟ و با تعریف غیر واقعی و خودخواهانه متفاوت نیست؟ همچنان می گم ممکنه این نقل قول جناب کامبیز درست باشه ولی ممکنه غلط هم باشه. من متخصص روانشناسی نیستم. ولی شاید بشه این گفته جناب کامبیز رو به چالش کشید. نیچه در چنین گفت زرتشت از سه شر بزرگ تاریخ بشر دفاع می کنه که یکیش خودخواهی هست. یعنی خودخواهی رو حق هر انسان می دونه! به نظر من کمی شک کنید حتی به تحلیل روانشناختی دوستتون جناب کامبیز. من متاثر از نیچه هستم ولی نیچه ای مطلق نیستم شاید بشه گفت نیمه نیچه ای هستم. در بعضی موارد پذیرش اندیشه های نیچه برام بسیار سخت و دشوار و گران هستش. مثلا در مورد همین خودخواهی که نیچه بهش معتقد هست یکی دیگه از فیلسوفهای معروف قرن بیستم برتراند راسل به این برداشت و دفاع از نیچه از مفهوم خودخوادی شدیدا متازه و میگه که من از خودخواهی نیچه ای شدیدا متنفر هستم. منظور اینکه بحث دراز دارد این قضیه که من سوادش رو ندارم. در مورد خودخواهی از منظر آماتورانه خودم من نمی دونم نیچه درست میگه یا راسل؟ ولی خودم به شخصه خودخواهی رو به خصوص به صورت کاذبش نمی پسندم ولی اگه بشه ثابت کرد که نوعی تعریف از خود واقعه گرایانه وجود دارد که می شه براش مشروعیت و حقانیت قایل شد اون رو موجه می دونم حتی اگه ریشه در کمبود روانی داشته باشد. یه نکته دیگه اینکه بعضی موقع ها هست که فلسفه معیارهای روانشناختی رو به چالش میکشه. چند مورد رو من به شخصه در نیچه خوندم مثلا قطعه روانشناسی روانشناسان در چنین گفت زرتشت.
به جای اینهمه فلسفه بافتن و گرفتن وقت خود و دیگران، بهتر بود از همان اول محترمانه برخورد میکردید و از آن بهتر هم این بود که اشتباه خودتون رو میپذیرفتید که فردی که سوال شما رو چه درست چه غلط جواب داده بود مسخره نمیکردید. لازم به ذکر هست که شما ما رو تلویحا دیکتاتور خطاب کردین اما ساده ترین قوانین اینجا رو رعایت نکردید که نوشتیم از توهین و مسخره کردن افراد پرهیز بشه.
من در مورد نظرات شما داشتم توی ورد تایپ می کردم ولی به لحاظ سیاسی شدن و ضعف شدید آزادی بیان در جامعه ایرانی و به طبع تالار شما و مصون نبود فرد منتقد در جامعه ایرانی به خاطر اینکه احیانا مشکلی برام پیش نیاد منصرف شدم. در مورد پست اول شما و همچنین این پستتون حرف زیاد دارم ولی شدیدا ترس دارم از بیان عقاید شخصیم. فقط این توضیحات رو دادم چون شما باز نقل قول کردید وگرنه من به هیچ وجه تمایلی به بحث با شما ندارم هر چند که تضاد بنیادین و افکار شما دارم. این اسکرین شاتی هم که از قوانینتون گذاشتین به درد خودتون و دیکتاتور معاب هایی مثل خودتون می خوره و فقط بعضی مواردش رو قبول دارم ولی موارد بیشترش رو تابع فرهنگ و تاریخ دیکتاتوری جامعه ایرانی می دونم و ناقص تعریفی که از آزادی دارم. می بینید که بخوام بحث کنم بحثم از خط قرمزهای شما رد میشه ولی مرد باشید رو همین قدر نقد خودتون رو اجازه بدید من در دو سه مورد سایت که بحث کردم به علت نقد سیاسی بلاک شدم البته همونطور که فقط شاید حدودا سه مورد بحث کردم که رنگ بوی سیاسی فلسفی داشته که سرنوشت همه یکسان بوده حذف و بلاک. در آخر همه بحث سیاسی حقوقه حقه یک فرد می دونم ولی چون شرایطی خفقانی بر جامعه عموما حاکم هست من هم ترجیح می دم با شما به هیچ وجه بحث نکنم نه به طور کلی و نه مشخصا سیاسی.
یکی چیزی بگم شما همین به اصطلاح نادرست فلسفه بافی من رو هم بلد نیستین متاسفم براتون.
اگه خواستید می تونید باز به بنده بتازید ولی من دیگه جوابتون رو نمیدم همین پست آخرم خطاب به شما بود.
بله درسته توجیهی برای ادامه دادن بحث سیاسی و غیره با دو دوست با اکراه این تالار یعنی شما و خانم فاطمه وجود نداره از نظر من هم. در همین پست اعلام می کنم که بنده شخصا به این بحث پایان میدم. فقط در پیغام خصوصی با دوستمون rokni که قائل به هر نوع بحثی با بنده هستن با وجود اختلاف جدی فکری باهمدیگر ادامه میدم.
بوس 
لالا 
…سریع